در
مشارکت کنید
برای ارسال مقاله کلیک کنید
نوشته : روحانی، سید سعید
نوشته : علیزاده، بیوك
نوشته : ربانی گلپایگانی، علی
نوشته : حسینی خراسانی، سید احمد
نوشته : حسینی خراسانی، سید احمد

منابع مقاله: ، زینب علیزاده ؛


قصه چه به صورت شفاهی چه كتبی در فرهنگ ما پیشینه ای دیرینه دارد. قصه هایی با قهرمانان فرا زمینی یا آدم های زمینی كه درگیر با مسائلی بودند؛ مسائلی ساخته تخیل نویسنده. بعدها كم كم داستان هایی شكل گرفت كه سرگذشت واقعی شخصیت های مشهور و تأثیرگذار در آن روایت می شد. در این میان حكایت های كوتاه و پراكنده مذهبی هم كم و بیش در میان احادیث و كتب دینی به چشم می خورد. این حكایت های تاریخی دینی تا سال 1339 كه شهید مطهری اقدام به جمع آوری آنها كرد، در میان كتب حدیث و اخبار به صورت پراكنده وجود داشت. شهید مطهری همان طور كه خود در مقدمه كتاب می گوید، همین كه جای خالی چنین كتابی را حس كرد، شروع به جمع آوری این حكایت ها از لابه لای احادیث و اخبار كرد و با پرورش دادن، آنها را به صورت داستان هایی كوتاه از زندگی بزرگان دین و شخصیت های تأثیرگذار اخلاقی در آورد. داستان های آموزنده ای كه چون شخصیت ها و حوادثش واقعی است، اگر با زبانی ساده و شیوا بیان شود می تواند تأثیرگذار و گاهی در جهت تربیت اخلاقی و اجتماعی باشد. البته نویسنده در این راه با مخالفت های زیادی روبه رو گشت. مخالفت كسانی كه كارهایی از این دست را دون شأن یك مرد بزرگ می دانستند. همان گونه كه نویسنده خود می گوید، مخالفت ها و موانعی این گونه باعث شد كه ما امروزه از نظر كتب دینی و مذهبی بیش از اندازه كمبود داشته باشیم. به گفته خود او كسی به اهمیت كار نگاه نمی كند و به همین دلیل حاضرند سال ها وقت صرف كنند تا كتابی كه از دیدگاه خودشان با اهمیت است چاپ كنند حتی اگر به درد مردم نخورد، اما همان وقت را برای یك كار ساده، ولی با اهمیت و تأثیرگذار صرف نكنند.

از آنجایی كه این كتاب داستان سرگذشت كسانی است كه می خواهند در راه راست گام بردارند، نویسنده آن را به نام «داستان راستان» نام گذاری كرده است. نویسنده كتاب را به گونه ای نوشته است كه برای عموم قابل درك باشد.

نثری كه به قول نویسنده باید زحمت فكر كردن در عبارات و جملات را از دوش خواننده بردارد و خواننده به واسطه پیچیدگی های لفظی جملات در معنا دچار مشكل نشود. با این همه نویسنده عقیده دارد داستانی خوب است كه خواننده را به تفكر وا دارد و به اصطلاح لقمه آماده در دهان مخاطب نگذارد؛ چون اگر مطلبی با روح خواننده عجین نشود و خواننده چیزی از تفكر خود بر آن نیفزاید، تأثیری بر روحش نخواهد داشت. در نتیجه، بازتابی از آن در عملش دیده نمی شود.

به همین دلیل استاد مطهری كوشیده است داستان ها را به صورت كلیت واحد بیان كند و از نصیحت گویی مستقیم و بیان نتیجه اخلاقی بپرهیزد تا هم به تفكر خواننده احترام بگذارد و هم او را به تفكر وا دارد. به همین دلیل عنوان داستان ها را طوری انتخاب كرده كه پایان و نتیجه داستان در آن مشخص نباشد. نویسنده چون خواسته این حكایت های كوتاه دینی كشش بیشتری برای مخاطب داشته باشد و به صورت یك بیانیه اخلاقی نباشد، با استفاده از قالب داستان، ضمن تلاش برای بر هم نزدن اصل و روح داستان آن را به گونه ای پرورده كه جذابیت بیشتری نسبت به حكایت برای مخاطب داشته باشد؛ چیزی كه به بازنویسی امروز نزدیك است. البته بازنویسی ای كه خیلی به متن وفادار است. نویسنده در ارائه داستان ها متعصبانه برخورد نكرده و علاوه بر شخصیت های مسلمان و شیعه، داستان و سرگذشت شخصیت های بزرگ غیر شیعه و حتی غیر مسلمان را هم در داستان ها آورده است.

بعد از این كتاب به تدریج بازنویسی داستان های مذهبی رونق گرفت و امروزه این داستان ها به صورت داستان های كوتاه، بلند و مجموعه داستان چاپ می شوند.

کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است