در
مشارکت کنید
برای ارسال مقاله کلیک کنید
نوشته : روحانی، سید سعید
نوشته : علیزاده، بیوك
نوشته : ربانی گلپایگانی، علی
نوشته : حسینی خراسانی، سید احمد
نوشته : حسینی خراسانی، سید احمد

منابع مقاله: مجموعه آثار جلد 2، مطهری، مرتضی ؛


موضوعاتی که در قرآن طرح شده زیاد است و نمی توان به طور جزئی بر شمرد، ولی در یک نگاه اجمالی این مسائل به چشم
می خورد:
1.خدا، ذات، صفات و یگانگی او و آنچه باید خدا را از آنها منزه بدانیم و آنچه باید خدا را به آنها متصف بدانیم(صفات سلبیه و
ثبوتیه).

2.معاد، رستاخیز و حشر اموات، مراحل بین مرگ تا قیامت(برزخ).


3.ملائکه، وسائط فیض و نیروهای آگاه به خود و به آفریننده خود و مجری اوامر الهی.

4.پیامبران، یا انسانهایی که وحی الهی را در ضمیر خود دریافت کرده و به انسانهای دیگر ابلاغ کرده اند.

5.ترغیب و تحریض برای ایمان به خدا، به معاد، به ملائکه و پیامبران و کتب آسمانی.


6.خلقت آسمانها، زمین، کوهها، دریاها، گیاهان، حیوانات، ابر، باد، باران،

صفحه : 219

تگرگ، شهابها و غیره.

7.دعوت به پرستش خدای یگانه و اخلاص ورزیدن در پرستش، کسی و چیزی را در عبادت شریک خدا قرار ندادن، منع
شدید از پرستش غیر خدا، اعم از انسان یا فرشته یا خورشید یا ستاره یا بت.

8.یادآوری نعمتهای خدا در این جهان.

9.نعمتهای جاویدان آن جهان برای صالحان و نیکوکاران، عذابهای سخت و احیانا جاویدان آن جهان برای بدکاران.

10.احتجاجات و استدلالات در مورد خدا، قیامت، پیامبران و غیره، و پاره ای خبرهای غیبی ضمن این احتجاجات.

11.تاریخ و قصص به عنوان آزمایشگاهی انسانی و لابراتواری که صدق دعوت پیامبران را روشن می کند، و عواقب نیک
مردمی که بر سنن انبیاء رفته اند و عاقبت بد تکذیب کنندگان آنها.

12.تقوا، پارسایی و تزکیه نفس.

13.توجه به نفس اماره و خطر وساوس و تسویلات نفسانی و شیطانی.


14.اخلاق خوب فردی از قبیل شجاعت، استقامت، صبر، عدالت، احسان، محبت، ذکر خدا، محبت خدا، شکر خدا، ترس از
خدا، توکل به خدا، رضا به رضای خدا و تسلیم در مقابل فرمان خدا، تعقل و تفکر، علم و آگاهی، نورانیت قلب به واسطه تقوا،
صدق، امانت.

15.اخلاق اجتماعی از قبیل اتحاد، تواصی(توصیه متقابل)بر حق، تواصی بر صبر، تعاون بربر و تقوا، ترک بغضاء، امر به
معروف و نهی از منکر، جهاد به مال و نفس در راه خدا.

16.احکام از قبیل نماز، روزه، زکات، خمس، حج، جهاد، نذر، یمین، بیع، رهن، اجاره، هبه، نکاح، حقوق زوجین، حقوق
والدین و فرزندان، طلاق، لعان، ظهار، وصیت، ارث، قصاص، حدود، دین، قضا، شهادت، حلف(قسم، ثروت، مالکیت، حکومت،
شورا، حق فقرا، حق اجتماع و غیره.

17.حوادث و وقایع دوران بیست و سه ساله بعثت رسول اکرم.

18.خصائص و احوال رسول اکرم، صفات حمیده آن حضرت، عتابها نسبت به آن حضرت.

صفحه : 220

19.توصیف کلی از سه گروه در همه اعصار: مؤمنین، کافرین، منافقین.


20.اوصاف مؤمنین و کافران و منافقان دوره بعثت.

21.مخلوقات نامرئی دیگر غیر از فرشتگان، جن و شیطان.

22.تسبیح و تحمید موجودات جهان و نوع آگاهی در درون همه موجودات نسبت به خالق و آفریننده شان.

23.توصیف خود قرآن(در حدود پنجاه وصف).

24.جهان و سنن جهان، ناپایداری زندگانی دنیا و عدم صلاحیت آن برای اینکه ایده آل و کمال مطلوب انسان قرار بگیرد، و
اینکه خدا و آخرت و بالاخره جهان جاویدان شایسته این است که مطلوب نهایی انسان قرار گیرد.

25.معجزات و خوارق عادات انبیاء.

26.تایید کتب آسمانی پیشین خصوصا تورات و انجیل و تصحیح اغلاط و تحریفهای این دو کتاب.

گستردگی معانی

اینها که گفته شد اجمالی بود از آنچه در قرآن آمده است و البته حتی نمی توان ادعا کرد که از لحاظ اجمالی نیز کافی است.


اگر تنها همین موضوعات متنوع را درباره انسان و خدا و جهان، و وظایف انسان در نظر بگیریم و آن را با هر کتاب بشری
درباره انسان بسنجیم، می بینیم هیچ کتابی طرف قیاس با قرآن نیست، خصوصا با توجه به اینکه قرآن به وسیله فردی نازل
شده که «امی » و درس ناخوانده بوده و با افکار هیچ دانشمندی آشنا نبوده است، و بالاخص اگر در نظر بگیریم که محیط
ظهور چنین فردی از بدوی ترین و جاهلی ترین محیطهای بشری بوده است و مردم آن محیط عموما با تمدن و فرهنگ بیگانه
بوده اند.

قرآن مطالب و معانی گسترده ای آورد و به طوری طرح کرد که بعدها منبع الهام شد، هم برای فلاسفه و هم برای علمای
حقوق و فقه و اخلاق و تاریخ و غیرهم.

محال و ممتنع است که یک فرد بشر هر اندازه نابغه باشد بتواند از پیش خود اینهمه معانی در سطحی که افکار اندیشمندان
بزرگ جهان را جلب کند، بیاورد.این در صورتی است که آنچه را قرآن آورده است همسطح با آورده های علمای بشر

صفحه : 221

فرض کنیم، ولی عمده این است که قرآن در اغلب این مسائل افقهای جدیدی گشوده است.

خدا در قرآن


در اینجا فقط به یک موضوع از موضوعات بالا اشاره می کنیم و آن موضوع خدا و رابطه او با جهان و با انسان است.

ما اگر تنها کیفیت طرح همین یک مساله را در نظر بگیریم و آن را با اندیشه های بشری مقایسه کنیم، فوق العادگی و معجزه
بودن قرآن روشن می شود.

قرآن، خدا را توصیف کرده است و در توصیف خود از طرفی او را تنزیه کرده است، یعنی صفاتی را که شایسته او نیست از او
سلب کرده و او را منزه از آن صفات دانسته، و از طرف دیگر صفات کمال و اسماء حسنی را برای ذات حق اثبات کرده است.در
حدود پانزده آیه در تنزیه خداوند آمده است و در حدود بیش از پنجاه آیه در توصیف خداوند به صفات علیا و اسماء حسنی
آمده است.

قرآن در این توصیفات خود آنچنان دقیق است که ژرف اندیش ترین علمای الهی را به حیرت انداخته است، و این خود
روشن ترین معجزه از یک فرد «امی » درس نخوانده است.


قرآن در ارائه راههای خداشناسی از همه راههای موجود استفاده کرده است:
راه مطالعه آیات آفاقی و انفسی، راه تزکیه و تصفیه نفس، راه تعمق و تفکر در هستی و وجود به طور کلی.زبده ترین فیلسوفان
اسلامی محکم ترین برهانهای خویش را به اقرار و اعتراف خود از قرآن مجید الهام گرفته اند.

قرآن رابطه خدا را با جهان و مخلوقات، بر توحید صرف قرار داده است، یعنی خداوند در فاعلیت و نفوذ مشیت و اراده اش
رقیب و معارض ندارد، همه فاعلیتها و همه اراده ها و اختیارها به حکم خدا و قضا و قدر خداست.

پیوند انسان با خدا

قرآن در پیوند انسان با خدا زیباترین بیانها را آورده است.خدای قرآن

صفحه : 222

بر خلاف خدای فلاسفه یک موجود خشک و بی روح و بیگانه با بشر نیست.خدای قرآن از رگ گردن انسان به انسان نزدیکتر
است، با انسان در داد و ستد است، با او خشنودی متقابل دارد، او را به خود جذب می کند و مایه آرامش دل اوست: «الا بذکر
الله تطمئن القلوب » (1).بشر با او انس و الفت دارد، بلکه همه اشیاء او را می خواهند و او را می خوانند.تمام موجودات از عمق و
ژرفای وجود خود با او سر و سر دارند، او را ثنا می گویند و تسبیح می کنند: «ان من شی ء الا یسبح بحمده و لکن لا تفقهون
تسبیحهم » (2).

خدای فلاسفه که او را صرفا به نام محرک اول یا واجب الوجود می شناسند و بس، موجودی است بیگانه با بشر و فقط او را
آفریده است و به این جهان آورده است، اما خدای قرآن یک «مطلوب » است، مایه دلبستگی بشر است، بشر را مشتعل و آماده
فداکاری می کند، احیانا خواب شب و آرامش روز او را می گیرد زیرا به صورت یک «ایده » فوق العاده مقدس در می آید.

فلاسفه اسلامی در اثر آشنایی با قرآن و وارد کردن مفاهیم قرآنی، الهیات را به اوج عالی خود رساندند.

آیا ممکن است یک فرد «امی » درس ناخوانده، معلم نادیده، مکتب نارفته، از پیش خود تا این حد در الهیات پیش برود که
هزارها سال از افکار فلاسفه ای مانند افلاطون و ارسطو پیشتر باشد؟!

قرآن، تورات، انجیل


قرآن، تورات و انجیل را تصدیق کرد ولی گفت در این کتابها تحریف صورت گرفته و دست خیانتکار بشر در آن وارد شده است.
قرآن اغلاط این دو کتاب را در الهیات، در قصص پیامبران و در پاره ای مقررات تصحیح کرد.یک نمونه اش همان بود که قبلا در
مورد شجره ممنوعه و خطیئه آدم ذکر کردیم.

قرآن، خدا را از چیزهایی نظیر کشتی گرفتن، و پیامبران را از نسبتهای ناروایی که در کتب پیشین آمده بود تنزیه کرد و این
خود دلیل دیگری است بر حقانیت این کتاب.

..............................................................
1.رعد/28.
2.اسراء/44.

صفحه : 223

تواریخ و قصص

قرآن، تواریخ و قصصی آورد که مردم آن عصر چیزی از آنها نمی دانستند و خود پیامبر نیز از آنها بی خبر بودما کنت تعلمها
انت و لا قومک (1) و در همه مردم عرب یک نفر مدعی نشد که این داستانها را ما می دانسته ایم.قرآن در این داستانها از تورات و
انجیل پیروی نکرد و بلکه آنها را اصلاح کرد.تحقیقات مورخین عصر جدید درباره قوم سبا، قوم ثمود و غیرهم نظر قرآن را
تایید کردند.

قرآن و خبر از آینده


قرآن هنگامی که ایران، روم را در سال 615 میلادی شکست داد و موجب خوشحالی قریش شد، با قاطعیت کامل گفت در
کمتر از ده سال دیگر روم ایران را شکست خواهد داد.بر روی این قضیه میان بعضی مسلمین و بعضی از کفار شرط بندی شد
و بعد همان طور شد که قرآن خبر داده بود.قرآن همچنین با قاطعیتی کامل خبر داد که آن کس که پیامبر را «ابتر» و
بی دنباله(مقطوع النسل)می خواند خودش «ابتر» است، و آن شخص که در آن روز فرزندانی داشت تدریجا در طول دو سه
نسل منقرض شدند.

همه اینها اعجاز این کتاب را می رساند.قرآن معجزات علمی و معنوی دیگر هم دارد که به علوم فلسفی و طبیعی و تاریخی
مربوط است.

کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است