در
بازدید : 397928      تاریخ درج : 1389/7/21
Skip Navigation Links.
مقدمه
خاندان روح الله
ولادت خورشید
Expand كودكیكودكی
Expand دوران تحصیل دوران تحصیل
Expand تشكیل خانواده تشكیل خانواده
آغاز نهضت
قیام 15 خرداد
تبعید و هجرت به نجف
هجرت به پاریس
بازگشت به ایران
پیروزی انقلاب اسلامى
مشكلات مسیر انقلاب
جنگ تحمیلی و دفاع هشت ساله امام و امت
جام زهر
Expand سربازان روح الله سربازان روح الله
Expand رحلت امام خمینى قدس سرهرحلت امام خمینى قدس سره
رهبری آیت الله خامنه ای حفظه الله
Expand اساتید و مشایخ اجازه امام اساتید و مشایخ اجازه امام
Expand شاگردانشاگردان
علماء معاصر امام
Expand روح الله از منظر بزرگان  روح الله از منظر بزرگان
Expand فرازهایی از زندگی فرازهایی از زندگی
Expand خاطرات یارانخاطرات یاران
عوامل موفقیت امام
عناصر موثر در شكل گیری شخصیت انقلابی و معنوی امام
Expand سجایای علمی و اخلاقی امام سجایای علمی و اخلاقی امام
نامه ها وسفارشات اخلاقی عرفانی امام
Expand دیدگاههادیدگاهها
Expand بزرگان از منظر امام بزرگان از منظر امام
اصل ولایت فقیه
نكته ها
سخنان برگزیده
معرفی آثار
معرفی دیگری از آثارامام خمینی
معرفی مقالاتی با موضوع امام خمینی (ره)
معرفی نرم افزارهای مربوط امام خمینی
معرفی فیلمهایی با موضوع امام (در دست تهیه)
امام خمینی در اینترنت
ضمیمه ها
 

منابع مقاله:

فصلنامه علوم حدیث، شماره 14، عاشوری، نادعلی؛

نگارش اربعین، پیشینه ای بس دراز دارد و سنت اربعین نویسی، ازقرنهای نخستین تاریخ اسلام آغاز شده است. این سنت، برخاسته ازفرمایش پیامبر گرامی اسلام است كه فرمود:

من حفظ من امتی اربعین حدیثا مما یحتاجون الیه من امر دینهم،بعثه الله یوم القیامه فقیها عالما. (1)

دانشمندان مسلمان، بر مبنای حدیث فوق، نگارش چهل حدیث را به عنوان یكی از اصول ارزشی قابل اهتمام، مد نظر قرار دادند ونگاشته شدن صدها كتاب (اربعین) در دهها موضوع اعتقادی، اخلاقی،عبادی و... بهترین گواه این عنایت و اهتمام است.

یكی از این اربعین ها كه در دوران معاصر به نگارش درآمده، (شرح چهل حدیث) یا (اربعین حدیث) بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران،حضرت امام خمینی(ره) است كه تالیف آن در سال 1358ق، به پایان رسیده است.

این كتاب كه ظاهرا امام (ره)، آن را در سی و هشتمین سال ازعمر پربركت خود نگاشته در بردارنده عالی ترین نكات عرفانی ودقیق ترین حقایق اخلاقی است كه حضرت امام، مضامین آن را درمدرسه فیضیه و مدرسه ملاصادق قم، برای شاگردان خود ایرادفرموده بود و سپس تصمیم گرفت تا كتابی در همین زمینه تالیف كند. (2)

 

در مقدمه ناشر، در معرفی این اثر نفیس آمده است:

 

سی و سه حدیث از احادیث این دفتر، مربوط به اخلاقیات و مهلكات ومنجیات، و هفت حدیث آخر، در باب اعتقادات و معارف است. روش معظم له در توضیح احادیث، چنین است كه ابتدا حدیث را نقل می كنند; سپس آن را به فارسی ترجمه می كنند و آن گاه، كلمات اصلی حدیث و گاه ،غالب تعبیرات و كلمات آن را شرح و معنا می كنند ودر معنای حدیث، متعرض نكته ای كه در شرح حدیث سودمند است، می شوند و پس از فراغ از شرح تعبیرات و اصطلاحات و تمهیدات لازم، به شرح متن می پردازند وطی چند (فصل)، شرح حدیث را به پایان می برند. (3)

 

پرداختن به ابعاد اخلاقی عرفانی این اثر گرانسنگ و بررسی همه جانبه محتوای بلند و مضامین ژرف و عمیق این كتاب (كه بر جان وروح خواننده تاثیرات شگرفی می گذارد و از پنهان ترین زوایای وجودش پرده برمی دارد و تمویهات نفس و مفاسد و ذمایم اخلاقی راپیش چشمش آشكار می سازد و...) در حوصله یك یا چند مقاله نیست;بلكه نیازمند تالیف های مستقل و جداگانه ای است تا آن گونه كه شایسته این كتاب و درخور شان و مقام حضرت امام (ره) است، به بررسی ابعاد و جوانب مختلف آن پرداخته شود.

 

از آنجا كه به یمن بزرگداشت یكصدمین سال تولد آن بزرگ احیاگرقرن و به پاس ارج نهادن به یك عمر تلاش علمی و عملی ایشان درراه كسب فضایل و اشاعه آن، و جهاد و مبارزه علیه هرگونه بیدادو ستم، مقالات متعددی در ویژه نامه های مجلات و جراید به بحث وبررسی در این زمینه ها اختصاص یافته و از جمله، چندین مقاله درباره اربعین حضرت امام(ره) منتشر شده است، نگارنده بدون پرداختن به مباحث مطرح شده در (شرح چهل حدیث)، بلكه با الهام از مقدمه موجز و كوتاهی كه حضرت امام(ره) بر كتاب خود نگاشته،به شرح و توضیح دو مبحث از مباحث متعدد مربوط به اربعین واربعین نگاری اقدام نموده است تا بدین وسیله، هم در یادمان آن بزرگمرد تاریخ معاصر ایران، سهمی (هرچند كم و ناچیز) داشته باشد، و هم به علل و انگیزه هایی كه آن حضرت را به نگارش اربعین وادار نمود، با نگاه ژرف تری نگریسته شود.

 

حضرت امام (ره) در توضیح مختصری كه در آغاز این كتاب آورده،هدف از نگارش آن را چنین تقریر كرده است:

 

این بنده بی بضاعت ضعیف، مدتی بود با خود حدیث می كردم كه چهل حدیث از احادیث اهل بیت عصمت و طهارت را (كه در كتب معتبره اصحاب و علما رضوان الله علیهم ثبت است)، جمع آوری كرده وهر یك را به مناسبت، شرحی كند كه با حال عامه مناسبتی داشته باشد و از این جهت، آن را به زبان فارسی نگاشته كه فارسی زبانان نیز از آن بهره برگیرند. شاید، ان شاء الله، مشمول حدیث شریف ختمی مرتبت صلی الله علیه وآله شوم كه فرموده است: من حفظ علی امتی اربعین حدیثا ینتفعون بها، بعثه الله یوم القیامه فقیها عالما. (4)

 

همان گونه كه ملاحظه می شود، حضرت امام(ره)، حدیث اربعین را ازاحادیث معتبری می داند كه از پیامبر (ص) وایت شده است. از این رو، بدون كم ترین بحث و بررسی در اسناد و رجال حدیث، به نقل آن مبادرت ورزیده است و چون به مضمون و محتوای آن، باور قطعی داشته، اظهار امیدواری كرده است كه خداوند، ایشان را مشمول این حدیث شریف قرار دهد.

 

از آنجا كه بعضی از دانشمندان، در صحت حدیث مذكور، تردید رواداشته اند و در اعتبار آن به چون و چرا پرداخته اند، در این مقاله به بررسی فشرده ای در صحت و سقم این حدیث خواهیم پرداخت و پس از آن، به بیان تاریخچه مختصری از اربعین نویسی در نزدشیعه و سنی اشاره خواهد شد.

 

مقدمتا باید به این نكته توجه نمود كه اگرچه برخی ازاندیشمندان، حدیث (اربعین) را از احادیث متواتر دانسته اند; (5) اما اكثر دانشمندان مسلمان، بر این باورند كه این حدیث، ازاحادیث مستفیض و مشهور است كه به اسناد صحیح و طرق مختلف، ازپیامبر (ص) نقل گردیده; هرچند كه به حد تواتر نرسیده باشد. به نظر می رسد كه اظهار نظر قطعی در اعتبار و حجیت این حدیث،اندكی دشوار بوده، به بحث و بررسی بیشتری نیاز داشته باشد وشاید بر همین اساس باشد كه در میان علما، گروههای موافق ومخالفی پیدا كرد و هر دسته ای به سمتی گرایش یافت. اینك به پاره ای از اظهار نظرهای این گروهها اشاره می كنیم.

 

اعتبار و حجیت حدیث (اربعین)

 

الف) نظر موافقان

 

1. شهید اول در (اربعین) خود می نویسد:

 

كثرت عنایه العلماء السالفین، والفضلاء المتقدمین، بجمع اربعین حدیثا من الاحادیث النبویه، والالفاظ الامامیه، مما اشتهر فی النقل الصحیح عنه، بالفاظ مختلفه، بهذا العدد المخصوص. (6)

 

2. شیخ بهایی در این باره می نویسد:

 

بباید دانست كه این حدیث [حفظ چهل حدیث] در میان علمای مخالف وموالف، مشهور است; چنانچه برخی به تواتر آن حكم كرده اند. (7)

 

3. ملامحسن فیض كاشانی (8) می نویسد:

 

هذا الحدیث، مشهور مستفیض بین الخاصه والعامه، بل قال بعضهم بتواتره، وقد رواه اصحابنا بطرق كثیره مع اختلاف فی اللفظ. (9)

 

4. علامه مجلسی هم بر این عقیده است كه حدیث اربعین، به طورمستفیض از طریق خاصه و عامه نقل گردیده و حتی به حد تواترمعنوی هم رسیده است. (10)

 

5. مولف فقید (الذریعه) نیز در این زمینه می فرماید:

 

قال شیخنا الشهید سنه 786 فی اول اربعینه: ان حدیث الاربعین هوالمشهور فی النقل الصحیح عنه (ص)، وعقد العلامه المجلسی فی اول مجلدات (البحار) بابا لمن حفظ اربعین حدیثا، اورد فیه ما وصل الیه من روایاته عن كتب كثیره، لاسانید متعدده و متون متقاربه،وقال فی آخر الباب: هذا المضمون مشهور مستفیض بین الخاصه والعامه، بل قیل: انه متواتر. (11)

 

6. حضرت امام خمینی (ره) در (شرح چهل حدیث) خود، گرچه بحث جداگانه ای در این زمینه ایراد نفرموده; اما به هنگام بیان هدف خویش در نگارش اربعین، شرحی افاده و مقصود خود را ازنگارش كتاب ذكر كرده كه بیان كننده پذیرش حدیث اربعین ومقبولیت آن نزد ایشان است كه پیش از این بدان اشاره شد.

 

7. مولف كتاب (شرح الاربعین النبویه) آورده است:

 

اتفقت كلمه المحدثین علی اعتبار احادیث الاربعین والاستناد الیهاو التعویل علیها، اما لاشتهارها او استفاضتها او تواترها. (12) وی پس از نقل عین نظریات شهید اول، علامه مجلسی و صاحب(الذریعه) چنین می نویسد:

 

و هكذا نجد الاعلام رفعوا احادیث الاربعین عن مرتبه ال آحادواستغنوا عن البحث فی الاسناد. (13)

 

ب) نظر مخالفان

 

درمقابل دسته اول، گروهی عقیده دارند كه حدیث مذكور، ضعیف است و در اسناد آن، اشخاص مجهولی قرار دارند (14) كه باعث ضعف آن می شود. درزیر به ذكر چند نظر در این زمینه می پردازیم:

 

1. حافظ شرف الدین نواوی (م 676ق) از علمای اهل سنت كه شرح وی بر (صحیح مسلم) از شروح معروف و معتبر در جهان تسنن است در (اربعین) خود می نویسد:

 

فقد روینا عن علی بن ابی طالب، وعبدالله بن مسعود، و معاذ بن جبل، وابی الدرداء، وابن عمر، وابن عباس، وانس بن مالك، وابی هریره، وابی سعید الخدری رضی الله عنهم من طرق كثیرات بروایات متنوعات، ان رسول الله(ص) قال: (من حفظ علی امتی اربعین حدیثا من امر دینها بعثه الله یوم القیامه فی زمره الفقهاء والعلماء); وفی روایه: (بعثه الله فقیها عالما) ; وفی روایه ابی الدرداء: (وكنت له یوم القیامه شافعا وشهیدا); وفی روایه ابن مسعود: (قیل له: ادخل من ای ابواب الجنه شئت); وفی روایه ابن عمر: (كتب فی زمره العلماء وحشر فی زمره الشهداء).

 

واتفق الحفاظ علی انه حدیث ضعیف وان كثرت طرقه. وقد صنف العلماء فی هذا الباب ما لایحصی من المصنفات. (15)

 

2. حاجی خلیفه در (كشف الظنون) می نویسد:

 

فقد ورد من طرق كثیره بروایات متنوعه ان رسول الله(ص) قال: (من حفظ علی امتی اربعین حدیثا...) واتفقوا علی انه حدیث ضعیف وان كثرت طرقه. (16)

 

3. ملا اسماعیل مازندرانی خواجویی (م 1173ق) از علمای امامی قرن دوازدهم، پس از بحث مفصل در این زمینه، در یكی از دو قولش آن را (ضعیف السند) می داند (هر چند بر این باور است كه این ضعف به گونه ای دیگر قابل جبران است كه در ادامه بحث، بدان اشاره خواهد شد).

 

ج) عقیده سوم

 

گروهی از اندیشمندان مسلمان، در جمع میان دو عقیده مذكور، به نظر سومی گرایش پیدا كردند. این عده با ذكر پاره ای دلائل، براین باورند كه حتی اگر رجال این حدیث ضعیف باشند، باز به دلائل دیگری می توان بدان اعتماد كرد، از جمله اینكه:

 

1. برخلاف عقیده دسته دوم، به هیچ وجه نمی توان تمامی رجال حدیث را مجهول و غیر معتمد دانست; بلكه در بین اسناد حدیث، اشخاص معروف و معتمد نیز كم نیستند. (17)

 

2. با فرض پذیرش ضعف سند، شهرتی كه این حدیث بین عامه و خاصه از قدیم و جدید داشته است، باعث جبران این ضعف می شود و به تعبیر ملااسماعیل خواجویی: (فضعفه منجبر بالشهره) (18)

 

3. چگونه می توان پذیرفت كه حدیثی از بسیاری از راویان صاحب نام و صحابیان معروفی همچون علی (ع) و دیگران نقل شده باشدچنانچه نواوی به صراحت بیان كرده و مضمون آن در طول تاریخ هزار و چهارصد ساله اسلام، مورد عمل دانشمندان باشد; ولی بااین همه، هیچ اعتمادی بدان نبوده، تمامی اسناد آن ضعیف باشد؟

 

4. همین كه مضمون این روایت، مورد پذیرش و عمل علما بوده و بر،طبق آن، كتابهای فراوان (اربعین حدیث) نوشته اند، خود بهترین نشانه و قرینه است كه حدیث مذكور، به نوعی از اعتبار و مقبولیت برخوردار است و همین اندازه اعتبار، در مقام استدلال كافی است; (19) زیرا چه دلیلی بالاتر از اینكه مثلا نواوی كه خود قائل به ضعف سند حدیث است، اربعینی گردآوری می كند و مولف (كشف الظنون) نیز از دهها كتاب اربعین نام می برد؟ و پیش از این دودانشمند، ابن عساكر دمشقی شافعی، علاوه بر نگارش (اربعین حدیث)، حدود بیست نفر از دانشمندان اهل سنت را نام می برد كه قبل از او به نگارش اربعین اقدام كرده بودند؟ (20) و قبل از آنان هم احمد بن حنبل از شافعی نقل كرده است كه می گفت:

 

ان المراد، حفظ اربعین حدیثا فی مناقب امیرالمؤمنین. (21) این نشان می دهد كه آنها علاوه بر پذیرش حدیث اربعین، مصداق آن را هم مشخص ساخته بودند.

 

5. نكته دیگر اینكه بررسی رجال حدیث، تنها یكی از راههای شناخت حدیث صحیح از ضعیف است. راهی كه از این هم مهمتر است، بررسی متن حدیث و به اصطلاح، به كاربردن فقه الحدیث یا همان درایه الحدیث است. با تكیه بر قواعد و معیارهای این علم، چنین نتیجه می شود كه مضمون و معنای حدیث اربعین، به هیچ وجه به گونه ای نیست كه عقلا مردود و غیر محتمل باشد و یا نقلا بتوان آن را نفی كرد; بلكه برعكس، با دقت و تدبر در آن، به خوبی می توان به صحت محتوا و مضمون آن پی برد.

 

6. چنانچه در كتابهای علم الحدیث به صراحت بیان شده، نه هرحدیث صحیحی واجب العمل است و نه هر حدیث ضعیفی متروك العمل.

 

بسیاری از احادیث ضعیف را می توان با اعمال قواعد علم درایه وهمراه با قرائن و شواهد دیگری پذیرفت و به مضمون و محتوای آن عمل كرد; ولی در عین حال، ادعای تواتر حدیث اربعین هم، ادعای بس بزرگی است كه به راحتی نمی توان زیر بار پذیرش آن رفت; (22) زیرا اگر واقعا به حد تواتر رسیده بود، اولا نیازی به بحث ازسند و اعمال ضوابط علم رجال نداشت; ثانیا علی رغم كثرت طرقش نسبت ضعیف دادن به آن، موجه و مقبول نبود. حال آنكه می دانیم برخی آن را ضعیف دانسته اند و گروهی بررسی اسنادش را لازم شمرده اند. (23) مگر اینكه بگوییم مراد از تواتر، تواتر لفظی نیست;

 

بلكه تواتر معنوی است یعنی مضمون آن، به نوعی از شهرت واشتهار معروف است كه باعث مقبولیت آن می شود (چنانكه پیش ازاین اشاره كردیم).

 

در خاتمه این بحث، سخن ملااسماعیل خواجویی را در جمع بندی این حدیث می آوریم كه می گوید:

 

و جمله ما وقفت من جانبنا ثلاث طرق:

 

الاولی: ذكرها شیخنا الشهید فی اربعینه [ص 19] وابتداء السندفاضلون الی السید فضل الله الراوندی، و باقی سنده الی الرضا(ع) مجهول، و جملته خمسه رجال: منهم من لایعرف، ومنهم من لاینص الاصحاب فیه بمدح ولاقدح.

 

والثانیه: رواها الشهید ایضا مقرونه باسناده المشهور الی الصدوق، وكلهم ثقاه، وابن بابویه ارسله الی الصادق(ع)[الخصال، ص 543].

 

الثالثه: ذكرها الشیخ الجلیل ابوسعید محمد بن احمدبن الحسین النیسابوری فی اربعینه، وفی سنده ایضا مجاهیل.

 

واما ماذكره الشیخ بهاء الدین فی الاربعین [ص 7] فبین ضعیف ومجهول...

 

وبالجمله اعتمادنا فی هذا الباب علی حدیث: (من سمع شیئا من الثواب...) [الكافی، ج 2، ص 87]; فانه صحیح السند كما بینا فی تعلیقاتنا علی الاربعین للشیخ بهاء الدین. (24)

 

راویان حدیث اربعین

 

پیش از این، به اجمال گفته شد كه به اعتقاد برخی ازاندیشمندان مسلمان، به دلیل وجود تعدادی از راویان مجهول یاضعیف در سلسله سند حدیث اربعین، حدیث مزبور از اعتبار و حجیت ساقط است.

 

در این بخش، بی آنكه درصدد پرداختن به علم رجال و اثبات یا عدم اثبات ادعای فوق باشیم، تنها بر این حقیقت پای می فشریم كه نفی كلی و مطلق حدیث اربعین، نمی تواند بر پایه استدلالهای قوی باشد، و گرچه نگارنده نیز بر این باور است كه ممكن است پاره ای راویان این حدیث، اشخاص مجهول یا ضعیف باشند;اما راویان قوی و افراد موثق هم در بین آنها یافت می شوند كه با تكیه برآنان، می توان و بلكه باید مضمون حدیث فوق را پذیرفت. برای اثبات این مدعا، بعضی از راویان حدیث اربعین را به نقل از شیخ محمدتقی شوشتری كه خود از علمای علم رجال است نام می بریم:

 

1. معاذ بن جبل، عبدالله بن عباس و انس بن مالك از پیامبر (ص)،

 

2. محمد بن مسلم، حنان بن سدیر، اسماعیل بن فضل و اسماعیل بن مسلم، از امام صادق (ع);

 

3. عامر بن سلیمان طایی، احمد بن عبدالله شیبانی و داوود بن سلیمان (ملقب به فراء یا غازی)،از امام رضا (ع). (25) گرچه ممكن است اهل سنت، طریق دوم و سوم را نپذیرند; اما همه آنان كه حدیث اربعین را نقل كرده اند، طریق اول را پذیرفته اند; (26) مضاف بر اینكه از افراد دیگری نظیر ابودرداء، ابووائل و دیگران نیز نام می برند. (27) چنانچه نواوی كه از مدعیان ضعف سند حدیث اربعین است می نویسد:

 

فقد روینا عن علی بن ابی طالب و عبدالله بن مسعود و معاذ بن جبل و ابی الدرداء و ابن عمر و ابن عباس و انس بن مالك و ابی هریره وابی سعید الخدری رضی الله عنهم من طرق كثیرات بروایات متنوعات ان رسول الله قال: من حفظ علی امتی اربعین حدیثا... (28)

 

آغاز نگارش اربعین

 

چنانچه اشاره شد، اهتمام و توجه مسلمانان به جمع چهل حدیث،باعث نگارش اربعین های متعددی شده است كه با عنوان(اربعونیات) یا (اربعینیات) از آنها یاد می شود.

 

گرچه تعیین تاریخ دقیق شروع تدوین اربعین ها كار چندان آسانی نیست; اما حافظ شرف الدین نواوی (م 676ق) و به تبع او، حاجی خلیفه می نویسند كه عبدالله بن مبارك (م 181ق)، از اولین كسانی بوده كه اقدام به نگارش اربعین نموده است. (29) بنابراین، می توان گفت: از اواخر قرن دوم هجری، اربعین نگاری آغاز می شود و این خود، پاسخ دیگری است به كسانی كه مدعی اندحدیث اربعین، ضعیف و در نتیجه، بی اعتبار است.

 

چگونه می توان پذیرفت كه اربعین هایی براساس یك حدیث ضعیف، درهمان قرون اولیه پدید آید؟ و تازه برخی از این اربعین ها (نظیر(اربعین) حافظ نواوی)،به تصریح حاجی خلیفه در (كشف الظنون)،به وسیله هیجده تن از دانشمندان بزرگ اهل سنت 2 شرح گردد؟! (30) وجالب تر اینكه نگارندگان این كتب، سعی بلیغ داشته اند كه درگزینش عنوانی برای كتاب خود، حتما یك یا چند بار نام اربعین را بیاورند كه این خود، بیان كننده توجه آنان به حدیث اربعین و اعتباری است كه برای آن قائل بوده اند.

 

مثلا بسیاری ترجیح داده اند كه با به كار بردن یك بار واژه اربعین برای كتاب خود، عنوان (الاربعون حدیثا) را انتخاب كنند;

 

اما برخی دیگر، دوبار واژه اربعین را به كار برده اند، مانند:

 

(الاربعین عن الاربعین فی فضائل امیر المؤمنین) كه تالیف حافظ ابوسعید محمد بن احمد بن حسین نیشابوری، جد ابوالفتوح رازی است و یا (الاربعین عن الاربعین)، تالیف یوسف بن حاتم شامی.

 

گروهی دیگر نیز چنین عنوانی را برگزیدند: (الاربعین عن الاربعین من الاربعین) كه تالیف منتجب الدین علی بن عبیدالله بن حسن بن حسین بن بابویه است (البته نام كامل كتاب وی چنین است:

 

الاربعین حدیثا عن اربعین شیخا من اربعین صحابیا). (31) گفتنی است كه او در خاتمه كتاب خود می گوید: كه اربعین دیگری تالیف خواهد كرد با این عنوان: (الاربعین عن الاربعین من الاربعین مع الاربعین فی فضائل امیرالمؤمنین) (كه چهار بار كلمه اربعین در آن تكرار شده است. البته مشخص نیست كه موفق به این كار شده است یا نه). (32)

 

و حافظ ابن عساكر (م 571ق)، اربعین خود را این گونه نامگذاری كرده است: (الاربعین البلدانیه عن اربعین من اربعین لاربعین فی اربعین)، و در توضیح عنوان فوق می نویسد:

 

فقد جمعت فیه [فی الاربعین البلدانیه] اربعین حدیثا، عن اربعین شیخا، من اربعین بلده، لاربعین صحابیا، فی اربعین موضوعا. (33)

 

برخی از اربعین نویسان

 

پس از عبدالله بن مبارك، جماعت بسیاری از علما، اقدام به نگارش اربعین نموده اند، (34) نظیر محمد بن اسلم طوسی و حسن بن سفیان نسایی; (35) اما اوج این اقدام را باید از قرن چهارم هجری به بعددانست.

 

از كسانی كه از این تاریخ به بعد به تالیف اربعین دست زده اند،در میان اهل سنت،می توان به علمای زیر اشاره كرد:

 

احمد بن حرب نیشابوری (م 234ق)،

 

حافظ حسن بن سفیان نسوی (م 303)،

 

حافظ ابو بكر كلابادی (م 380ق)،

 

حافظ عمر بن احمد بن مهدی بغدادی دارقطنی (م 385ق)،

 

حافظ ابوبكر جوزقی (م 388ق)،

 

حاكم نیشابوری (م 405ق)،

 

ابو سعید مالینی (412ق)،

 

ابوعبدالرحمان سلمی (412ق)،

 

حافظ ابونعیم اصفهانی (م 430ق)،

 

اسماعیل بن عبدالرحمان صابونی نیشابوری (م 449ق)،

 

حافظ ابوبكر بیهقی (م 458ق)،

 

حافظ ابوبكر محمد بن ابراهیم اصفهانی (م 466ق)،

 

حافظ عبدالرحمان بن احمد نیشابوری (م 476ق)،

 

حافظ ابوعبدالله ثقفی (م 489ق)،

 

نصر بن ابراهیم مقدسی (م 490ق)،

 

امام ابوحامد محمد غزالی (م 505ق)،

 

حافظ ابن عساكر (م 571ق)،

 

بدرالدین ابومعمر اسماعیل تبریزی (م 601ق)،

 

امام فخرالدین رازی (م 606ه)،

 

شمس الدین محمد بن احمد، معروف به بطال یمنی (م 630ق)،

 

محی الدین محمدبن عبدالله، معروف به ابن زهره حلبی (م 639ق)،

 

حافظ یحیی بن شرف الدین نووی یا نواوی (م 676ق)، (36)

 

ابراهیم بن حسن مالكی (م 744ق)،

 

محب الدین احمد بن عبدالله طبری (م 794ه)،

 

حافظ شمس الدین ابن جزری (م 833ه)،

 

حافظ ابن حجر عسقلانی (م 852ق)،

 

حافظ جلال الدین سیوطی (م 911ق)،

 

ابن كمال پاشا (م 940ق). (37)

 

اندیشمندان بزرگوار شیعه نیز در این زمینه آثار جاویدانی ازخود به یادگار گذاشته اند كه اینك به معرفی اجمالی برخی ازآنان بسنده می كنیم:

 

1. الاربعون حدیثا، ضیاء الدین فضل الله بن علی بن هبه الله حسنی راوندی (م 547یا 548ق).

 

2. الاربعین، شیخ منتجب الدین رازی(م 585ق)، در فضائل امام علی(ع). وی در آغاز كتابش می نویسد:

 

اوردت فیه اربعین حدیثا، عن اربعین شیخا، عن اربعین صحابیا، عن اربعین كتابا كلها فی فضائل امیرالمؤمنین (ع) ومناقبه.

 

3. الاربعین رشید الدین محمد بن علی بن شهرآشوب ساروی مازندرانی(م 588ق). این اربعین، حاوی چهل حدیث در مناقب حضرت فاطمه (س)است.

 

4. الاربعین، شیخ جمال الدین ابوعبدالله مقداد بن عبدالله بن محمد، معروف به فاضل مقداد (م 826ق)، از شاگردان شهید اول.

 

5. الاربعون حدیثا فی الفضائل، شیخ زین الدین بن علی بن احمدشامی (966ق)، مشتمل بر چهل حدیث در فضائل امیرمومنان و دیگرامامان شیعه.

 

6. الاربعون حدیثا، شیخ عزالدین حسین بن عبدالصمد (م 984ق)، پدرشیخ بهایی (م 1030ق)، همراه با شرح و توضیح محققانه احادیث. براین كتاب، حاشیه ها و شرحهایی نگاشته شده است. ظاهرا او این كتاب را پیوسته در سفر و حضر به همراه داشت و از روی آن، برای دانشجویان تدریس كرده، آنها را به حفظ آن وادار می كرد.

 

7. اربعین، نوشته ملاعبدالله بن محمد بن سعید شوشتری خراسانی (ق 977 ق) كه مشتمل بر چهل حدیث در فضائل امیر مومنان (ع) و دیگرامامان شیعه است.

 

8. اربعین، تالیف محمد بن شیخ عزالدین حسین عاملی، معروف به شیخ بهایی (م 1030 ق) همراه با شرح و توضیح محققانه احادیث كه بر آن، حاشیه ها و شرحهایی نگاشته شده است. ظاهرا او این كتاب را پیوسته در سفر و حضر به همراه داشت و از روی آن، برای دانشجویان تدریس كرده، آنهارا به حفظ آن وادار می كرد.

 

9. الاربعین، ملامحمدتقی مجلسی، معروف به مجلسی اول (م 1070)، پدرعلامه محمدباقرمجلسی.

 

10 الاربعین، اثر ملا محسن فیض كاشانی (م 1091ق). این كتاب، حاوی چهل حدیث در فضائل امیرمومنان، علی (ع) است.

 

11 اربعین حدیث، تالیف ملامحمد طاهر بن محمد حسین شیرازی(م 1098ق)، شیخ الاسلام و امام جمعه قم و از مشایخ علامه مجلسی وشیخ حر عاملی. وی در این كتاب، چهل دلیل بر اثبات امامت، بویژه امامت علی (ع) آورده است.

 

12. اربعین حدیث، قاضی محمدسعید بن محمد مفید قمی (م 1100ق).

 

كتابی است در معارف و اصول دین، همراه با شرح محققانه احادیث كه ظاهرا آن را در سی سالگی تالیف نموده است.

 

13. الاربعون حدیثا، علامه محمد باقر مجلسی (م 1110 یا 1111ق) دراصول دین، فروع دین، خطب و مواعظ با شرح و بیانی كافی به عربی.

 

وی همچنین اربعین دیگری در امامت به فارسی دارد كه هر دوكتاب، بارها به چاپ رسیده است.

 

14 الاربعین، اثر شیخ ابوالحسن سلیمان بن شیخ عبدالله ماحوزی(م 1121ق). وی از شاگردان علامه مجلسی بوده و كتابش در اثبات امامت از طریق عامه است.

 

15 اربعین حدیث، علامه ملااسماعیل بن محمدحسین مازندرانی خواجویی (م 1173ق). توضیحات عالمانه ای در باره چهل حدیث است.

 

كتاب وی در كنار (اربعین)های شیخ بهایی و علامه مجلسی، ازاربعین های معروف و معتبر نزد علمای شیعه است. (38) آنچه به اجمال اشاره شد، تنها بخشی از صدها اربعینی است كه درجهان تشیع نگاشته شده است و برخی از آنها با نهایت تاسف، براثر تطاول ایام و گذشت زمان، به تدریج از میان رفته و بسیاری دیگر، همچنان به صورت نسخه های خطی در گوشه كتابخانه ها به دست فراموشی سپرده شده است.

 

امید آنكه موسسه یا نهادی ویژه تشكیل شود و تمام نسخه های خطی اربعینیات را یكجا گردآوری كند و به كار تصحیح و انتشار آنهااقدام نماید.

 

نگارنده، براین باور است كه موسسات بزرگ اسلامی در حوزه مقدس قم، موسسه دارالحدیث و بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی،بهترین، مناسب ترین و شایسته ترین نهادهایی هستند كه می توانند انجام چنین كاری را برعهده بگیرند كه در این صورت،نباید تردید داشت با فضای مناسبی كه برای پژوهش های قرآنی حدیثی در جامعه ما پدید آمده است، یكی از آرزوهای رهبر فقیدانقلاب اسلامی ایران، حضرت امام خمینی(ره) به واقعیت پیوسته است. بدان امید كه این خواست و آرزو روزی جامه عمل به خودبپوشد. ان شاء الله!

 

پی نوشت ها:

 

1. خصال، الصدوق،319-302; الوافی، ج 1، ص 136; بحارالانوار، ج 2،ص 153-158; عوالی اللئالی، ج 1، ص 95; كنزالعمال، ج 10، ص 224-225;

 

كشف الظنون، ج 2، ص 10391036; موسوعه اطراف الحدیث النبوی، ج 8،ص 236-238.

 

2. شرح چهل حدیث، مقدمه ناشر.

 

3. همان.

 

4. همان، ص 1.

 

5. ر.ك: ترجمه و شرح (اربعین) شیخ بهایی، ص 41; الاربعین، محمدباقر مجلسی، ص 10; دائره المعارف تشیع، ج 2، ص 52.

 

6. الاربعون حدیثا، شهید اول، ص 17.

 

7. ترجمه و شرح (اربعین) شیخ بهایی، ص 41، الاربعون حدیثا، علامه شوشتری، ص 3.

 

8. وی اربعینی تالیف كرده است به نام (الاربعون حدیثا)، درمناقب امیرمومنان، علی(ع); ر.ك: الذریعه، ج 1، ص 424.

 

9. الوافی، ج 1، ص 136.

 

10. الاربعین، مجلسی، ص 10; بحارالانوار، ج 2، ص 156. در كتاب اخیرآمده است: (هذا المضمون مشهور مستفیض بین الخاصه والعامه، بل قیل: انه متواتر) (بحارالانوار، ج 2، ص 156). معلوم نیست كه مرحوم فیض، عبارت خویش را از علامه مجلسی گرفته و یا برعكس;

 

اما چون وفات فیض، سال 1091ق، و وفات علامه مجلسی 1111 یا 1110ق،است، شاید بتوان حدس زد كه علامه مجلسی، مطالب مذكور را از فیض گرفته باشد; اما به نظر می رسد كه بهتر آن است كه بگوییم چون هر دو از شاگردان شیخ بهایی اند، از او اخذ كرده اند. و الله اعلم.

 

11. الذریعه، ج 1، ص 409.

 

12. شرح الاربعین النبویه، ص 476.

 

13. همان جا.

 

14. بیهقی گوید: (اسانیده كلها ضعیفه). از ابن عساكر نقل شده است كه: (اسانیده كلها فیها مقال، لیس فیها للتصحیح مجال).

 

عبدالقاهر الرهادی گفته است: (طرقه كلها ضعاف، اذ لایخلو طریق منها ان یكون فیها مجهول لایعرف، او معروف مضعف) . (الاربعون حدیثا، خواجویی، ص 6)

 

15. الاربعین النوویه، ص 3-4.

 

16. كشف الظنون، ج 1، ص 52.

 

17. شرح الاربعین النبویه، ص 481-487; الاربعون حدیثا، خواجویی،ص 8.

 

18. الاربعون حدیثا، خواجویی، ص 6.

 

19. شرح الاربعین النبویه، ص 487.

 

20. الاربعین البلدانیه، ص 33.

 

21. الذریعه، ج 1، ص 410; الاربعون حدیثا، شوشتری، ص 7.

 

22. الاربعون حدیثا، خواجویی، ص 6.

 

23. شرح الاربعین النبویه، ص 480.

 

24. الاربعون حدیثا، خواجویی، ص 98.

 

25.الاربعون حدیثا، شوشتری،ص 3.

 

26. ر.ك: موسوعه اطرف الحدیث النبوی، ج 8، ص 237-238.

 

27. الاربعین البلدانیه، ص 4040; كنزل العمال، ج 10، ص 224-225;

 

عوالی اللئالی، ج 1، ص 95.

 

28. الاربعین النوویه، ص 3-4.

 

29. الاربعین النوویه، ص 4; كشف الظنون، ج 2، ص 1036.

 

30. كشف الظنون، ج 1، ص 59 -60.

 

31. الاربعون حدیثا، شیخ منتخب الدین، ص 7; الاربعون حدیثاشوشتری، ص 3-4.

 

32. الاربعون حدیثا، شیخ منتخب الدین، ص 73; الذریعه، ج 1، ص 433.

 

33. الاربعین البلدانیه، ص 83.

 

34. و به تعبیر نواوی: خلائق لایحصون من المتقدمین والمتاخرین.

 

(الاربعین النوویه، ص 5)

 

35. الاربعین النوویه، ص 5.

 

36. بنا به تصریح حاجی خلیفه، هیجده تن از دانشمندان اهل سنت،اربعین نووی را شرح كردند. (كشف الظنون، ج 1، ص 59 -60):

 

37. كشف الظنون، ج 1، ص 52 61; نیز ر.ك: الاربعین البلدانیه،ص 3833; الاربعین النوویه، ص 54. گرچه به طور حتم، تعداداربعین های مكتوب و دانشمندانی كه به نگارش آن اقدام كرده اند، بیش از آن است كه مولف (كشف الظنون) یاد كرده است; ولی با این همه، تعداد59 اربعین از علمای اهل سنت در (كشف الظنون) و26 اربعین دیگر در ذیل آن گردآوری شد و مرحوم شیخ آقا بزرگ هم حدود نور اربعین از دانشمندان شیعه را در(الذریعه) برشمرده است. (الاربعون حدیثا، شهید اول، ص 104)

 

38. الذریعه، ج 1، ص 409 و 435.

کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است