در
بازدید : 47355      تاریخ درج : 1391/2/21
 

فقیه مجاهد، آیت اللّه سیدمصطفی خمینی شخصیتی بود كه به‏رغم آوازه بلندش در تاریخ انقلاب اسلامی هنوز ناشناخته است؛ بزرگ‏مردی كه فقه و اجتهاد را در میدان جهاد و هجرت محك زده بود و به حقّ پیش‏قراولی شهیدان انقلاب زیبنده نام اوست. او مصطفای امام و انقلاب اسلامی است. حاج آقا مصطفی با كوله‏باری از علوم و معارف نابی كه در مكتب پدر و دیگر بزرگان حوزه آموخته بود، مسیر دشوار مبارزه را پا به پای امام طی كرده بود. شهادتش تندر خروش و فریاد و قیام را در سال 56 در سرتاسر ایران، و بلكه جهان اسلام، به جنبش درآورد.

تولّد

آیت‏اللّه سید مصطفی خمینی در سال 1309 ش در شهر مقدس قم چشم به جهان گشود. نامش را به مناسبت نام جدّش مصطفی گذاشتند. كودكی خود را در فضایی ملكوتی و در دامن خورشید فروزنده اسلام و پدری بزرگوار و مادری پاك‏سرشت و در محیطی پر از معنویت و صفا و صمیمیت سپری نمود.

تحصیلات

آیت‏اللّه سید مصطفی خمینی تحصیلات ابتدایی را در مدرسه‏های باقریه و سنایی قم به پایان رساند. علاقه فراوان وی به علوم اسلامی و روحانیت و هم‏چنین راهنمایی‏های پدر بزرگوار و دوستان دل‏سوزش موجب گردید كه بعد از اتمام دوران ابتدایی به صف طلاّب حوزه علمیه بپیوندد. وی در راه فراگیری علومِ اهل‏بیت تلاش فوق‏العاده‏ای داشت و همین امر با عث شد كه در اندك‏زمانی به مراتب علمی و فرهنگی چشم‏گیری دست یابد و در كم‏تر از شش سال دروس سطح حوزه را نزد استادانی همچون آیات بزرگوار شیخ مرتضی‏حائری، شهید صدوقی، سلطانی و شیخ عبدالجواد اصفهانی به پایان رسانَد.

وی بعد از شش سال تحصیل دروس سطحِ حوزه، در 22 سالگی به دوره تخصّصی خارج اصول و فقه وارد شد و از محضر استادان بزرگواری همچون آیات عظام حجّت، بروجردی، محقّق داماد، امام خمینی، شاهرودی، خوئی، محمد باقر زنجانی و محسن حكیم بهره برد و در 27 سالگی به درجه اجتهاد نائل گردید.

آیت‏اللّه سید مصطفی خمینی در سال 1309 ش در شهر مقدس قم چشم به جهان گشود. نامش را به مناسبت نام جدّش مصطفی گذاشتند.

 استعداد و نبوغ

حاج آقا مصطفی خمینی از جمله بهترین شاگردان حضرت امام بود. وی از چنان هوش سرشاری برخوردار بود كه علاوه بر فقه و اصول، در علوم معقول و فلسفه و كلام نیز در اندك‏زمانی به مراتب بالای علمی دست یافت. او منظومه حكمت را نزد یكی از استادان فلسفه آموخت و بلافاصله به تدریس آن پرداخت و طولی نكشید از استادان برجسته حكمت شناخته شد. او اسفار را از علاّمه مرحوم سید ابوالحسن رفیعی قزوینی و علاّمه عالی‏قدر سید محمّدحسین طباطبایی فرا گرفت. به بركت هوش سرشار و استعداد فوق‏العاده‏ای كه داشت هنوز به سی سالگی نرسیده بود كه در دانش‏های معقول و منقول از جمله افراد صاحب نظر حوزه شد.

  تألیفات

سید مصطفی خمینی از نوابغ و برجستگان حوزه‏های علمیه بود كه در زمان كوتاهی در عرصه علم و عمل به مدارج عالی نائل شد. وی در كنار تحصیل و تدریس علوم اسلامی در فرصت‏هایی كه پیش می‏آمد به تألیف و نگارش می‏پرداخت هرچند به قول برادر بزرگوارشان مرحوم حاج سیداحمد خمینی، «متأسفانه سید مصطفی پس از اتمام مراحل لازم و آغاز تقریر و بیان نظریات علمی و اجتهادی خود به شهادت رسید»، اما در زمینه‏های مختلف كتاب‏های ارزنده‏ای را به یادگار نهاده است كه از جمله آنهاست: 1. تفسیر قرآن در چهار جلد (ناتمام)؛ 2. تحریرات فی الاصول (3 جلد)؛ 3. قواعد الحكمیه: حاشیه و تعلیقه بر اسفار ملاصدرا؛ 4. حاشیه بر هدایه ملاصدرا؛ 5. حاشیه بر طبیعیات اسفار ملاصدرا؛ 6. حاشیه بر مبدأ و معاد ملاصدرا؛ 7. حاشیه بر بخش‏هایی از عروة الوثقی؛ 8. القواعد الرجالیه؛ 9. حاشیه بر خاتمه مستدرك الوسائل.

طبق آنچه در ویژه‏نامه شماره 81 و 82 مجله حوزه آمده است، شماره آثار مرحوم آیت‏اللّه شهید مصطفی خمینی به بیش از چهل عنوان كتاب می‏رسد.

 مبارزات سیاسی

 حاج آقا مصطفی خمینی در دامن مكتبی بزرگ شده بود كه سیاست در آن عین دیانت به حساب می‏آید. لذا از همان روزهای اول دوره جوانی به دنبال پدر بزرگوارش در این مسیر قدم نهاد و با كمال جدیت و تلاش مشغول فعّالیت شد. وی از سویی تحت تأثیر شخصیت نستوه پدر بزرگوارش حضرت امام خمینی رحمه‏الله قرار داشت و از سویی دیگر به سبب شناخت عمیق و متفكّرانه‏ای كه نسبت به مسائل سیاسی و فرهنگی روز كشور و جهان داشت، از همان سال‏های نوجوانی و جوانی به سوی مبارزات سیاسی كشیده شد و توانست در روند حركت پیروزمندانه انقلاب اسلامی ایران نقش مهمّی را ایفا نماید. او كوشید تا در تمامی سال‏های زندگی دست از جهاد و مبارزه برنداشته و همواره در مسیر حمایت از دین و احكام الهی گام بردارد. ایشان در آغاز جوانی با فداییان اسلام آشنا شد و با بنیان‏گذاران آن رابطه‏ای صمیمی داشت.

 وی بعد از دستگیری حضرت امام رحمه‏الله در 15 خرداد سال 42، نقش بسزایی در به حركت درآوردن نیروهای مردمی داشت و قیام غرورانگیز مردم قم را رهبری كرد و با این فریاد كه «مردم، خمینی را گرفتند» همه را بر ضدّ حكومت پهلوی بسیج نمود. او در تبعیدگاه تركیه افزون بر یاری امام، پیام‏رسان نهضت اسلامی بود و از هر فرصتی كه به‏دست می‏آمد، برای هدایت و مبارزه و افشاگری استفاده می‏كرد.

   مبارزه در زمان تبعید

مرحوم حاج آقا مصطفی خمینی رحمه‏الله حتی در روزگاری كه در عراق و نجف اشرف دوره تبعید را می‏گذراند در مقابل جنایت‏های استكبار جهانی به رهبری آمریكای جهان‏خوار و صهیونیست‏ها و دستگاه جبّار شاه و دولت بعث عراق سكوت نكرد و افزون بر مبارزه با نظام شاه از مبارزه با نظام بعث عراق نیز غافل نشد. فعّالیت‏های ایشان به حدّی بود كه سبب شد در 21 خرداد سال 48 از طرف حزب بعث دستگیر شده، به بغداد برده می‏شود و رئیس جمهور عراق، حسن البكر، به او هشدار می‏دهد كه در صورت ادامه مخالفت، نظام عراق ناچار به تصمیمی خواهد شد كه موجب ناراحتی پدر بزرگوار او شود.

   سیر و سلوك

فقیه ربّانی سید مصطفی خمینی مبارزه با شیطان درونی را لازم می‏دید و تقوا و پرهیز از تبعیت هوای نفس را بزرگ‏ترین جهاد می‏شمرد. او علاوه بر تحصیل دانش، رسیدن به قرب الهی را در توسّل به اهل بیت، علیهم‏السلام ، می‏دید و حلّ همه مشكلات را در توسّل به ائمه می‏دانست. و در این راه همه مشكلات را به جان می‏خرید. از جمله برای زیارت امام حسین علیه‏السلام سالانه چندبار مسافت قریب به صد كیلومتر فاصله نجف و كربلا را پیاده می‏پیمود.

آیت‏اللّه سید مصطفی خمینی تحصیلات ابتدایی را در مدرسه‏های باقریه و سنایی قم به پایان رساند. علاقه فراوان وی به علوم اسلامی و روحانیت و هم‏چنین راهنمایی‏های پدر بزرگوار و دوستان دل‏سوزش موجب گردید كه بعد از اتمام دوران ابتدایی به صف طلاّب حوزه علمیه بپیوندد

 شهادت مظلومانه

وقتی حكومت‏های ایران و عراق نتوانستند فعالیت‏های سیاسی حاج آقا مصطفی را متوقّف كنند و وجودش را خطری جدّی برای حكومت‏هایشان تشخیص دادند، به فكر عملی كردن تهدیدهای خود افتادند و سرانجام در روز یكشنبه اوّل آبان 1356 ش، در حالی كه بیش از 47 بهار از عمر او نمی‏گذشت، به طرز مشكوكی او را مسموم كردند و به شهادت رساندند. مرحوم حاج سید احمد خمینی در این‏باره می‏فرمایند: «آنچه می‏توانم بگویم و شكی در آن ندارم این‏كه ایشان را شهید كردند؛ زیرا علامتی كه در زیر پوست بدن ایشان روی سینه، روی سر و دست و پا و صورت ایشان بود، حكایت از مسمومیت شدید می‏كرد و من شكی ندارم كه او را مسموم كردند. اما چگونه این كار صورت گرفته، نمی‏د انم. ولی همین‏قدر بگویم كه ایشان چند سا عت قبل از شهادت در مجلس فاتحه‏ای شركت كردند كه در آن‏جا بعضی از ایادی رژیم پهلوی دست‏اندركار دادن چای و قهوه بوده‏اند»

 آیت اللّه مصطفی خمینی در نگاه امام

حضرت امام خمینی رحمه‏الله در توصیف حاج آقا مصطفی فرمودند: «من امید داشتم كه این مرحوم (حاج آقا مصطفی) شخص خدمت‏گزار و سودمند برای اسلام و مسلمین باشد، ولی «لا رادَّ لَقضائِهِ وَ اِنَّ اللّهَ لَغَنی عَنِ العالمین»؛ [تقدیر الهی چیز دیگری بود و هیچ امری نمی‏تواند قضا الهی را مانع گردد]

حضرت آیت اللّه بهاءالدینی رحمه‏الله

آیت‏اللّه بهاءالدینی رحمه‏الله درباره حاج آقا مصطفی خمینی می‏فرمودند: «آیت اللّه حاج آقا مصطفی خمینی دانش‏های عقلی و نقلی و سیاست اسلامی و دینی را در جوانی یاد گرفته و به جایی رسیده بود كه از نخبگان زمان ما، بلكه عصرها و زمان‏ها، بود. درست‏گفتار و نیك سیرت بود. با كمال زیركی و هوشیاری به نفوس آگاهی داشت. در انقلاب اسلامی و حوادث آن نقش بسیار ارزنده‏ای داشت»

مقام معظّم رهبری حضرت آیت‏اللّه خامنه‏ای

مقام معظم رهبری در تجلیل از شخصیت حاج آقا مصطفی می‏فرمایند: «سید مصطفی خمینی یكی از شخصیت‏های بالقوّه و بالفعل اسلام بود. او شخصیتی همه‏جانبه داشت و چنین به نظر می‏رسید كه همه خصوصیات مثبت در وجود ایشان در حال رشد و ترقّی است. بنده ایشان را به عنوان یك چهره برجسته حوزه علمیه قم از سال‏های قبل می‏شناختم و تجلیل از مقام [و] منزلت وی در واقع احترام به حضرت امام رحمه‏الله و تجلیل از ارزش‏های اسلامی و انقلابی محسوب می‏شود»

 لطف خفّی

سید مصطفی خمینی پروانه ناآرام خورشید انقلاب بود. همه‏جا و در همه حال یار و فدایی پدر بود. سید مصطفی در كنار امام هم جان می‏گرفت و هم نور می‏یافت و هم هستی‏اش را در پیكره به‏ضعف نشسته انقلاب پانزده خرداد تزریق می‏نمود. لذا خون سید مصطفی جان انقلاب می‏شود و شهادتش الطاف خفیه الهی را بر این ملّت فرو می‏بارد و در یك كلام شهادت این امید آینده اسلام، خود، عامل حیات دوباره انقلاب اسلامی می‏شود.[1]

 

 

 

 

 

 

 



[1] - tebyan .com

کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است