با سلام
در احادیث معصومین علیهم السلام اینگونه وارد شده که در شب عروسی حضرت زهرا سلام الله علیها پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و سلم يك دست پيراهن نو به زهرا داده بود تا در شب عروسى بپوشد ، هنگامى كه فاطمه به خانه ى زفاف رفت ، بر سجاده عبادت خود نشسته بود و با خدا مناجات مى كرد.
ناگاه مستمندى به در خانه فاطمه آمد و با صداى بلند گفت: «از در خانه نبوت يك پيراهن كهنه مى خواهم.»، فاطمه (س) در آن وقت دو پيراهن داشت، يكى كهنه و ديگرى نو، خواست پيراهن كهنه را طبق تقاضاى فقير ، به او بدهد، ناگاه به ياد اين آيه (92 آل عمران) افتاد كه مى فرمايد: «هرگز به حقيقت نيكوكارى نمى رسيد مگر آنچه را دوست داريد انفاق كنيد.»، حضرت زهرا (س) كه مى دانست پيراهن نو را بيشتر دوست دارد ، به اين آيه عمل كرد و پيراهن نو را به فقير داد.
فرداى آن شب هنگامى كه پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و سلم پيراهن كهنه را در تن او ديد. لذا از او پرسيد: چرا پيراهن نو را نپوشيده اى؟، حضرت زهرا (س) عرض كرد : آن را به فقير دادم. پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و سلم فرمود: «اگر پيراهن نو را براى شوهرت مى پوشيدى بهتر و مناسب تر بود.»
فاطمه (س) عرض كرد: اين روش را از شما آموخته ام ، در آن هنگام كه مادرم خديجه همسر شما گرديد، همه اموال خود را در راه شما به تهیدستان بخشيد، كار به جايى رسيد كه فقيرى به در خانه شما آمد و تقاضاى لباس كرد، در خانه لباسى وجود نداشت، شما پيراهن خود را از تن بيرون آورده و به او دادى، از اين رو اين آيه (29/ اسراء) نازل شد : «و بيش از حد دستت را مگشا تا مورد سرزنش قرار گيرى و از كار فرو مانى».
پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و سلم تحت تأثير محبت ها و خلوص دخترش زهرا (س) قرار گرفت پس قطره هاى اشك از چشمانش سرازير شد و فاطمه (س) را به نشانه ى محبت به سينه اش چسبانيد(1).
پاورقی :
1 ـ رياحين الشريعه ، ج 1 ، ص 106 و 105
مـن ز خــــــود هــیچ ندارم که بدان فــــخـــــر کنم.***هر چه دارم همه از آل محمد (صلی الله علیه و آله) دارم.