در
مشارکت کنید
برای ارسال مقاله کلیک کنید
نوشته : روحانی، سید سعید
نوشته : علیزاده، بیوك
نوشته : ربانی گلپایگانی، علی
نوشته : حسینی خراسانی، سید احمد
نوشته : حسینی خراسانی، سید احمد

منابع مقاله: فصلنامه کتاب نقد، شماره 16، دژاکام، علی ؛


  • خلاصه :

مقاله به بررسی نظریات استاد مطهری در باب اصلاحات دینی اجتماعی پرداخته و ویژگیهای اصلاح طلبان صالح و نقش علماء دین در پروژه تاریخی اصلاحات را برشمرده و دیدگاه استاد در باب اهداف و آسیب شناسی اصلاحات با ذکر ده مورد آسیب، تبیین کرده است.
در تغییر و تحولات اجتماعی معمولاً دو پیشنهاد مشهور مطرح می شود که هریک طرفدارانی را به خود اختصاص داده است. یکی روش تغییرات ساختاری است که تمام سازمان اجتماعی را فرا می گیرد و نمادهای اجتماعی و نظامهای رفتار جمعی را به شیوه دفعی و بنیادی واژگون و نظم نوینی را حاکم می کند که از آن به روش انقلابی تعبیر می شود و دیگری روش ایجاد تغییرات تدریجی درون ساختی است که به ساخت کلی جامعه و نظامهای رفتاری حاکم بر جامعه کاری ندارد، بلکه از طریق تغییرات برنامه ریزی شده و غیررادیکال سعی می کند تا زمینه تغییرات عمومی را فراهم سازد که از این روش نیز با عنوان رفورم یاد می شود. روش اول عموما با قهر و خشونت و شدت عمل و روش دوم با ملایمت و نرمش و کندی همراه است. آنچه از متون دینی
...................................................................... ص 312 ......................................................................
  • همچون نهج البلاغه برای اصلاح اجتماع استفاده می شود روش ترکیبی است؛ یعنی آمیزه ای از روش انقلابی و دفعی با روش ملایم و تدریجی، ولی حوزه بکارگیری هریک از این روشها متفاوت است؛ یعنی در بعضی عرصه های جامعه باید از روش انقلابی و در برخی از لایه ها از روش تدریجی استفاده کرد. تبیین دیدگاه متفکران دینی در باب اصلاحات می تواند به روند شکل گیری اصلاحات کمک نموده و در همگون سازی اصلاحات با جامعه اسلامی ایران تسریع نماید و از بروز انحرافات احتمالی جلوگیری کند. آنچه در پی می آید تبیین دیدگاه استاد شهید مطهری پیرامون اصلاحات است که مباحثی چون پیشینه تاریخی اصلاحات، ویژگیهای مصلحان موفق، عالمان دین و اصلاحات، اهداف اصلاحات و آسیب شناسی اصلاحات را در بر می گیرد.

از نظر استاد مطهری، «اصلاح» بمعنی سامان بخشیدن در مقابل «افساد» قرار دارد. ایشان «اصلاح» را نقطه مقابل «انقلاب» نمی داند بلکه انقلاب را نیز نوعی اصلاح اجتماعی دانسته و انقلاب اسلامی ایران را یک نهضت اصلاح طلبی معرفی می نماید.
استاد مطهری با استناد به آیاتی از قرآن کریم تلاش می کند توضیح دهد که «اصلاح»، از مفاهیم مهمی است که در اندیشه اجتماعی «خدا محور»، جایگاهی بس ویژه دارد:
«مورد استعمال «اصلاح» در قرآن گاهی رابطه میان دو فرد است (اصلاح ذات البین) و گاهی محیط خانوادگی و گاه محیط بزرگ اجتماعی است که اکنون مورد بحث ما است. قرآن کریم، در مجموع تعبیرات خود، پیامبران را «مصلحان» می خواند، چنانکه از زبان شعیب پیغمبر می گوید: «هرگاه با آنها گفته شود که در زمین فساد مکنید، می گویند ما اصلاحگرانیم. آگاه باشید که همینها مفسدانند و خود نیز به دقت درک نمی کنند.(1)»
ایشان یکی از علل ظهور پیامبران جدید را تحریف ادیان و شرایع پیشین می داند و بر همین اساس، پیامبران را مصلحانی می داند که به اصلاحگری در دین پیشین پرداخته اند.
«یکی از علل تجدید رسالت و ظهور پیامبران جدید، تحریف و تبدیلهایی است که در تعلیمات و کتب مقدس پیامبران پیشین رخ می داده و به همین جهت آن کتابها و تعلیمات، صلاحیت خود را برای هدایت
...................................................................... ص 313 ......................................................................
  • مردم از دست می داده اند. غالبا پیامبران، احیاکننده سنن فراموش شده و اصلاح کننده تعلیمات تحریف یافته پیشینیان خود بوده اند.(2)»

به اعتقاد استاد، «اصلاح طلبی، یک روحیه اسلامی است. هر مسلمانی به حکم اینکه مسلمان است خواه ناخواه اصلاح طلب و لااقل طرفدار اصلاح طلبی است. زیرا اصلاح طلبی، هم به عنوان یک شأن پیامبری در قرآن مطرح است و هم مصداق امر به معروف و نهی از منکر است که از ارکان تعلیمات اجتماعی اسلام است.»
سیره و روش امامان معصوم علیه السلام حاکی از این است که آنان هم به جهت نظری و عملی، به اصلاحات اجتماعی، نظر داشته اند. امام حسین علیه السلام در وصیتنامه معروفش خطاب به برادرش محمد حنیفه به کار خود عنوان اصلاح و به خود عنوان مصلح می دهد:
«قیام من قیام فردی جاه طلب یا کامجو یا آشوبگر و ستمگر نیست. من در جستجوی اصلاح کار امت جدّم بپا خواسته ام و اراده کرده ام امر به معروف و نهی از منکر کنم و به روش جد و پدرم رفتار نمایم.»
علی علیه السلام در یک نیایش زیبا می فرماید:
«خدایا تو خود آگاهی آنچه که از ناحیه ما صورت گرفت، رقابت در کسب قدرت یا خواهش فزون طلبی نبود بلکه بر این بودیم که سنن تو را که نشانه های راه تواند، بازگردانیم و اصلاح آشکار و چشمگیر در شهرهای تو اعمال کنیم که بندگان مظلوم و محروم، امان یابند و مقرّرات به زمین مانده تو از نو به پا داشته شوند.»
ویژگیهای مصلح موفق
مطهری با استناد به کلامی از علی علیه السلام مبنی بر اینکه «إِنَّما یُقیمُ اَمْرَاللَّهِ سُبْحانَهُ مَنْ لا یُصانِعُ وَ لا یُضارِعُ و لا یَتَّبِعُ المَطامِعَ3» سه ویژگی مهم را برای مصلحان اجتماعی برمی شمرد و معتقد است اگر مصلحان، دارای این سه ویژگی باشد می تواند در اصلاحات اجتماعی موفق شود:
1. عدم مصانعه
«مصانعه» نکردن، از ویژگیهای مهم مصلحان است. شاید نتوان معادل فارسی دقیق برای مصانعه آورد ولی رفیق بازی، هوای خویشان را داشتن، سازشکاری، ملاحظه کاری و معامله گری را می توان مترادف آن دانست مصلحان اجتماعی هیچگاه بر سر اصلاحات سازش و معامله نکرده و ملاحظه هیچ کس، هیچ گروه و هیچ
...................................................................... ص 314 ......................................................................
  • طبقه را نباید بکنند. رفیق بازی، مصلحت باند را بر مصلحت اصلاحات ترجیح دادن کار را عقیم می گذارد. علی علیه السلام خود در امر اصلاحات، ملاحظه هیچکس و هیچ گروهی را نکرد و آن را در همه سطوح و جنبه ها به شدت پیگیری کرد. قرآن نیز رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم را از «مداهنه» و «مصانعه» بازداشته است. مصلحی که اهل «مصانعه» باشد هیچگاه نمی تواند در امر اصلاحات موفق شود.(4)

2. عدم مضارعه
مطهری بر این باور است که کسی می تواند دست به اصلاحات اجتماعی بزند که خود مبرّا از آلودگیهای معمول و مرسوم اجتماعی باشد و به آنچه که برای جامعه و مردم تجویز عمل کند. علی علیه السلام بعنوان مصلح اجتماعی در این مورد خطاب به مردم چنین می گوید:
«به خدا سوگند من شما را به هیچ کاری فرمان ندادم مگر آنکه پیش از آنکه فرمان دهم خودم به کار بستم؛ و از هیچ کاری منع نکردم، مگر آنکه پیش از منع شما خودم را از آن دور کردم.»
همچنین می فرماید:
«آنانکه که خود را در مقام رهبری مردم قرار می دهند، نخست خود را تعلیم دهند، سپس مردم را. معلّم خویشتن، بیش از معلم دیگران، شایسته احترام است.»
به اعتقاد مطهری آنکس که می خواهد جامعه ای را اصلاح کند و تغییر دهد، خودش نباید همرنگ همان مردم باشد و همان نقاط ضعف که در مردم هست در او باشد. کسی موفق به اصلاح نقاط ضعف مردم می شود که خود از آنها مبرّا باشد.(5)
3. عدم تبعیّت از مطامع
به اعتقاد مطهری، کسی که بنده و برده طمع است نمی تواند مصلح اجتماعی باشد زیرا در بردگی، امید رهایی از طرف مالک هست امّا در بردگیِ از نوعِ طمع، امیدی به رهایی نیست. آزادی معنوی، شرط توفیق مصلح دینی است. همانگونه که یک زبونِ ملاحظه کار، توفیق اصلاح نمی یابد یک گرفتار بیمار نیز موفق به مداوای جامعه خود نمی گردد(6).
...................................................................... ص 315 ......................................................................
  • عالمان دین و اصلاحات

مطهری بر این باور است که اصلاحات و اهداف آن، زمانی در جامعه اسلامی تحقق پیدا می کند که رهبری اصلاحات به دست اسلام شناسانی عادل و زمان شناس باشد. اگر عالمان دین، ابتکار اصلاحات را به دست نگیرند خطر بزرگی از ناحیه اصلاح طلبان دروغین و بی علاقه به دین متوجه جامعه اسلامی خواهد شد. مطهری معتقد است اگر عالمان دین لزوم و ضرورت اصلاحات را درک نکنند و به اصلاحات اساسی و همه جانبه دست نیازند و به خواسته های مشروع نسل خود پاسخ مثبت ندهند، اسلام و روحانیت ضربه خواهد خود.
روحانیین بزرگ ما باید به این نکته توجه کنند که بقاء و دوام روحانیت و موجودیت اسلام به این است که زعماء دین، ابتکار اصلاحات عمیقی که امروز ضروری تشخیص داده می شود در دست بگیرند. امروز آنها در مقابل ملتی نیمه بیدار قرار گرفته اند که روز به روز بیدارتر می شود. انتظاراتی که نسل امروز از روحانیت و اسلام دارد غیر از انتظاراتی است که نسلهای گذشته داشته اند. بگذریم از انتظارات خام و نابخردانه ای که بعضی دارند، اکثریت آن انتظارات مشروع و بجاست. اگر روحانیت ما هر چه زودتر بجنبند و گریبان خود را از چنگال عوام، خلاص و قوای خود را جمع و جور نکند و روشن بینانه گام برندارد خطر بزرگی از ناحیه اصلاح طلبان بی علاقه به دیانت متوجهش خواهد شد. امروز این ملت، تشنه اصلاحات نابسامانیها است و فردا تشنه تر خواهد شد، ملتی است که نسبت به سایر ملل احساس عقب افتادگی می کند و عجله دارد به آنها برسد. از طرفی مدعیان اصلاح طلبی که بسیاری از آنها علاقه ای به دیانت ندارند زیادند و در کمین احساسات نو و بلند نسل امروزند. اگر اسلام و روحانیت به حاجتها و خواسته ها و احساسات بلند این ملت پاسخ مثبت ندهند به سوی آن قبله های نو ظهور متوجه خواهند شد. فکر کنید آیا اگر سنگر اصلاحات را این افراد اشغال کنند، موجودیت اسلام و روحانیت به خطر نخواهد افتاد.(7)»
مطهری، اسلام شناس عادل را در روحانیت شیعه جستجو کرده و به این نتیجه می رسد که اصلاحات در یک جامعه اسلامی، ماهیتی اسلامی دارد و اهداف اسلامی را تعقیب می کند، پس تنها توسط کسانی می تواند رهبری شود که علاوه بر شرایط عمومی رهبری، براستی اسلام شناس باشند و با اهداف و فلسفه اخلاقی و
...................................................................... ص 316 ......................................................................
  • اجتماعی و سیاسی اسلام کاملاً آشنا باشند.

«امروز هم ما به خواجه نصیرالدین ها، بوعلی سیناها، ملاصدراها، شیخ انصاری ها، شیخ بهایی ها، محقق حلی ها، و علامه حلی ها احتیاج داریم؛ امّا خواجه نصیرالدین قرن چهاردهم نه خواجه نصیرالدین قرن هفتم؛ بوعلی قرن چهاردهم نه بوعلی قر چهارم؛ شیخ انصاری قرم سیزدهم؛ یعنی همان خواجه نصیر و بوعلی و همان شیخ انصاری با همه آن مزایای فرهنگی به علاوه این که باید به این قرن تعلق داشته باشد و درد این قرن و نیاز این قرن را احساس نماید.(8)»
اگر قرار است روحانیت، سکاندار کشتی اصلاحات بشود باید قبل از هرچیز به ساختار روحانیت بپردازد و تا زمانی که روحانیت، اصلاح درون سازمانی نکند نمی تواند ابتکار اصلاحات اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی را به دست بگیرد. به همین جهت مطهری از اولین کسانی است که به نقد سازمان روحانیت، هم به جهت علمی و هم به جهت ساختاری می پردازد و خواستار اصلاحات شکلی و محتوایی می شود:
«من روحانیت را از لحاظ هسته، زنده ترین دستگاهها می دانم و عقیده دارم فقط غُل و زنجیرهایی به دست و پای این موجود زنده و فعال بسته شده، باید او را از قیدها یا زنجیرها آزاد کرد. روحانیت ما درخت اصیل و باارزش و زنده و آفت زده ای است که خودش را باید حفظ کرد و با آفاتش مبارزه نمود، زیرا حاملان فرهنگ اصیل و عمیق و ذی قیمت اسلامی تنها در میان این گروه یافت می شوند.(9)»
البته منظور مطهری از اصلاح شکلی و محتوایی نهاد روحانیت این نبود که عده ای بیرون از این سازمان به اصلاح این سازمان بپردازند و محتوای آن را دگرگون نمایند بلکه اصلاح باید توسط خود روحانیت و از درون شکل گیرد و هرگونه تجدید نظر و تحول در برنامه های حوزه های علمیه باید براساس فرهنگ غنی اسلامی و ادامه همان راه و تسریع در حرکت آن و آفت زدایی از آن بوده باشد. هرگونه تجدید نظر مبنی بر جایگزین ساختن فرهنگ دیگر به جای فرهنگ اصیل هزار و چهارصد ساله اسلامی، خیانت به اسلام و مسلمین است و نتیجه ای جز کشاندن امت اسلامی به دامن فرهنگ و تفکر بیگانه شرق یا غربی، چپ یا راست ندارد(10).
مطهری بر این باور است که اگر اندیشه روحانیت در جهت اصلاح، بهبود و تغییر سازمانهای اجتماعی نباشد ارزش و جایگاه اجتماعی و دینی خود را از دست خواهد داد:
...................................................................... ص 317 ......................................................................
  • «اهمیت زعماء صالح فقط از نظر طرز تفکری است که در مورد اصلاح و بهبود و تغییر سازمانهای اجتماعی دارند و امّا زعماء صالحی که طرز تفکرشان در اساس و تشکیلات با ناصالحیها یکی است و تفاوتشان از لحاظ اخلاق و شخصی است و بنا است همگی در یک قالب کار کنند، اثر وجودیشان یا ناصالح ها آنقدر زیاد نیست و منشأ تحولات اجتماعی قابل توجه نخواهند شد.(11)»

اهداف اصلاحات
به نظر مطهری، هر نهضت اصلاحی علاوه بر اهداف جزئی که وابسته به شرایط زمانی و مکانی است باید دارای اهداف کلی نیز باشد. ایشان اهداف کلی اصلاحات در جامعه اسلامی را چنین تبیین می نماید.
1. بازگرانی نشانه های محو شده راه خدا به جامعه که چیزی جز همان اصول اسلام واقعی نیست.
2. ایجاد امنیت در داخل کشور و بهبود روابط اجتماعی مردم
3. ایجاد تحولی بنیادین در اوضاع اقتصادی جامعه در جهت بهبود معیشت مردم
4. تحولی اساسی در نظامات مدنی و اجتماعی در جهت بپا داشتن مقررات تعطیل شده خدا و قانونهای نقض شده اسلام(12).
آسیب شناسی اصلاحات
اصلاحات، شجره ای است که اگر به بار بنشیند میوه های شیرین و دلپذیر خواهد داد و اگر گرفتار آفات گردد میوه های زهرآگین در کام طالبان آن خواهد ریخت، به همین جهت باید مدام جریان اصلاحات را کنترل کرده و به آسیب شناسی آن بپردازند و سعی نمایند جریان اصلاحات را از گزند آفات مصون بدارند. پس اولاً باید دارای برنامه ای منسجم و منضبط باشد، ثانیا از یک پایگاه مشروع، رهبری شود و ثالثا همانگونه که بیرون از خود را به نقد می کشد نقاد خود نیز باشد.
مطهری به عنوان مصلح دینی و اجتماعی به برخی از آفاتی که می تواند یک نهضت اصلاحی را با خطر انحراف و سقوط روبرو کند اشاره کرده است:
1. نفوذ اندیشه های بیگانه
ورود اندیشه های بیگانه و مبنا قرار گرفتن آنها نهضت اصلاحی را از مسیر خود دور کرده و نمی گذارد
...................................................................... ص 318 ......................................................................
  • نهضت به اهداف اصلاحی خود برسد. به اعتقاد مطهری اندیشه های بیگانه و مغایر از دو طریق وارد نهضت می شوند.

«اندیشه های بیگانه از دو طریق نفوذ می کنند: یکی از طریق دشمنان: هنگامی که یک نهضت اجتماعی اوج می گیرد و جاذبه پیدا می کند و مکتبهای دیگر را تحت الشعاع قرار می دهد، مکتبهای دیگر برای رخنه کردن در آن و پوساندن آن از درون، اندیشه های بیگانه را که با روح آن مغایر است وارد آن می کنند و آن مکتب را از اثر و خاصیت می اندازند و یا کم اثر می کنند. دیگر از طریق دوستان و پیروان: گاهی پیروان مکتب به علت ناآشنایی درست با مکتب، مجذوب سلسله نظریات و اندیشه های بیگانه می گردند و آگاهانه یا ناآگاهانه آن نظریات را رنگ مکتب می دهند و عرضه می کنند(13).»
2. تجددگرایی افراطی
اعتدال در اندیشه مطهری از جایگاه ویژه ای برخوردار است، به همین جهت ایشان افراط و تفریط در اصلاحات را آفتی بزرگ دیده و به اصلاح طلبان هشدار می دهد. به اعتقاد ایشان «اعتدال» مبنای اصلاحات در جامعه اسلامی است. اگر جریان اصلاحات گرفتار تندروی بی منطقی شود اصلاحات به دست خود اصلاح طلبان به مسلخ خواهد رفت(14).
3. ناتمام گذاشتن اصلاحات
اصلاحات زمانی نتیجه مطلوب را می دهد که نیمه کاره رها نشود. به اعتقاد مطهری یکی از نقیصه های نهضتهای اصلاحی صد ساله اخیر که به رهبری روحانیت شک گرفته است ناتمام گذاشتن اصلاحات است.
«متأسفانه تاریخ نهضتهای اسلامی صد ساله اخیر، یک نقیصه را در رهبری روحانیت نشان می دهد و آن اینک روحانیت نهضتهایی که رهبری کرده تا مرحله پیروزی بر خصم ادامه داده و از آن پس ادامه نداده و پی کار خود رفته و نتیجه زحمات او را دیگران و احیانا دشمنان برده اند.(15)»
4. رخنه فرصت طلبان
رخنه و نفوذ افراد فرصت طلب در درون یک نهضت از آفتهای بزرگ هر نهضت است. بر همین اساس بر رهبران اصلی نهضتهای اصلاحی لازم است که راه نفوذ و رخنه اینگونه افراد را سدّ نمایند. به نظر مطهری نفوذ
...................................................................... ص 319 ......................................................................
  • فرصت طلبان به موقعیتی مربوط می شود که یک جنبش اصلاحی در مرحله ثمردهی قرار دارد. نفوذ این دسته از افراد موجب می شود که اصلاح اجتماعی به هدف واقعی خود دست پیدا نکند. مطهری بر این باور است که نهضت را «اصلاح طلب» آغاز می کند نه «فرصت طلب»، و همچنین آنرا «اصلاح طلب مؤمن به اهداف نهضت» می تواند ادامه دهد نه فرصت طلب که در پی منافع خویش است(16).

5. ابهام طرحهای آینده
یکی از آفات مهمی که مطهری برمی شمرد، مشخص نبودن طرح اصلاح طلبان اسلامی است. به اعتقاد ایشان چنانچه طرح اصلاح طلبان واقعی به طور کامل مشخص نباشد، افراد دیگری که طرح آماده ای را در دست دارند، افکار عمومی را جلب و مقاصد خود را اجرا خواهند کرد. بنابراین لازم است که طرح نهایی اصلاح طلبان واقعی به طور کامل و تفصیلی مشخص باشد:
«نهضت باید طرحهای روشن و خالی از ابهام و مورد قبول و تایید رهبران را ارائه داد تا جلو ضایعات گرفته شود(17).»
6. انحراف از راه خدا
به اعتقاد مطهری، نهضت اصلاحی اسلامی باید برای خدا آغاز و برای خداوند، تداوم یابد و هیچ خاطره و اندیشه غیرخدایی در آن راه نیابد تا عنایت و نصرت الهی شاملش گردد. غیرخدایی شدن هدف یک نهضت اصلاحی اسلامی، آسیب مهمی است که جامعه را از مسیر خداگونگی منحرف و به مسیر غیرخدایی منتهی می سازد(18).
7. نفوذ اصلاح طلبان منحرف
رهبری جریان اصلاحات باید متوجه نفوذ کسانی باشد که به بهانه اصلاح می خواهند افساد کنند:
«جنبشهایی که داعیه دار اصلاح بوده اند همیشه یکسان نبوده اند. برخی داعیه اصلاح داشته اند و واقعا هم مصلح بوده اند. برخی برعکس اصلاح را بهانه قرار داده و افساد کرده اند. برخی دیگر در آغاز جنبه اصلاحی داشته و سرانجام از مسیر اصلاحی منحرف شده اند.(19)»
...................................................................... ص 320 ......................................................................
  • 8. افراطی گری و عدم تعادل

از نظر قرآن، امت واقعی اسلام، معتدل و بدور از افراط و تفریط و چپ و راست است(20). مطهری یکی از آسیبهای تهدید کننده اصلاحات را تند روی (افراط) و کند روی (تفریط) توسط مصلحان اجتماعی می داند. به اعتقاد مطهری اگر جامعه به سمت راست، منحرف شده، باید جریان اصلاحات، متمایل به چپ شود و اگر به چپ منحرف شده، باید جریان اصلاحات متمایل به راست باشد تا جامعه به تعادل برسد.
«خطری که غالبا مصلحان اجتماعی به وجود می آورند از همین ناحیه است که در یک اجتماع تندرو یا کندرو یا متمایل به راست یا به چپ ظهور می کنند و به پیکار مقدس دست می زنند، امّا فراموش می کنند که یک برنامه معیّن فقط برای مدّت محدودی قابل اجرا است و با جامعه کندرو و یا تندرو یا چپ رو یا راست رو آنقدر باید پیکار کرد که تعادل خود را بازیابد، و بیش از آن، خود مستلزم سقوط و انحراف جامعه از سوی دیگر است.(21)»
«برای جامعه منحرف به راست، نیروی اصلاح کننده باید متمایل به چپ باشد و برعکس.(22)»
به اعتقاد مطهری جریان اصلاحات نباید کهنه ستیز مطلق و یا نوستیز مطلق باشد.
«مشکل عصر ما این است که بشر امروز کمتر توفیق می یابد میان ایندو تفکیک کند، یا جمود می ورزد و با کهنه پیمان می بندد و با هر چه نو است مبارزه می کند، و یا جهالت به خرج می دهد و هر پدیده ظهوری را به نام مقتضیات زمان موجّه می شمارد.(23)»
9. عمل زدگی و یک بُعدی شدن
مطهری، معیار سنجش قرار گرفتن اصلاحات اجتماعی را از آفات «جریان اصلاح طلبی» می داند و معتقد است نباید ارزش کار خدمتگزاران بزرگ به اجتماع را به جرم اینکه در اصلاحات اجتماعی نقشی نداشته اند نادیده گرفت.
«در عصر ما نسبت به اصلاحات اجتماعی، حسّاسیت مثبت و مبارکی پیدا شده که قابل تقدیر است، امّا این جهت احیانا به نوعی افراط گرایی کشیده می شود که هر خدمتی جز اصلاح اجتماعی، به هیچ گرفته می شود. هر خدمتی با معیار «اصلاح» سنجیده می شود و ارزش هر شخصیتی به میزان دخالتش در اصلاحات اجتماعی معتبر شناخته می شود. این طرز تفکر هم به نظر می رسد صحیح نیست، زیرا هر چند
...................................................................... ص 321 ......................................................................
  • اصلاح اجتماعی خدمت است امّا هر خدمتی لزوما اصلاح اجتماعی نیست. از این رو ارزش کار خدمتگزاران بزرگ را به جرم اینکه در اصلاحات اجتماعی نقشی نداشته اند نباید نادیده بگیریم. کار شیخ مرتضی انصاری یا صدرالمتألّهین، یک خدمت است و خدمت بسیار بزرگ هم هست در صورتی که کار آنها اصلاح و خود آنها مصلح به شمار نمی روند.(24)»

10. محدودیت و عدم تعمیق
آفت دیگری که ممکن است دامن جریان اصلاحات را بگیرد این است که عده ای خیال کنند مطلق امر به معروفی و نهی از منکر، مصداق اصلاح اجتماعی است در صورتی که به اعتقاد مطهری:
«در امر به معروف و نهی از منکر لزوما مصداق اصلاح اجتماعی نیست ولی هر اصلاح اجتماعی مصداق امر به معروف و نهی از منکر است.(25)»
به تعبیر دیگر استاد مطهری معتقدند که بین مفهوم «امر به معروف و نهی از منکر» و «اصلاح اجتماعی» نسبت منطقی عموم و خصوص مطلق، برقرار است یعنی هر اصلاح اجتماعی، امر به معروف و نهی از منکر است ولی هر امر به معروف و نهی از منکری، اصلاح اجتماعی نیست.
نتایج بررسی دیدگاه مطهری در باب اصلاحات را به شکل زیر می توان برشمرد:
1. اصلاح، ناظر به اصلاح اجتماعی و فکر دینی است که ارتباط تنگاتنگی با هم دارند.
2. اصلاحات با رفرم متفاوت است. اصلاحات یعنی بسامان کردن امور اجتماع مسلمین که در دو مرحله نهی و طرد، و تثبیت سازندگی تحقق می پذیرد.
3. تعریف مطهری از اصلاح اجتماعی مبتنی بر کتاب و سنّت و تعریفی اسلامی و شیعی است.
4. اصلاحات، دوبعدی است و ابعاد مادی و نیز معنوی را شامل می شود.
5. رهبران اصلاحات باید با دیدی آسیب شناسانه و نقادانه به رفتار خود بنگرند.
6. اصلاحات در جامعه اسلامی باید توسط عالمان دین صورت بگیرد یا رهبری شود.
7. اصلاحات نباید با تندروی بی منطق همراه باشد.
8. اصلاح ساختار اجتماعی، بدون اصلاح ساختار فکری، امکان پذیر نیست.
9. نباید اصلاح اجتماعی، تنها معیار و ملاک سنجش افراد و کارکرد آنها باشد.
...................................................................... ص 322 ......................................................................
  • پی نوشت ها :

1. بررسی اجمالی نهضتهای اسلامی در صد ساله اخیر، صص 76.
2. ختم نبوت، ص 11.
3. نهج البلاغه، کلمات قصار، حکمت 107.
4. ر.ک، بررسی اجمالی نهضتهای اسلامی در صد ساله اخیر، صص 100102.
5. منبع پیشین، ص 103.
6. منبع پیشین، ص 104.
7. ده گفتار، ص 313.
8. بررسی اجمالی نهضتهای اسلامی صد ساله اخیر، ص 74.
9. ده گفتار، صص 313314.
10. وظایف اصلی و وظایف فعلی حوزه های علمیه، ص 44.
11. ده گفتار، ص 283.
12. بررسی اجمالی نهضتهای اسلامی در صد ساله اخیر، صص 7069.
13. منبع پیشین، صص 8887.
14. منبع پیشین، صص 9390.
15. منبع پیشین، صص 9392.
16. منبع پیشین، صص 9593.
17. منبع پیشین، صص 9896.
18. منبع پیشین، صص 9998.
19. منبع پیشین، ص 11.
20. بقره / 143.
21. ختم نبوت، ص 22.
22. منبع پیشین، ص 21.
23. منبع پیشین، ص 53.
24. بررسی اجمالی نهضتهای اسلامی در صد ساله اخیر، ص 8.
25. منبع پیشین، ص 7.
...................................................................... ص 323 ......................................................................
 
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است