در
بازدید : 397952      تاریخ درج : 1389/7/21
Skip Navigation Links.
مقدمه
خاندان روح الله
ولادت خورشید
Expand كودكیكودكی
Expand دوران تحصیل دوران تحصیل
Expand تشكیل خانواده تشكیل خانواده
آغاز نهضت
قیام 15 خرداد
تبعید و هجرت به نجف
هجرت به پاریس
بازگشت به ایران
پیروزی انقلاب اسلامى
مشكلات مسیر انقلاب
جنگ تحمیلی و دفاع هشت ساله امام و امت
جام زهر
Expand سربازان روح الله سربازان روح الله
Expand رحلت امام خمینى قدس سرهرحلت امام خمینى قدس سره
رهبری آیت الله خامنه ای حفظه الله
Expand اساتید و مشایخ اجازه امام اساتید و مشایخ اجازه امام
Expand شاگردانشاگردان
علماء معاصر امام
Expand روح الله از منظر بزرگان  روح الله از منظر بزرگان
Expand فرازهایی از زندگی فرازهایی از زندگی
Expand خاطرات یارانخاطرات یاران
عوامل موفقیت امام
عناصر موثر در شكل گیری شخصیت انقلابی و معنوی امام
Expand سجایای علمی و اخلاقی امام سجایای علمی و اخلاقی امام
نامه ها وسفارشات اخلاقی عرفانی امام
Expand دیدگاههادیدگاهها
Expand بزرگان از منظر امام بزرگان از منظر امام
اصل ولایت فقیه
نكته ها
سخنان برگزیده
معرفی آثار
معرفی دیگری از آثارامام خمینی
معرفی مقالاتی با موضوع امام خمینی (ره)
معرفی نرم افزارهای مربوط امام خمینی
معرفی فیلمهایی با موضوع امام (در دست تهیه)
امام خمینی در اینترنت
ضمیمه ها
 

چكیده

در نظر امام خمینی، اخلاص، طهارت، ترتیل و تدبر از مهمترین شرایطفهم قرآن است و غرور علمی، گناه، جمود بر اقوال مفسران و تعصب بررای شخصی از بزرگترین موانع فهم قرآن به شمار می رود. به نظر او فهم كامل قرآن به معصومان علیهم السلام اختصاص دارد و البته سایر مردم به اندازه ظرفیت عقلی خود می توانند قرآن را بفهمند. در دیدگاه او قرآن به ظاهرش محدود نیست و از طریق آن باید به باطن قرآن رسید. او شیوه مطلوب تفسیر را عنایت به هدف هدایتی قرآن می داند.

 

كلید واژه ها:

 شرایط فهم قرآن، موانع فهم قرآن، مبانی فهم قرآن، روش تفسیر.

 

1. مقدمه

 

آیا قرآن برای همگان قابل فهم است یا فهم آن به امامان علیهم السلام اختصاص دارد؟ درصورت نخست آیا برای آن حد و مرزی وجود دارد؟ یا حد و مرزی وجود ندارد وهمگان می توانند به فهم نهایی و جامع و كامل آن دست یابند؟ زمینه ها و بسترهای مناسب فهم و استفاده از قرآن كریم و موانع آن و شیوه مطلوب در تفسیر كدام است؟

 

اینها پرسشهایی است كه پاسخ آن در این مقاله از دیدگاه امام خمینی بررسی می شود; ولی پیش از ورود به بحث یادآور می شویم كه مقصود از فهم قرآن كریم،تنها درك معنای ظاهری آن نیست; بلكه مراد معنای عام و فراگیر آن است كه علاوه بردرك معنای ظاهری، هر گونه برداشت و استفاده صحیح از قرآن را شامل می شود.

 

2. شرایط فهم قرآن و بهره گیری از آن

 

مطلوب در خواندن قرآن، فهمیدن، عمل نمودن، رشد و تكامل یافتن است و به تعبیرامام راحل (ره) مطلوب در تلاوت قرآن شریف آن است كه در قلب انسان تاثیر كند وباطن انسان صورت كلام الهی گردد و از مرتبه ملكه به مرتبه تحقق رسد. این مطلوب بدون رعایت آداب و شرایط ظاهری و باطنی تلاوت قرآن حاصل نمیگردد; از این روبزرگان علم و معرفت از جمله امام خمینی(ره) با الهام از آیات قرآن كریم و بیانات پیشوایان دین، برای بهره مندی هرچه بهتر و بیشتر از این مائده آسمانی نكاتی را به طالبان فهم قرآن و جویندگان معارف قرآنی یادآور شده اند كه عمده ترین آنها به اختصار چنین است:

 

الف. پناهنده شدن به خدای سبحان از شر شیطان: وسوسه های شیطان خارطریق معرفت است و بدون پناه بردن حقیقی به حصن الوهیت از شر او ایمنی حاصل نشود[1]. خداوند می فرماید: «فاذا قرات القرآن فاستعذ بالله من الشیطان الرجیم »[نحل 98]; (هرگاه خواستی قرآن بخوانی از شیطان رانده شده، به خدا پناه بر).

 

ب. اخلاص و پاك سازی نیت: این امر تاثیر در قلوب، نقش بنیادی داشته وبدون آن هیچ عملی را قیمتی نیست، بلكه ضایع، باطل و موجب سخط الهی است[2].

 

ج. طهارت ظاهر و باطن: در نگاه امام «ره » تا قذارات و كثافات عالم طبیعت درقلب هست; استفاده از قرآن شریف میسور نشود كه: «انه لقرآن كریم لایمسه الاالمطهرون » [واقعه 79-77]; (آن قرآنی گرانمایه است كه جز پاكان بر آن دست نسایند) [3].

 

د. ترتیل: این قرائت كه در نفس آدمی تاثیر می گذارد، عبارت است از : حد وسطبین سرعت و تعجیل و تانی و فتور مفرط [4]. جنین قرائتی را ترتیل می خوانند ;چنانكه قرآن می فرماید: «و رتل القرآن ترتیلا»[مزمل 4]; (و قرآن را به آرامی بخوان).

 

ه. بزرگداشت قرآن كریم: امام راحل تعظیم قرآن كریم را موجب نورانیت قلب وحیات باطن و از آداب مهم قرائت قرآن كریم می شمارد[5].

 

تعظیم یك امر صوری نیست; بلكه عملی است مبتنی بر شناخت و درك واقعی عظمت قرآن و فرستنده آن و پیامبری كه قرآن بر او نازل گشته است.

 

در عظمت این كتاب آسمانی همین بس كه خدای بزرگ درباره آن فرمود:

 

«لو انزلنا هذا القرآن علی جبل لرایته خاشعا متصدعا من خشیة الله » [حشر 21]; (اگراین قرآن را بر كوهی فرود می آوردیم، آن را از ترس خدا هموار و متلاشی می یافتی).

 

و. تفكر و تدبر: اندیشیدن در معانی آیات شریفه و تفكر در چگونگی بیرون آمدن از مراتب ظلمات به عالم نور در پرتو نور آیات یكی دیگر از آداب و شرایط وبلكه از اعظم آدابی است كه در شریعت مطهر به آن توصیه شده است[6].

 

تفكر و اندیشیدن از اهداف فرو فرستادن قرآن بشمار رفته است[نحل 44 و ص 29]و امام علی علیه السلام نیز قرائت بدون تدبر را بی فایده و فاقد خیر و خوبی می داند[7].

 

از نظر امام «ره » با طرق استفاده از قرآن هموار می شود و ابوابی جدید برای انسان مفتوح می گردد و او معارفی نو از قرآن استفاده میكند [8].

 

ز. عرضه یا تطبیق: مقصود از این آن است كه شخص مفاد هر یك از آیات را باحال خود تطبیق كند و بدین وسیله كاستیهای خود را برطرف و امراض و بیماریهای خود را درمان نماید [9].

 

نكته جالب توجه در این زمینه این است كه از دیدگاه امام همان گونه كه میزان درتشخیص صحت و عدم صحت روایات و اعتبار یا عدم اعتبار اخبار، عرضه آنها بركتاب خداست و آنچه مخالف كتاب خدا باشد، باطل و زخرف است [10]، میزان درتشخیص سعادت و شقاوت آدمی نیز عرضه اعتقادات، خلقیات و اعمال بر كلام خدا، قرآن است. هر آنچه موافق كتاب خدا باشد، مطلوب و موجب سعادت و آنچه مخالف آن باشد، باطل و مایه شقاوت است و باید كنار گذاشته شود[11].

 

3. موانع فهم قرآن

 

از دیدگاه امام خمینی و دیگر بزرگان صاحب بصیرت برای فهم و استفاده از قرآن كریم موانعی وجود دارد كه طالب فهم قرآن و جویندگان معارف قرآنی باید این موانع را از میان بردارند. امام از این موانع به حجابهای بین مستفید و قرآن تعبیر می كند[12].

اینك به برخی از آن موانع و حجابها اشاره می شود.

 

1.3. غرور علمی

 

از موانع و حجابهای بزرگ فهم قرآن، خودبینی است كه موجب می گردد آدمی خودرا از راهنماییهای قرآن بی نیاز بداند.

 

از نظر امام احساس بی نیازی از بهره گیری از این خوان نعمت الهی از این طریق به وجود می آید كه شیطان كمالات موهوم را برای انسان جلوه دهد و او را به آنها راضی و قانع سازد و كمالات و مقامات واقعی را از چشم او ساقط كند. مثلا اهل تجوید را به دانش تجوید دلخوش كند و علوم دیگر را در دید آنان ناچیز جلوه دهد[13]; اصحاب ادب را به همان پوسته بی مغز راضی كند و تمام شؤون قرآن را در همان چیزی كه آنان می دانند نمایش دهد; مفسران را به وجوه قرائات و آراء مختلف ارباب لغت و وقت نزول و شان نزول و مدنی و مكی بودن و تعداد آیات و حروف و امثال آن سرگرم كندو اصولا بحث و جدال در اطراف مفاهیم كلی و غور در جزئیات از موانع بزرگ سیربه سوی خداست كه پیاده را از راه باز دارد و باید از میان برداشته شود[14].

 

امام «ره » در این زمینه یادآور می شود كه ممكن است «حجاب غلیظ اصطلاحات » حتی دامن فیلسوفان و حكیمان و عارفان را گرفته و آنان را در حصار خود محبوس نماید.

2.3. گناه و معصیت

 

از دیدگاه امام «ره » یكی دیگر از حجابها كه مانع فهم قرآن شریف و استفاده از معارف و مواعظ این كتاب آسمانی می گردد، معاصی و كدورات و تاریكیهایی است كه ازطغیان و سركشی نسبت به ساحت قدس پروردگار عالمیان پدید می آید[15].

 

ناگفته نماند كه این دیدگاه امام «ره » برخاسته از آیات و احادیث و موافق برهان عقلی و فلسفی است و در كلام عرفا و فلاسفه نیز آمده است.

 

قرآن كریم شرط فهم و بهره مندی از خود را به صراحت انابه و بازگشت به سوی خدا اعلام كرده است [ق 8، مؤمن 13] و روشن است كه گناه و عصیان دقیقا نقطه مقابل انابه و بازگشت و قلب منیب نیز قطب مخالف قلب مذنب و مسی ء است.

 

در احادیث و كلمات پیشوایان دین علیهم السلام نیز از گناه و معصیت به عنوان «نكته سودا»یا نقطه تاریك در جان و روح او یاد و ترك برخی از واجبات موجب محروم شدن ازبركت وحی اعلام شده است[16]. از نظر روایات قلبها آنگاه جایگاه حكمت خواهدبود كه خواهشهای نفسانی آن را تیره نساخته باشد[17].

 

فلاسفه و عرفا نیز در فلسفه و عرفان مطرح كرده اند كه : هر عمل صالح یا سیئی همان گونه كه در عالم ملكوت صورتی مناسب با خود دارد[18]، در ملكوت نفس نیزاینگونه است; یعنی یا صورتی دارد كه موجب نورانیت باطن می شود و قلب بواسطه آن مطهر و منور و شایسته تجلیات غیبی و ظهور حقایق و معارف الهی می گردد و یاصورتی ظلمانی و پلید و چون آینه زنگار زده دارد; بطوری كه معارف الهی و حقایق غیبی در آن منعكس نمی شود.[19].

 

فیض كاشانی می گوید: «خواهش های نفسانی بزرگترین حجاب دل است وبسیاری در این حجاب بسر می برند. هر قدر خواهشهای نفسانی انباشته تر باشد،«معانی كلام خدا نیز بیشتر در حجاب است »[20].

 

همین جا باید متذكر شویم: از بزرگترین گناهان قلبی كه پرده ای ضخیم بین انسان و فهم درست معارف و حقایق می افكند، حب دنیاست كه به تعبیر روایت ریشه هرخطاست[21].

 

امام می فرماید: «كسی كه بخواهد از معارف قرآن استفاده كند و از مواعظ الهیه بهره بردارد، باید قلب را از این ارجاس (حب دنیا و حب جاه) تطهیر كند و لوث معاصی قلبیه را كه اشتغال به غیر است از دل بزداید; زیرا كه غیر مطهر محرم این اسرار نیست، قال تعالی «انه لقرآن كریم فی كتاب مكنون لایمسه الاالمطهرون » (1) [واقعه 77-79]. چنانكه از ظاهر این كتاب و مس آن در عالم ظاهر، غیرمطهر ظاهری، ممنوع است تشریعا و تكلیفا، از معارف و مواعظ آن و سر آن ممنوع است كسی كه قلبش ملوث به ارجاس تعلقات دنیویه است »[22].

 

3.3. جمود بر اقوال مفسران

 

چنانچه طالب فهم قرآن تصور كند، جز آنچه را كه مفسران نوشته یا فهمیده اند،دیگری را حق استفاده از قرآن و درك بیشتر و برتر آن نیست، دچار خطایی بزرگ شده است و بی گمان این پندار غلط سدی را میان او و فهم قرآن ایجاد خواهد نمود.

 

مفسر نیز در صورتی می تواند در اقیانوس ژرف و بیكران كلام الهی غواصی كندو از آن گوهرهای ناب به چنگ آورد كه از جمود بر گفته های مفسران و منحصرساختن فهم قرآن به بزرگان و پیشینیان بپرهیزد و درك و برداشت بیشتر، برتر و نو راالبته با رعایت موازین برای خود و هر مفسر و جوینده دیگر ممكن بداند.

 

جمود و بسنده نمودن به افكار و آراء پیشینیان در زمینه فهم و تفسیر قرآن كریم به هر دلیلی كه صورت گیرد، خواه به دلیل برداشت نادرست از مفهوم تفسیر به رای یابخاطر ضعف نفس و نداشتن شهامت و حریت علمی و یا به هر دلیلی دیگر، علاوه برآن كه انحطاط آور و عقلا مردود است، بر خلاف آموزه های دینی نیز تلقی می شود.

 

قرآن همگان رابه تدبر و تفكر در آیاتش فرا خوانده است[محمد،24ونساء84] وپیشوایان دین، قرآن را گنجینه ها و سرچشمه های دانش دانسته اند[23] و صاحبان نظر و بصیرت را به گشودن دیدگان و به جولان درآوردن اندیشه در معانی آیات قرآن سفارش كرده اند [24].

4.3. تعصب و دلبستگی به رای و مذهبی فاسد

 

 

آراء و مذاهب باطل كه افراد به هر دلیلی، از روی سوء اندیشه یا تقلید كوركورانه و یاعلل دیگر برمی گزینند و بدان گرایش می یابند، از اموری است كه آنان را از معارف قرآن محجوب می سازد.

 

امام می فرماید: «اگر اعتقاد فاسدی به مجرد استماع از پدر و مادر یا بعضی از جهله از اهل منبر در دل ما راسخ شده باشد، این عقیده حاجب شود مابین ما و آیات شریفه الهیه، و اگر هزاران آیه و روایت وارد شود كه مخالف آن باشد، یا از ظاهرش مصروف كنیم و یا به آن به نظر فهم نظر نكنیم »[25].

 

بنابراین بر جویندگان حقایق قرآن لازم است كه از اعتقادات و گرایشهای موروثی تعصب آلود كه مبتنی بر منطق و عقل نیست، بپرهیزند و با فكری پیراسته ازاین گونه تعلقات به فهم قرآن رو آوردند.

 

4. مبانی تفسیری امام

 

تفسیر قرآن كریم براساس مبانی و اصولی صورت می پذیرد كه در اینجا به برخی ازمهمترین آنها از دیدگاه امام خمینی پرداخته می شود.

1.4. اختصاص فهم كامل قرآن به معصوم

 

از نظر امام (ره) علم به همه حقایق و معارف قرآن كریم جز برای پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم و پس ازاو وارثان علم وی یعنی ائمه اهل البیت علیهم السلام امكان ندارد.

 

این بینش امام گذشته از آن كه مبنای روایی دارد[26]، با تاملات عقلی و تجارب عرفانی نیز قابل تایید است; با این توضیح كه حقایق و علوم نهفته در كلام الهی نامحدود است:

 

«قل لو كان البحر مدادا لكلمات ربی لنفد البحر قبل ان تنفد كلمات ربی و لو جئنا بمثله مددا» (2) [كهف 109]و بشر محدود را توان آن نیست كه بر خدای نامحدود احاطه یابد; مگر آن كه از محدودیت خارج شود و خود نیز نامحدود گردد.

 

در نگاه امام «ره » مصداق این انسان نامحدود پیامبر و امام معصوم است كه در اثراتصال به كمال مطلق و فناء در مبدا نامحدود، در همه صفات نامحدود گردیده اند ولذا می توانند به علوم و حقایق قرآن بطور كامل احاطه یابند و از كتاب الهی آن گونه كه باید و شاید بهره گیرند. ولی بهره دیگران از قرآن برحسب مراتب وجود و كمال محدود آنان، محدود است.

 

امام در فرازی از بیانات خود می فرماید: «این حقیقت [قرآن كریم] برای احدی حاصل نشود به علوم رسمیه و نه به معارف قلبیه و نه به مكاشفه غیبیه مگر به مكاشفه تامه الهیه برای ذات مبارك نبی ختمی صلی الله علیه وآله وسلم در محفل انس «قاب قوسین » بلكه درخلوتگاه سر مقام «او ادنی » و دست آمال عائله بشریت از آن كوتاه است، مگر خلص از اولیاء الله كه به حسب انوار معنویه و حقایق الهیه با روحانیت آن ذات مقدس مشترك و به واسطه تبعیت تامه فانی در آن حضرت شدند كه علوم مكاشفه را بالوراثه از آن حضرت تلقی كنند...» [27].

 

در جای دیگر می گوید: «آن استفاده ای كه باید (از قرآن نمی شود). آن استفاده را به حسب «انما یعرف القرآن من خوطب به » (3) خود رسول الله می برد»[28].

2.4. امكان فهم محدود برای همگان

 

دومین اصلی كه از بیانات امام «ره » برداشت می شود، این است كه استفاده از قرآن كریم برای همگان به فراخور حال خویش میسور است.

 

امام همچون برخی از اخباریان نمی اندیشد كه باب فهم قرآن را به روی غیرمعصوم ببندد و فكر و عقل و اندیشه بشری را در این زمینه بی اعتبار بشمارد.

 

در اندیشه امام «ره » اساسا انگیزه نزول این كتاب مقدس و بعثت نبی اكرم صلی الله علیه وآله وسلم آن است كه این كتاب در دسترس همگان قرار گیرد و همه به اندازه گنجایش فكر خود ازآن استفاده كنند[29].

 

شایان ذكر است كه عالمان از فقیهان و محدثان گرفته تا فیلسوفان و عارفان، گاه ازآیات قرآن به فراخور فكر و دانش خود، برداشتهای مختلف و حتی گاه متباین دارند.

 

نكته جالب توجه اینكه امام «ره » هریك از آن برداشتها را در جای خود درست وقابل قبول می داند [30] و از صحه گذاری مفسران بر مشرب تفسیری خود و تخطئه مشربهای دیگران انتقاد می كند.

 

به نظر می رسد، راز آن این باشد كه فهم قرآن دارای مراتب طولی است و هرعالمی ممكن است، تنها به مرتبه ای از آن دست یافته باشد.

3.4. جمع بین ظاهر و باطن

 

یكی از دیگر اصول تفسیر در اندیشه امام آن است كه درك و فهم قرآن كریم مراتب ومراحلی دارد كه از ظاهر شروع می شود و تا آخرین مرتبه باطن آن پیش می رود.

 

از نظر ایشان تصور این كه این كتاب آسمانی، همین قشر و صورت است ظاهرگرایانه و ابلیسانه است و ماندن در حد صورت و توقف در مرحله ظاهر و حركت نكردن به سوی لب و باطن ریشه تمام جهالتها و پایه انكار نبوتها و ولایتهاست[31] .

 

شایان ذكر است كه ابلیس نخستین كسی بود كه تنها ظاهر و صورت [ طین] رادید و در ورای آن، مقام روحانی و نورانی و خلیفة اللهی آدم علیه السلام را ندید. از این روی در مقام اعتراض به پروردگار برآمد و گفت: «من از او بهترم. من را از آتش و او را ازگل آفریدی » [ص 67] و نیز مردمانی كه نبوت را انكار كردند و از پذیرش انبیاء الهی سر بر تافتند، تنها به ظاهر نگریستند و نتوانستند یا نخواستند ژرف نگر باشند وارتباط ویژه باطنی و معنوی پیامبران با مبدا هستی را بپذیرند و لذا اظهار می داشتند:«این چه پیامبری است كه همچون دیگران غذا می خورد و در بازارها راه می رود»[فرقان 7] و یا خطاب به پیامبر می گفتند: «شما جز بشری مانند ما نیستید، وخدای رحمان هیچ چیزی نازل نكرده است »[یس 15].

 

به هر حال از قشری گری و ماندن در ظاهر و عدم گذر به باطن و عمق، مذاهب ومكاتب چندی چون اخباری گری، ظاهریه، اشاعره، مجسمه و سلفیه سر بر آوردند.

 

شایان گفتن است كه گذر از ظاهر به باطن و عبور از پوست به مغز همان علم به تاویل است كه به نظر امام علم به تمام مراتب آن مخصوص پیامبراسلام صلی الله علیه وآله وسلم و ائمه:است; لكن علم به مراتب و مراحلی از آن برای غیر معصوم نیز ممكن است. البته امام راحل، شرط حصول این علم و نائل شدن به مراتبی از آن را مجاهدت علمی،تمرینهای عقلی همراه با ریاضتهای عملی و تطهیر نفس و تنزیه قلب و تقدیس روح می داند[32] و معتقد است هر قدر انسان از پاكی و وارستگی بیشتری برخوردارباشد، بهره اش از حقایق قرآن بیشتر و تجلی قرآن بر او فزون تر است [33].

 

آنچه امام «ره » فرموده و جویندگان حقایق قرآنی را به آن فرا خوانده اند[34]، باتاویلها و برداشتهای بی ضابطه ای كه توسط متصوفه و باطنیه از آیات قرآن كریم صورت می گیرد، تفاوت اساسی دارد. آنان اصولا ظواهر آیات را نادیده می گیرند وكنار می نهند و ذوقیات، اندیشه ها و دیدگاههای ویژه خود را به نام «علم به باطن قرآن » عرضه می كنند. همان چیزی كه تفسیر به رای خوانده می شود و در روایات فریقین شدیدا از آن نكوهش و منع شده است [35].

 

امام در فهم قرآن، باطن منهای ظاهر را قبول ندارند; همان گونه كه ظاهر بدون باطن را نمی پسندند. ایشان به صراحت اعلام می دارد: همان گونه كه ظاهر بدون باطن همانند جسد بدون روح و دنیای بدون آخرت است، رسیدن به فهم باطنی آیات نیزجز از طریق ظاهر و با حفظ آن میسور نمی گردد و هر كس بدون توجه به ظاهر آیات،راه باطن را در پیش گیرد، هم خود گمراه شده است و هم دیگران را به گمراهی وبیراهه كشانده است[36].

 

5- شیوه صحیح تفسیر

 

از دیدگاه امام «ره » تفسیر قرآن كریم كار آسانی نیست كه از عهده هركس برآید[37] واین صحیفه الهی برتر از آن است كه مفسران بتوانند آن را چنانكه باید تفسیر كنند[38] و مفسران طراز اول جهان اسلام اعم از خاصه و عامه كه در طول تاریخ اسلام تفاسیر فراوانی نوشته اند، تنها پرده ای از معانی قرآن كریم را به نمایش گذاشته اند وشبهی از این كتاب آسمانی را نشان داده اند[39].

 

وی ضمن ارج گزاری بر تلاشهای مفسران و خوب توصیف نمودن برخی از آنهابه صراحت اعلام می دارد كه: «قرآن عبارت از آن نیست كه آنها نوشته اند»[40] ومعتقد است، «این تفسیرهایی كه بر قرآن نوشته شده است از اول تا حالا، اینها تفسیرقرآن نیستند. اینها البته یك ترجمه هایی; یك بویی از قرآن بعضی شان دارند و الاتفسیر این نیست كه اینها نوشته اند»[41].

 

این نظریه امام از یك سو مبتنی است بر عظمت قرآن كه كلام خالق و اقیانوسی ژرف و ناپیدا كرانه و فراتر از افق فكر و درك بشری است[42] و از سوی دیگر مبتنی است بر این مطلب كه مفسران - با آن كه زحمتهای فراوانی را متحمل شده اند ومساعی آنان قابل تقدیر و تجلیل است - اغلب در تفسیر قرآن به مقصد اصلی نزول توجه شایسته و بایسته نكرده اند.

 

بسیاری از مفسران در تفسیر خود به جنبه های ادبی یا بلاغی یا تاریخی و...پرداخته اند. گویا كه تفسیر آنان، یك كتاب ادبی یا بلاغی یا تاریخی است و در واقع بجای پرداختن و توجه تام به هدف اصلی، بیشتر به اهداف فرعی توجه نموده اند; درحالی كه ازنظر امام «ره » مقصد این كتاب آسمانی نه بلاغت و فصاحت است و نه صرف و نحو و نه تاریخ و نه امثال این امور. شیوه مطلوب تفسیر، این نیست كه همچون سكاكی و شیخ طوسی در لابلای آیه های قرآن به دنبال كشف و تبیین جنبه های فصاحت و بلاغت و محسنات لفظی و معنوی بود و یا همانند سیبویه وخلیل به تبیین تصاریف كلمات و دستور زبان آن همت گمارد و یا مانند مسعودی وابن خلكان به شرح و بسط وقایع و بیان جزئیات حوادث تاریخی پرداخت.

 

امام از مفسرانی كه استفاده از قرآن را منحصر به ضبط و جمع اختلاف قرائات ومعانی لغات و تصاریف كلمات و محسنات لفظی و معنوی و وجوه اعجاز قرآن ومعانی عرفی می دانند و از دعوات قرآن و جهات روحی و معارف الهی آن غافلند، به شدت انتقاد كرده است[43].

 

بعلاوه از یكسو نگری در تفسیر قرآن گله و شكوه دارد و از تفسیر نگاران یك سونگر كه قرآن كریم را تنها بر پایه تخصص ویژه و مشرب خاص خویش تفسیر نموده و به تخطئه مشربهای دیگران پرداخته اند، خرده می گیرد[44].

 

در منظر امام خمینی، مفسر واقعی كسی است كه «مقصد نزول » را بفهماند; نه سبب نزول را[45].

 

6. اهداف و مقاصد قرآن

 

از آنجا كه هر صاحب اثری مقصد خود را در اثر خود بهتر از دیگران می داند، خدای تعالی كه صاحب این اثر یعنی قرآن كریم است، هدف خود را از فرو فرستادن آن بهتراز دیگران آگاه است.

 

امام معتقد است كه باید هدف از تنزیل كتاب الهی را- قطع نظر از راه عقل و برهان- از خود قرآن دریافت [46]. با توجه به آیات شریفه هدف از نزول قرآن كریم هدایت و تربیت، شفای امراض قلبی انسان و سیر او به سوی خداست[47].

 

امام «ره » قرآن را درسنامه سلوك الی الله و یكتا كتاب تهذیب نفوس و بزرگترین وسیله ارتباط خالق و خلق و عروة الوثقی و حبل المتین تمسك به عز ربوبیت می شمارد[48] و آن را كتابی می خواند كه به شئون الهیه دعوت می كند; لذا شیوه مفسرباید به گونه ای باشد كه شئون الهیه را به مردم تعلیم دهد[49].

 

قرآن كریم در نگاه امام «ره » كتاب معرفت، اخلاق، و دعوت به سعادت و كمال است; از این رو كتاب تفسیر نیز باید عرفانی، اخلاقی و بیان كننده دیگر جهات دعوت به سعادت باشد[50].

 

از نظر امام خمینی(ره) مفسری كه به این شیوه قرآن را تفسیر نكند، مقصود قرآن و منظور اصلی انزال كتب و ارسال رسل را نادیده گرفته و مردم را از استفاده از قرآن محروم و راه هدایت را بروی آنان مسدود كرده است[51].

 

او به مفسران قرآن چنین سفارش می كند: «علما و مفسرین، تفاسیر فارسی وعربی بنویسند و مقصود آنها بیان تعالیم و دستورات عرفانی و اخلاقی و بیان كیفیت ربط مخلوق به خالق و بیان هجرت از دارالغرور به دارالسرور و الخلود باشد; بطوری كه در این كتاب شریف به ودیعت گذاشته شده ... . چه خسارتی بالاتر از این كه سی چهل سال كتاب الهی را قرائت كنیم و به تفاسیر رجوع كنیم و از مقاصد آن بازمانیم »[52].

 

منابع

1. خمینی (امام »; آداب الصلوة، چ 1، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1370 ش، ص 221.

 

2. همان; چهل حدیث، ص 500.

 

3. همان; شرح حدیث جنود عقل و جهل، چ 2، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1377ش، ص 105.

 

4. همان 504.

 

5. همان; آداب الصلوة، ص 181.

 

6. همان; چهل حدیث، ص 50.

 

7. همان; آداب الصلوة، ص 212 و فیض كاشانی، ملامحسن; المحجة البیضاء، چ 2، قم دفترانتشارات اسلامی، بی تا. ج ، ص .

 

8. همان; آداب الصلوة، ص 205.

 

9. همان 206.

 

10. حر عاملی; وسائل الشیعه، بی چا، بیروت، داراحیاء التراث العربی، بی تا، ج 11،ص 79-78.

 

11. خمینی (امام); آداب الصلوة، ص 208.

 

12. همان 197-195 و فیض كاشانی، پیشین 2/241 و نراقی، محمد مهدی; جامع السعادات، چ 3، تهران،مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان، 1383 ق، ج 3، ص 374.

 

13. ر.ك: فیض كاشانی، پیشین 2/241.

 

14. ر.ك. خمینی (امام); شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص 8 و 62.

 

15. همو; آداب الصلوة، ص 201.

 

16. فیض كاشانی; پیشین 2/242.

 

17. محمدی ری شهری، میزان الحكمه، مكتب الاعلام الاسلامی،ط اول، 1363 ه.ش 18. ر.ك: شیرازی، صدرالدین، الشواهد الربوبیه، بی چا، دانشگاه مشهد،1346ش، ص 329.

 

19. خمینی(امام); پیشین 20 و فیض كاشانی; پیشین 2/242.

 

20. فیض كاشانی; پیشین.

 

21. كلینی; اصول كافی، چ 3، تهران، دارالكتب الاسلامیة، 1380 ق، ج 2، ص 609.

 

22. خمینی (امام); پیشین 202.

 

23. كلینی، پیشین، ص 609.

 

24. همان 25600. خمینی (امام); پیشین 197-196.

 

26. كلینی; پیشین 1/228.

 

27. خمینی (امام); تفسیر سوره حمد، ص 148.

 

28. همو; آداب الصلوه، ص 181.

 

29. همو; صحیفه نور، ج 14، ص 252.

 

30. همو; آداب الصلوة، ص 185.

 

31. همو; شرح دعای سحر، چ 1، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1374 ش، ص 59.

 

32. همو; شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص 61.

 

33. همو; شرح دعای سحر، ص 59.

 

34. به عنوان نمونه ر ك: شرح دعاء السحر ص 61

 

35. مجلسی، بحار ج 92 ص 112-111، حكیمی، الحیاة 2 ص 13، بحرانی، تفسیر البرهان، ج 1، ص 18-19،عیاشی التفسیر، ج 1 ص 17، قرطبی الجامع لاحكام القرآن، ج 1 ص 27

 

36. رك: خمینی (امام)، شرح دعاء السحر، ص 62-61، نیز همو، آداب الصلوة، ص 291.

 

37. همو; تفسیر سوره حمد، ص 93.

 

38. همان، ص 95.

 

39. همان و صحیفه نور، ج 17، ص 251.

 

40. همو; صحیفه نور، ج 19، ص 27.

 

41. همو; صحیفه نور، ج 19، ص 27.

 

42. همو; آداب الصلوة، ص 182.

 

43. همان و 171 و 194 و شرح حدیث جنود عقل و جهل ص 11.

 

44. همان; صحیفه نور، ج 1، ص 235.

 

45. همان; آداب الصلوة 193-192.

 

46. همان 193.

 

47. همان 184.

 

48. همان 194.

 

49. همان.

 

50. همان 192.

 

51. همان 194.

 

52. همان.

 

پی نوشتها:

 

1) آن قرآنی گرانمایه است; در نوشته ای پنهان شده. بر آن جز پاكان دست نسایند.

 

2) بگو اگر دریا برای [نوشتن] كلمات پروردگارم مركب شود، دریا پایان بگیرد، پیش از آنكه كلمات پروردگارم پایان یابد; اگرچه همانند آن را به كمك بیاوریم.

 

3) قرآن را تنها مخاطبانش می فهمند.

 

منابع مقاله:صحیفه مبین، شماره 50، تجری، محمدعلی؛ به نقل از  www.hawzah.net

 

کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است