در
بازدید : 397933      تاریخ درج : 1389/7/21
Skip Navigation Links.
مقدمه
خاندان روح الله
ولادت خورشید
Expand كودكیكودكی
Expand دوران تحصیل دوران تحصیل
Expand تشكیل خانواده تشكیل خانواده
آغاز نهضت
قیام 15 خرداد
تبعید و هجرت به نجف
هجرت به پاریس
بازگشت به ایران
پیروزی انقلاب اسلامى
مشكلات مسیر انقلاب
جنگ تحمیلی و دفاع هشت ساله امام و امت
جام زهر
Expand سربازان روح الله سربازان روح الله
Expand رحلت امام خمینى قدس سرهرحلت امام خمینى قدس سره
رهبری آیت الله خامنه ای حفظه الله
Expand اساتید و مشایخ اجازه امام اساتید و مشایخ اجازه امام
Expand شاگردانشاگردان
علماء معاصر امام
Expand روح الله از منظر بزرگان  روح الله از منظر بزرگان
Expand فرازهایی از زندگی فرازهایی از زندگی
Expand خاطرات یارانخاطرات یاران
عوامل موفقیت امام
عناصر موثر در شكل گیری شخصیت انقلابی و معنوی امام
Expand سجایای علمی و اخلاقی امام سجایای علمی و اخلاقی امام
نامه ها وسفارشات اخلاقی عرفانی امام
Expand دیدگاههادیدگاهها
Expand بزرگان از منظر امام بزرگان از منظر امام
اصل ولایت فقیه
نكته ها
سخنان برگزیده
معرفی آثار
معرفی دیگری از آثارامام خمینی
معرفی مقالاتی با موضوع امام خمینی (ره)
معرفی نرم افزارهای مربوط امام خمینی
معرفی فیلمهایی با موضوع امام (در دست تهیه)
امام خمینی در اینترنت
ضمیمه ها
 

چكیده

حضرت امام خمینی (ره) فهم قرآن را امر تشكیكی و دارای مراتب شمرده اند. ایشان بر این نظر است كه مقاصد ظاهری قرآن برای عموم انسانها قابل فهم است. وی علاوه بر تصریح بر این معنا با برخی از مطالبی كه درباره قرآن یاد كرده اند، مثل حجیت ظواهر قرآن، تحدی قرآن، كتاب هدایت بودن قرآن و دعوت به تدبر در قرآن به نوعی بر همگانی بودن فهم قرآن استدلال كرده اند. در برخی از موارد كه فهم قرآن را اختصاصی دانسته اند، ناظر به بطون قرآن است. حضرت امام شرط فهم بطون قرآن راتهذیب نفس و رهایی از هواهای نفسانی دانسته اند و سر عدم فهم بطون قرآن را مربوط به عظمت مراتب قرآن خوانده اند.

كلید واژه ها:

فهم قرآن، عمومی بودن فهم قرآن، خصوصی بودن فهم قرآن

 

1. مقدمه

 

این مقاله در تحلیل این مساله است كه از منظر امام خمینی آیا زبان قرآن اختصاصی است و تنها مخصوص گروه خاصی است یا زبان همه مردم است و همان راهی كه مردم برای فهم معانی كلمات یكدیگر طی می كنند، در قرآن نیز همان راه طی می شود؟

 

2. بیان مساله

 

از برخی از عبارتهای امام چنین استفاده می شود كه زبان قرآن، اختصاصی است وفهم قرآن برای همگان میسور نیست; مانند این سخن كه: «قرآن در حد ما نیست. درحد بشر نیست. قرآن سری است بین حق و ولی الله اعظم كه رسول خداست. به تبع اونازل می شود تا می رسد به این جایی كه به صورت حروف و كتاب در می آید»[1] و نیزمانند این سخن كه «قرآن سر است سر سر است، سر مستف به سر است، سر مقنع به سر است »[2].

 

اما از برخی از عبارات دیگر امام (ره) عمومی بودن فهم قرآن فهمیده می شود;نظیر اینكه فرموده اند: «این دستورات خدایی است. این پیامهای غیبی است كه خدای جهان برای حفظ استقلال كشور و بنای عظمت و سرفرازی به شما ملت قرآن وپیروان خود فرستاده. آنها را بخوانید و تكرار كنید و در پیرامون آن دقت نمائید و آنهارا بكار بندید تا استقلال و عظمت شما برگردد و پیروزی و سرافرازی را دوباره درآغوش بگیرید و گرنه راه نیستی و زندگانی سراسر ذلت و خواری را خواهید پیمود وطعمه همه جهانیان خواهید شد»[3].

 

3. بیان راه حل

 

نحوه جمع این بیانات و رفع تعارض ظاهری آنها به این شرح است كه قرآن مراتبی دارد. عبارتهایی كه بیانگر راز و رمز و سر قرآن است، ناظر به مراتب و درجات عالیه قرآن است; لذا قاری و مفسر قرآن باید عظمت موقعیت و بلندای معارف این اقیانوس بزرگ را درك كند و برای فهم و درك حقایق آن، اهتمامی جدی نماید و ساده انگاری و قشری نگری و برخورد سرسری با قرآن را كنار گذارد و بداند كه با كلام حكیم و عظیم و عزیزی مواجه است و باید با حكمت و عظمت و عزت معنوی به محضر قرآن نائل گردد; بنابراین امام با آن جملات در صدد بیان اختصاصی بودن فهم قرآن نیست; زیرا از نظر ایشان، خداوند قرآن را از مقام قرب خود به این عالم ظلمانی و سجن طبیعت تنزل داده تا همگان از آن در جهت هدایت و سعادت خویش،بهره مند گردد. حضرت امام در این زمینه می گوید:

 

«بدان كه این كتاب شریف چنانكه خود بدان تصریح فرموده كتاب هدایت وراهنمای سلوك انسانیت و مربی نفوس و شفای امراض قلبیه و نور بخش سیر الی الله است. بالجمله، خدای تبارك و تعالی به واسطه سعه رحمت بر بندگان این كتاب شریف را از مقام قرب و قوس خود نازل فرموده و به حسب تناسب عوالم تنزل داده تا به این عالم ظلمانی و سجن طبیعت رسیده و به كسوت الفاظ و صورت حروف درآمده برای استخلاص مسجونین در این زندان دنیا و رهایی مغلولین در زنجیرهای آمال و امانی و رساندن آن را از حضیض نقص و ضعف و حیوانیت به اوج كمال وقوت انسانیت و از مجاورت شیطان به مرافقت ملكوتیین، بلكه به وصول به مقام قرب و حصول مرتبه لقاء الله كه اعظم مقاصد و مطالب اهل الله است »[4].

 

بنابراین اگر در روایات به عظمت قرآن و فضیلت آن بر سایر كلمات تاكیدمی گردد و فاصله ای میان سخن حق با خلق معین می گردد و از ظهور و بطون قرآن سخن میان می آید[5] و اگر در كلمات اما «از راز و سر و اسرار و رموز قرآن » و«الحضار فهم حقیقت آن برای ذات بنی و ولی » سخن می رود[6]، نه بدان جهت است كه معانی ظاهری قرآن قابل دسترسی برای همگان نیست و عموم مردم نمی توانند به مقاصد و پیامهای آشكار قرآن نائل گردند; بلكه بدان جهت است كه قرآن دارای مراتب و مراحل بلند و بالایی است كه فهم هر مرحله نیازمند به دقت و عمق ویژه ای است كه هر كس به حسب سعه وجودی و صلاحیت و طهارت قلبی خویش می توانداز آن استفاده كند.

 

بنابراین از منظر امام خمینی فهم قرآن عمومی است; چون سخن خدای تعالی براساس نظام عمومی سخن گفتن عقلا مبتنی است; چنانكه گوید: «قرآن كریم اشارات بسیار لطیفی دارد; لكن چون برای عموم مردم وارد شده است، یك صورتی گفته شده است كه هم خواص از آن ادراك كنند هم عموم از آن ادراك كنند. قرآن كریم مركزهمه عرفانهاست مبدا همه معرفتهاست، لكن فهمش مشكل است »[7].

 

از منظر امام قرآن مانند سفره ای است كه خداوند برای همه بشر پهن كرده است.اگر كسی لیاقت و صلاحیت خویش را در بهره برداری از قرآن از دست نداده باشد وخود را به موانع فهم آلوده نكرده باشد، می تواند از این كتاب عظیم الهی بهره برداری كند.

 

قرآن یك سفره ای است كه خدا پهن كرده برای همه بشر، یك سفره پهنی است،هر كه به اندازه اشتهایش از آن می تواند استفاده كند. اگر مریض نباشد كه بی اشتهاباشد... از قرآن استفاده می كند»[8].

 

امام خمینی بر این باور است كه حتی تمام مردم شرق و غرب می توانند از قرآن استفاده كنند، استفاده از قرآن از منظر امام ویژه حكیم و عارف و فقیه و عالم نیست;بلكه عوام نیز می توانند از این سفره گسترده الهی استفاده كنند; چنانكه می فرماید:

 

«این كتاب و این سفره گسترده در شرق و غرب و از زمان وحی تا قیامت كتابی است كه تمامی بشر عامی، عالم، فیلسوف، عارف، فقیه، همه از او استفاده می كنند[9].

4.ادله همگانی بودن فهم ظاهر قرآن

 

از مطاوی سخنان امام خمینی دلایلی چند درباره عمومی بودن فهم ظاهر قرآن به دست می آید كه اینك بیان می شود.

 

1.4. حجیت ظواهر قرآن

 

یكی از مباحث مهم علم اصول این است كه آیا ظواهر قرآن حجت است یا نه.اخباری ها و برخی از محدثان ظواهر قرآن را برای همگان حجت نمی دانند ومی گویند: ظواهر قرآن تنها برای كسانی كه مخاطب قرآن هستند و افهام آنان قصدشده، حجت است و برای دیگران قابل فهم و تمسك و استدلال نیست. امام خمینی ظواهر قرآن را برای همگان حجت می داند و به بنای عقلا بر عمل به ظواهر كلام تمسك می نماید و در این زمینه می نویسد:

 

«بنای عقلا بر عمل بر ظواهر كلام است، مگر اینكه بنای گوینده بر رمز و حذف قرائن باشد و نخواهد آن را به دیگران بفهماند و گرنه كلام برای همه قابل تمسك است و نمی توان روشی را كه تمام عقلا در استفاده از كلام دارند، محدود به گروهی خاص كرد»[10].

 

از منظر امام اختصاصی بودن كلام به جهت رعایت مصلحتی از مصالح است;مانند كسی كه نامه ای را به دوست خود می نویسد و در آن مطالبی می آورد كه افشای آنها زیان نویسنده یا دوستش را به همراه خواهد داشت. او چون احتمال می دهد كه نامه به دست دشمن بیافتد; از این رو مطالب را به صورت رمز و راز بیان می كند; دراین صورت ظاهر كلام وی برای دیگران قابل تمسك و استناد نیست; اما در موردقرآن چنین احتمالی وجود ندارد; لذا دلیلی برای اختصاصی بودن پیام قرآن وجودندارد; بنابراین قرآن خطاب به گروهی خاص نازل نشده است.

 

2.4. تحدی قرآن

 

یكی از دلایل دیگر اختصاصی نبودن فهم و زیان قرآن، اعجاز قرآن و وجوه آن است;زیرا قرآن با تحدی و مبارزطلبی همگان را به آوردن مثل قرآن یا سوره ای از آن فراخوانده است و به تمام عائله بشری از روی اطمینان اعلام می كنند كه نمی توانند مانندقرآن را بیاورند. اگر فهم قرآن اختصاصی بود، دیگر این دعوت به تحدی بی معنا بود.امام خمینی در این باره می فرماید:

 

«قرآن كریم خود در چند جا معجزه بودن خود را به تمام بشر در تمام دوره هااعلان كرده است و عجز جمیع بشر را بلكه تمام جن و انس را از آوردن به مثل خودابلاغ كرده. امروزه ملت اسلام همین نشانه خدا را در دست دارند و به تمام عائله بشراز روی كمال اطمینان اعلان می كنند كه این نشانه پیغمبری نور پاك محمدی است،هر كس از دنیای پر آشوب علم و دانش مثل او را آورد، ما تسلیم او می شویم »[12].

 

تلازمی كه میان تحدی قرآن و قابل فهم بودن آن برای مردم برقرار است، به این شرح است كه شخص حكیم بر انجام كاری به تحدی و مبارزه جویی می پردازد كه اشخاص طرف تحدی به نوع آن كار و چگونگی انجامش آگاهی داشته باشند و گرنه انجام تحدی قبیح خواهد بود; بسان كشتی گیری كه افراد بی اطلاع از فنون كشتی را به تحدی فرا بخواند و بگوید: من می توانم پشت همه شما را به خاك بمالم.

 

بنابراین نظر به اینكه خدای تعالی حكیم است و تنها كارهای حكیمانه از او سرمی زند، مقتضی است در خصوص قرآن كه تحدی نموده است، خود قرآن برای مخاطبات قابل فهم باشد و گرنه این تحدی قبیح بود.

 

3.4. قرآن، كتاب هدایت

 

از منظر امام قرآن، كتاب معرفت و اخلاق و دعوت به سعادت و كمال است. این دلیلی دیگر بر اختصاصی نبودن فهم قرآن است. امام خمینی در زمینه كتاب هدایت بودن قرآن می نویسد:

 

«این كتاب شریف كه به شهادت خدای تعالی كتاب هدایت و تعلیم است و نورطریق سلوك انسانیت است. باید مفسر در هر قصه از قصص آن بلكه هر آیه از آیات آن، جهت اهتدای به عالم غیب و حیث راهنمایی به طرق سعادت و سلوك طریق معرفت و انسانیت را به متعلم بفهماند.

 

در همین قصه آدم و حوا و قضایای آنها با ابلیس از اول خلقت آنها تا ورود آنها درارض كه حق تعالی مكرر در كتاب خود ذكر فرموده، چقدر معارف و مواغط مذكور ومرموز است و ما را به چقدر از معایب نفس و اخلاق ابلیسی و كمالات آن و معارف آدمی آشنا می كند و ما از آن غافل هستیم.

 

بالجمله، كتاب خدا، كتاب معرفت و اخلاق و دعوت به سعادت و كمال است.كتاب تفسیر نیز باید كتاب عرفانی، اخلاقی و مبین جهات عرفانی و اخلاقی و دیگرجهات دعوت به سعادت آن باشد. مفسری كه از این جهت غفلت كرده یا صرف نظرنموده یا اهمیت به آن نداده از مقصود قرآن و منظور اصلی انزال كتب و ارسال رسال غفلت ورزیده است »[13].

 

چنانكه از اظهارات حضرت امام استفاده می شود. قرآن كریم كتاب هدایت عموم مردم است و روشن است كه لازمه هدایتگری قرآن برا عموم مردم آن است كه برای زنان قابل فهم باشد.

 

4.4. دعوت به تدبر در قرآن

 

امام خمینی همگان را به فراگیری آداب مهم قرائت قرآن و تفكر و تدبر در این كتاب عظیم الهی فرا می خواند و این مطلب خود یكی از دلایلی است كه بر عمومی بودن فهم قرآن و اختصاصی نبودن آن به گروهی خاصی دلالت دارد; زیرا اگر فهم قرآن اختصاصی بود دیگر معنا ندارد كه حضرت امام به پیروی از آیات قرآن كریم همگان را به تدبر در قرآن فرا خواند و تشویق نماید.

 

امام در این باره می فرماید:

 

«و دیگر از آداب مهمه قرائت قرآن تفكر است و مقصود از تفكر آن است كه ازآیات شریفه جستجوی مقصد و مقصود كند و چون مقصد قرآن چنانكه خود آن صحیفه نورانیه فرماید، هدایت به سبل سلامت است و اخراج از هم مراتب لمات است به عالم نور و هدایت به طریق مستقیم است. باید انسان به تفكر در آیات شریفه مراتب سلامت را... بدست آورد»[14].

 

5. اختصاصی بودن فهم بطون قرآن

 

فهم قرآن مقول به تشكیك است و مراتبی شدید و ضعیف، و كامل و ناقص دارد. فهم مراتب عالی و باطن و ارتباط با اسرار قرآن بهره اولیاء الله و بندگان مخلص الهی است.از نظر امام خمینی معانی حقیقی قرآن قابل دسترس ما انسان های محجوب درطبیعت نیست. قرآن سر و سر سر است; اما این مطلب به معنای اختصاصی بودن فهم قرآن نیست; زیرا قرآن، ظاهر و باطنی و باطن آن باطن هایی دارد و هر كس به اندازه علم و معرفت و استعدادهای خود می تواند از این اقیانوس مواج معرفت و منبع جوشان كشف محمدی، بهره مند گردد.

 

آنان كه با حكایتها و ظرافتها و اشارتهای عرفانی سرو كار دارند، از نكات وتنبیهات عرفانی قرآن بهره می برند و آنان كه با برهان و استدلال و منطق ارتباط دارند،از این بعد قرآن استفاده می كنند. فقیهان از آیات الاحكام قرآن استفاده فقهی می كنندو دانشمندان علم اصول و ادبیات و تاریخ و جامعه شناسی و روانشناسی نیز هر گروه می توانند بهره هایی در حوزه تخصص خود از این منبع فیاض الهی ببرند.

 

وارستگان صاحب آداب قلبی و مراقبات باطنی رشحه و جرحه ای از آنچه قلب عوام دریافت نموده، برای تشنگان این كوثر به هدیه می آورند[15].

 

اما مراتب قرآن آنقدر لایه های تو در تو دارد كه در برخی از مراحل آن دیگر علوم رسمیه و معارف قلبیه و مكاشفه غیبیه هم كار ساز نیست و ذات نبی ختمی مرتبت رالازم دارد تا در محفل انس قاب قوسین به آن حقایق دسترسی پیدا كند[16].

 

و این مراتب و بواطن منافاتی با حجیت ظواهر قرآن برای همگان و «بیان للناس »و «رحمة للعالمین » و قابل فهم بودن قرآن و بهره مندی همگان از این دریای مواج معارف ندارد; زیرا هر كس به اندازه سعه وجودی خود و لیاقت و لاحیت خویش از قرآن بهره مند می گردد.

 

امام در این باره می فرماید: «واقع قرآن نصیب همگان نمی گردد; بلكه مخصوص انبیاء و اولیاء است. دیگران به اندازه سعه وجودی خویش و لیاقت و معرفت خود ازاین نعمت بیكران استفاده می كنند: «قرآن یك نعمتی است كه همه از آن استفاده می كنند، اما استفاده ای كه پیغمبر اكرم از قرآن می كرده است غیر استفاده ای است كه دیگران از آن می كرده اند: «انما یعرف القرآن من خوطب به » آن كه قرآن بر او نازل شده است می داند كه آن چیست، چه جور نازل شده، كیفیت نزولش چیست؟ چه مقصدی در این نزول هست و محتوای آن چیست و غایت این كار چیست؟ او می داند، آنهایی هم كه به تعلیم او تربیت شده اند، آن هم برای خاطر تربیت او می دانند[17].

 

6. شرط فهم بطون قرآن

 

قرآن پژوهی و وارد شدن به علم تفسیر و درك صحیح و كامل قرآن نیازمند آشنایی باقواعد و مقدمات تفسیر و ضوابط فهم قرآن است. بسیاری از قرآن پژوهان رعایت قواعد و آگاهی به مقدمات تفسیر را از شروط تفسیر می دانند.

 

حضرت امام علاوه بر فراگیری مقدمات و قواعد فهم قرآن به زدودن موانع وآراستگی به فضایل و تخلیه رذایل و تخلق به اخلاق الهی به منظور كسب صلاحیت برای دریافت حقایق وحیانی و دست یابی به معارف ربانی تاكید دارد.

 

از این امر مهم یعنی دور كردن موانع و آراستگی به فضایل در علوم قرآن به ادب نفسی و علم موهبت تعبیر شده و بسیاری از دانشمندان علوم قرآن بر ضرورت برخورداری از آن در تفسیر قرآن تاكید كرده اند.

 

امام خمینی نیز ضمن اشاره به حجابهای ظلمانی و موانع فهم قرآن و دریافت نوربه راهكارهای عملی آن حجابها پرداخته و فرموده اند: «مادامی كه انسان در حجاب خود هست نمی تواند این قرآن را كه نور است ادراك كند. تا انسان از حجاب بسیارظلمانی خود خارج نشود، تا گرفتار هواهای نفسانی است تا گرفتار خود بینی هاست تا گرفتار چیزهایی است كه در باطن نفس خود ایجاد كرده است... لیاقت پیدا نمی كندكه این نور الهی در قلب او منعكس شود. كسانی كه بخواهند محتوای قرآن را بفهمندو طوری باشند كه هر چه قرائت كنند بالا بروند و به مبدا نور و مبدا اعلی نزدیك شوند، این ممكن نمی شود الا اینكه این حجابها برداشته شود»[18].

 

7. سر عدم دستیابی به باطن قرآن

 

از منظر امام خمینی عدم دستیابی به حقیقت قرآن مربوط به پیش از نزول قرآن و تنزل یافتن معانی و در مقام واحدیت است; ولی پس از نزول قرآن مساله فهم به دلیل استفاده از الفاظ بشری، بسیار آسان شده است و به همین جهت قرآن، قابل فهم همگان شده است و فهم آن اختصاصی نیست; بنابراین برخی از مراتب قرآن به دلیل عظمت جایگاه و بلندای موقعیت برای گروه هایی از مردم حتی عارفان و مكاشفان وحكیمان الهی قابل دسترسی نیست; لكن این نرسیدن و نفهمیدن مربوط به الفاظ وارتباط سمعی و بصری كلام نیست; بلكه به دلیل علو مراتب و لایه های تو در توی قرآن است كه تنها شامل غواصانی چون نبی اكرم و راسخان در علم می گردد:

 

«فهم عظمت هر چیز به فهم حقیقت آن است و حقیقت قرآن شریف الهی قبل ازتنزل به منازل خلقیه و تطور به اطوار فعلیه از شئوون ذاتیه و حقایق علیه در حضرت واحدیت است و آن حقیقت كلام نفسی است كه مقارعه ذاتیه در حضرات اسمائیه است و این حقیقت برای احدی حاصل نشود به علوم رسمیه و نه به معارف قلبیه و نه به مكاشفه غیبیه، مگر به مكاشفه تامه الهیه برای ذات مبارك نبی ختمی - صلی الله علیه و آله - در محفل انس «قاب قوسین » بلكه در خلوتگاه سر مقام «اوادنی » و دست آمال عائله بشریه از آن كوتاه است، مگر خلص از اولیاء الله كه به حسب انوار معنویه وحقایق الهیه با روحانیت آن ذات مقدس مشترك و به واسطه تبعیت تامه، فانی در آن حضرت شدند، آن علوم كاشفه را بالوراثه از آن حضرت تلقی كنند و حقیقت قرآن به همان نورانیت و كمال كه در قلب مبارك آن حضرت تجلی كند به قلوب آنهامنعكس شود; بدون تنزل به منازل و تطور به اطوار»[19].

 

حضرت امام در این عبارتها به این نكته توجه می دهند كه دریافت حقایق باطنی قرآن قبل از تنزل به منازل خلقیه برای مردم متعارف امكان ندارد. فهم قرآن دارای درجات گوناگون است كه برخی از آنها ویژه عارفان و واصلان و برخی میسورافرادی است كه با مبدا نور اتصال پیدا كرده اند و در مقام غیب گام نهاده اند و برخی ازمراتب فهم قرآن ویژه انبیاء و اولیاء است و برخی از مراتب آن شامل همگان می گردد.

 

هر كس به هر میزانی كه موانع و حجابها را از خود دور ساخته و به طهارت معنوی نائل گشته باشد، می تواند از قرآن بهره مند گردد و قرائت قرآن او تبدیل به نوری گرددكه او را بالا ببرد و حجابهای نفسانی را در نوردد (34).

 

نظر به اینكه قرآن به زبان مردم نازل شده است «و ما ارسلنا من رسول الا بلسان قومه » [ابراهیم،4] همه مردم باید قواعد و شرائط فهم و سخن را رعایت كنند و از اصول تفسیر در فراگیری قرآن پیروی نمایند.

 

8. نتیجه

 

سخن گفتن خداوند به صورت سری با بندگان خاص افزون بر پیام های عمومی و به كارگیری رمز و راز در حروف مقطعه یا بطن كه فقط در دسترس محرمان اسرار وراسخون در علم قرار دارد، منافاتی با همگان بودن فهم قرآن و اختصاصی نبودن فهم قرآن ندارد.

 

درك بطن و اسرار قرآن علاوه بر آشنایی با قواعد و مقدمات تفسیر نیازمنداطلاعات بیرونی یا مرتبه خاصی از طهارت نفس وزدودن موانع می باشد. بین ظاهر وباطن نوعی ارتباط برقرار است كه كشف آن در دسترس محرمان اسرار قرآن می باشد[21].

 

زبان قرآن، زبانی آشكار و همگانی و فهم آن عمومی است و بر اساس زبان عرف و محاوره مردم تنظیم شده است[22]; لكن بدون تسلط بر قواعد زبان عربی و اطلاع ازمفردات و معانی الفاظ قرآن و نیز تحجر در كشف شیوه عمومی فهم عقلا و در نهایت بدون آگاهی از مخصصات و مقیدات و مانند آنها در آیات و روایات نمی توان به استنباط و برداشت از قرآن پرداخت و پرداختن به فهم دقیق و استنباط از قرآن نیازمند اجتهاد و جهاد علمی و عملی است [23].

 

منابع مقاله:

صحیفه مبین، شماره 50، حیدری، محمد جواد؛

پی نوشت:

1) در روایات فراوانی چنین آمده است كه به قاری قرآن گفته می شود: قرآن بخوان و بالا برو; پس هر آیه ای كه می خواند، پله ای بالا می رود[20].

 

منابع

 

1. خمینی (امام); صحیفه نور، ج 19، ص 171 - 172.

 

2. همو; تفسیر سوره حمد، چ 1، قسم، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1375ش، ص 165.

 

3. همو; كشف الاسرار، ص 234.

 

4. همو; آداب الصلوة، ص 184.

 

5. مجلس; محمد باقر; بحارالانوار، ط 2، بیروت، مؤسسة الوفا، ج 89، ص 19 و 107.

 

6. خمینی (امام); تفسیر سوره حمد، ص 165 و صحیفه نور، ج 19، ص 171.

 

7. همو; صحیفه نور، ج 19، ص 251.

 

8. همو; تفسیر سوره حمد، ص 173.

 

9. همو; صحیفه نور، ج 14، ص 251.

 

10. همو; تهذیب الاصول، به قلم جعفر سبحانی، قم، انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ج 2، ص 95.

 

11. همان.

 

12. همو; كشف الاسرار، ص 47.

 

13. همو; آداب الصلوة، ص 194.

 

14. همان 208.

 

15. همو; صحیفه نور، ج 20، ص 20.

 

16. همو; آداب الصلوة، ص 31.

 

17. همو; صحیفه نور، ج 19، ص 211 با حذف و تصرف اندك.

 

18. همان، ج 14، ص 253 با حذف و تصرف اندك.

 

19. همو; آداب الصلوة، ص 31.

 

20. كلینی، محمد بن یعقوب; اصول كافی، ج 2، ص 603.

 

21. خمینی (امام); تفسیر سوره حمد، ص 167 و همو; آداب الصلوة، ص 22181. همو; صحیفه نور، ج 19، ص 251 و ج 14، ص 251 و همو; آداب الصلوة، ص 208.

 

23. ر.ك; هادوی، مهدی; مبانی كلامی اجتهاد، ص 307 - 297.

کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است