در
مشارکت کنید
برای ارسال مقاله کلیک کنید
نوشته : روحانی، سید سعید
نوشته : علیزاده، بیوك
نوشته : ربانی گلپایگانی، علی
نوشته : حسینی خراسانی، سید احمد
نوشته : حسینی خراسانی، سید احمد

منابع مقاله: نشریه راه مردم10/02/81، دکتر علی باقی نصرآبادی ؛


-استاد مطهری در عرصه حیات علمی

1/1-معلمی فرهیخته
در قلمرو پرورش توانایی ها و شایستگی های بشر،دو نوع معلم و مربی مورد نیاز است که این استعدادها را بارور سازد.یکی معلم گفتار و بیان که از طریق آموزش، درهای معرفت و دانش را به روی انسان بگشاید و دیگری معلم الگو و اسوه که رفتار و کردار او،راه و رسم زندگی را ترسیم کند و دست انسان را گرفته و به مراحل کمال برساند.
بررسی زندگی انسان های والایی که رفتار و کردار آنان می تواند سرمشق زندگی ما باشد،برای رشد و تکامل انسان بسیار ضروری و مفید است، ازاین رو استاد مطهری هم استاد بیان و هم قلم بود و هم سرمشق زندگی از نظر رفتار.او در بستر علم و دانش،در جهات قلمی و بیانی، در پاسداری از مرزهای حق و حقیقت،در تهجد و نیایش در دل شب در عزت و مناعت نفس،در تواضع و فروتنی،در حفظ حرمت بزرگان و جهات دیگر اسوه و سرمشق است و آشنایی با رموز و خصوصیات زندگی او می تواند عاشقان کمال را در عرصه علم و عمل یاری کند.

2/1-ویژگی های علمی

1.قدرت فراگیری
استاد مطهری درباره ویژگی علمی افراد می فرماید:«افراد از نظر استعداد یادگرفتن و فراگیری مطالب علمی بر دو گونه اند:برخی در سنین جوانی از قدرت فوق العاده برخوردارند و تا چند سال می توانند به شدت بیاموزند، ولی وقتی به اصطلاح پا به سن می گذارند،دیگر گویی استعداد آن ها خشک می شود و فقط به هر آنچه که تا آن موقع آموخته اند،اکتفا می کنند و به اصطلاح از«کیسه» می خورند،اما در مورد برخی، مطلب طور دیگری است.یعنی همیشه دارای قدرت فراگیری هستند و من از این دسته هستم. من امروز بیش تر از گذشته در خودم آمادگی برای آموختن احساس می کنم.من امروز دلم می خواهد که دائما مطالعه کنم و بیاموزم و تدریس کنم و بیاموزانم.»
(رمز موفقیت استاد مطهری، باقی نصرآبادی،چاپ سوم،ص 149)
اهمیت این مطلب هنگامی روشن می شود که بدانیم این سخنان را استاد مطهری یکی دو سال قبل از شهادت فرموده است.

2.درک صحیح
استاد مطهری از اندیشمندانی بود که درک عمیق و درستی از اسلام و معارف آن داشت.
شهید استاد مطهری خود در این باره چنین می فرماید:«یکی از تفضلات الهی بر من این است که درحالی که بسیاری از دانشمندان اهل نظر هرچند سال یک بار در نظریات خود تجدیدنظر می کنند و به اصطلاح تغییر رأی می دهند و گاه تا آخر عمر به چندین عقیده متفاوت و متضاد گرایش پیدا می کنند،من از ابتدای جوانی تا حال،حتی یک سطر هم ننوشته ام که بعدا ببینم غلط بوده است.
بحمد الله هرچه که نوشته ام و اندیشیده ام از همان روزهای اول تا حال هنوز هم بر همان عقیده ام. گاه به نوشته های 30 سال پیش خودم نگاه می کنم،البته تکامل برایم پیدا شده،یعنی یک نظری داشته ام به اجمال،اکنون تفصیل داده ام،برایم پخته تر شده یا یک دلیل برای مطلبی داشته ام و به دلایل دیگری رسیده ام،ولی این که ببینم چیزی گفته ام یا نوشته ام که اکنون به آن معتقد نیستم و نظرم چیز دیگری است، چنین چیزی نیست و من این را یکی از الطاف بزرگ الهی برای خودم می دانم.»
(سرگذشت های ویژه،ج 1،ص 133)

3.حقیقت جویی
ویژگی بارز حقیقت جویی استاد مطهری،موجب شده بود که از پذیرش اندیشه های بدیع و ارزشمند دیگر متفکران ابایی نداشته باشد،اما هیچ گاه مطلبی را تا در آسیای نیرومند ذهن خود که سرشار از مفاهیم ارزشمند اسلامی بود،نرم و خرد نمی کرد و با اصول و مبانی اسلامی منطبق و هماهنگ نمی دید،به طور قالبی و کلیشه ای نمی پذیرفت.
(ر.ک.به رمز موفقیت استاد مطهری،ص 151)

4.انصاف علمی
رعایت انصاف و خارج نشدن از میانه روی و عدل،یک صفت پسندیده است.معلم اگر شاگردی را به خاطر یک عمل خلاف یا تنبلی و...سرزنش می کند.به صفات خوب او نیز باید اشاره و توجه کند.
در صورتی که نظر شاگرد در مطلبی بهتر و مفیدتر از نظر معلم است،باید آن را با آغوش باز بپذیرد که به عدل و انصاف علمی نزدیک تر است.بارزترین ویژگی استاد مطهری،داشتن روحیه انصاف در مسایل علمی و اجتماعی بود.این ویژگی سبب شده بود که:«استاد مطهری بر روی حرف مخالفین نظر خود-هرکه می خواهد باشد و در هر مقامی که باشد-کاملا بیندیشد،یعنی هیچگاه با روحیه استکباری و بزرگ منشانه با آرا و عقاید حتی مخالف ترین دشمنان خود نیز برخورد نمی کردند،همیشه هر سخن و گفته ای را تا حد امکان تجزیه و تحلیل می کردند و شقوق درست و قابل قبول آن را از احتمالات نادرست جدا کرده و به حساب هریک جداگانه رسیدگی می کردند.این خصلت نه تنها به عنوان یک خصیصه اخلاقی قابل احترام و ارزش است.بلکه به لحاظ علمی نیز اثرات فراوانی بر آن مترتب است،استاد در برخورد با مکاتب بیگانه حتی مارکسیسم اگر نکته مثبتی می دیدند از اعتراف به آن خودداری نمی کردند و این یکی از عللی است که آثار ایشان حتی در مخالفین نیز مؤثر افتاده است.»
(رمز موفقیت استاد مطهری، ص 152)

5.تواضع علمی
معلم باید بداند که دانش او در مقابل علم خداوند بزرگ همچون قطره ای در مقابل اقیانوس است و بسیاری هستند که دانش و آگاهی شان از او بیش تر است.
تواضع علمی استاد مطهری نیز زبانزد بود.به جای این که شاگردان در مقابل استاد تواضع کنند،استاد مطهری در مقابل آنان تواضع می کرد و فروتنی به خرج می داد. شهید دکتر محمد مفتح(ره)در این باره می فرماید:«من در روز شهادت استاد مطهری،دنبال نوشته ای در کتابخانه اش می گشتم،دیدم چقدر استاد مطهری نوشته دارند،چه عمر پربرکتی،آن وقت این شخصیت، این قدر اخلاقی،ساده و بی آلایش.
همه کتاب هایش عنوانش «مرتضی مطهری»بود.هیچ عنوان و لقبی را نمی پذیرفت با این که بدون استثنا استاد همه بود و همه فضلای فعلی بدون شک از محضر استاد مطهری استفاده کرده بودند.»
(رمز موفقیت استاد مطهری، ص 152-153)

6.تلاش علمی
تلاش و پشتکار علمی استاد مطهری برای کسب فضایل حوزه و اسلام هنوز زبانزد طلاب و دانشجویان است.تحصیل پیگیرانه فقه و فلسفه و سایر علوم اسلامی را از ابتدا با تلاش خستگی ناپذیر تدارک می دید تا روزی با دست باز رسالت خویش را به عهده گیرد.
استاد مطهری به صورتی عجیب درصدد بود که با نخبگان حوزه و دانشگاه تماس گیرد و از اندیشه های آنان باخبر گردد.از عرضه کارهای علمی خود نیز به کسانی که به آنان اعتماد داشت و آنان را در خور و شایسته می دید ابایی نداشت.همچنین درباره  

صفحه 2


برخی بحث های علمی که به نظرش می رسید با بزرگان حوزه و دانشگاه به مشورت می پرداخت.قبل از آن که آیت الله بروجردی(ره)به قم بیاید،چون استاد مطهری می دانست فقیهی با آن عظمت در بروجرد است از تعطیلی تابستان استفاده کرده به آن جا می رود و مدتی از محضر پرفیض ایشان بهره مند می شود.
(مجله بصائر،24،ص 16)
*دکتر حداد عادل می گوید: «استاد مطهری به اندازه سه برابر یک استاد رسمی دانشگاه تدریس می کردند.یک استاد دانشگاه اگر شش ساعت در روز تدریس می کرد و وظیفه خود را انجام می داد،اما استاد مطهری در دو روزی که به قم می رفتند،مقدار تدریس شان از استادان رسمی بیش تر بود.»
(جلوه های معلمی استاد مطهری،ص 100)
شهید قدوسی(ره)در زمینه تلاش و خوی علمی استاد مطهری می افزاید:«پشتکار و کثرت مطالعه آقای مطهری در مدرسه فیضیه همه ما را به اعجاب می آورد و تأکید می کرد که استاد مطهری وقتی اصول فقه را خوانده بود،مدعی بود که جزوه و اثری نیست که در این زمینه باشد و من آن را ندیده باشم و یا علم اصول اکنون چون موم در دستان من است به هر شکل و صورتی که بخواهم می توانم تجزیه و تحلیلش بنمایم.»
(مطهر اندیشه ها،ج 1،ص 138)
به حق باید گفت که استاد مطهری حتی یک لحظه را نیز از دست نمی داد و در 30 سال زندگی خود در تهران کاری جز مطالعه و تحقیق و نوشتن و یادداشت کردن نداشت:«استاد مطهری گاهی از اوقات از فرط خستگی می گفت: دیگر گوشم نمی شنود و پاهایم تحمل وزن بدنم را نمی کند. استاد جعفر سبحانی می گوید از استاد مطهری سؤال کردم که شما چقدر مطالعه و تحقیق می کنید؟ استاد در پاسخ گفتند:در حد مرگ.»
(رمز موفقیت استاد مطهری، ص 88)
شهید دکتر مفتح می گوید در اوج مبارزات با رژیم طاغوتی،استاد مطهری به من فرمودند:«به خدا اگر امام و رهبر ما پیروز بشود هیچ پستی من نمی خواهم،برای من همین زندگی که الان دارم و کتابخانه ام برای من بهترین لذت است.من همین را می خواهم که بنشینم و کتاب بنویسم و تحقیق کنم و از اسلام عزیز دفاع کنم،این هدف من است،بنابراین،این کوشش و این تلاش ارزش شخصی برای من نیست.»
(سرگذشت های ویژه از زندگی استاد،ج 1،ص 75)
این دقت و تعمق و تلاش علمی نه تنها در عرصه قلم و تحقیق،بلکه در خطابه و سخنرانی استاد مطهری به خوبی ملموس بود.با آن که زبان و بیان مناسبی در عرضه مطالب داشت،ولی برای ارایه هر سخنرانی تلاش زیادی می کرد.یک بار استاد مطهری را برای سخنرانی دعوت کردند و او با تواضع و صراحت تمام گفت:«آمادگی لازم جهت این سخنرانی را نیافته ام،من برای هر سخنرانی حد اقل 20 ساعت مطالعه دارم.»
(یادنامه اولین کنگره شهید مطهری،ص 19)

7.ساده گویی
استفاده از کلمات سنگین و غیرسلیس در سخن گفتن:نشانه علم و کمال انسان نیست. ساده گویی شیوه پیامبران الهی و اولیای خداست و قرآن کریم با زبانی ساده با قشرهای گوناگون مردم سخن می گوید.
ما قرآن را به زبان تو(ای رسول) آسان کردیم،امید است که مردم متذکر حقایق آن شوند.
استاد مطهری در شمار موفق ترین متفکرانی است که از شرایط لازم برای آشنا ساختن نسل امروز با اسلام،برخوردار بود،چون زبان مخاطب را به خوبی می دانست و متناسب با نیازهای این نسل، کتاب می نوشت و سخنرانی می کرد.ساده گویی و ساده نویسی از مشخصات بارز استاد مطهری است.او سخت معتقد بود که باید به«زبان زمان»و«لهجه عصر»کتاب نوشت و سخنرانی کرد.استاد مطهری چون هم در حوزه و هم در دانشگاه حضور داشت،زبان هر دو را به خوبی می شناخت و زبانش نه برای دانشجو بیگانه و غریب بود،و نه برای طلبه.با هر دو آشنایی داشت.زبان او ساده،روشن و گیرا بود.ازاین رو با مطالعه ای مختصر در آثار شهید مطهری می توان دریافت که او تا چه حد در طرح و تحلیل مسایل به زبان ساده موفق بوده است.
تأثیری که استاد مطهری در نسل جوان گذاشت،ناشی از ارائه تفکر مکتبی به صورت مجموعه منسجم،واحد،بی تناقض،غنی و در عین حال ساده بود.معرفی فلسفه به زبان ساده و آشنا کردن مردم با فلسفه اسلامی و زدودن روحیه حقارت از مردم در برابر اندیشه ها و فلسفه غرب،چیزی بود که بسیار مورد توجه شهید مطهری بود و الحق که در این زمینه توفیق داشت.
البته نباید فراموش کرد که این ساده گویی و ساده نویسی با سخنان سست و بی پایه گفتن تفاوت فاحشی دارد،زیرا هنر استاد مطهری این بود که پیچیده ترین و دقیق ترین مسایل فلسفی و علمی را به زبان روز بیان می کرد.
(رمز موفقیت استاد مطهری، ص 156-158)

8.آزادی قلم
از ویژگی های دیگر استاد مطهری می توان از حربت قلم او یاد کرد.این که دیده می شود آثار شهید مطهری به خوبی قابل درک است و در قلم او کم و کاستی مشاهده نمی شود،چون انسانی حر و آزاده بود و فهم او عاری از اوهام بود و عملش با هوی و هوس مخلوط نبود. به قول حضرت امام خمینی(ره):«... استاد مطهری در توضیح حقایق فلسفی با زبان مردم و بی قلق و اضطراب به تعلیم و تربیت جامع پرداخت،آثار قلم و زبان او بی استثنا آموزنده و روان بخش است.»
(از پیام امام(ره)به مناسبت سالگرد استاد مطهری)
ازاین رو قلمش نیز حر و آزاد بود.استاد آیت الله جوادی آملی در این باره می فرماید:«این که می بینیم آثار شهید مطهری خوب قابل است چون فهمنده خوبی است.وقتی خوب بیابد و آزاد بیابد،آزاد بیان می کند و آزاد می نویسد.این از ویژگی های شهید مطهری بود.»
(جلوه های معلمی استاد مطهری،ص 78)

9.روش علمی
از ویژگی های علمی استاد مطهری روشمند بودن مطالعه، تحقیق،تدریس و خطابه اوست. استاد مطهری مخالف مطالعه بی برنامه و بی ضابطه بود.در این باره می فرماید:«افراد از نظر هوش،فهم و استعداد و حافظه با یکدیگر اختلاف دارند.انسان های رشید از حافظه خود بهره برداری صحیح می کنند،ولی آدم های غیر رشید تصور می کنند حافظه یک انبار است،انباری که دائما باید آن را پر کنند و هرچه پیدا کرد،باید آن جا پرت کند...انسان رشید کتاب ها و مطالبی را که برای خود لازم می داند جمع می کند،آن ها را مکرر مطالعه و دسته بندی و سپس خلاصه می کند،خلاصه ها را یادداشت می کند و به حافظه خود می سپارد و بعد به موضوع دیگری می پردازد.چنین فردی اگر حافظه اش ضعیف هم باشد حد اکثر استفاده را می کند.»
(مجموعه آثار استاد مطهری،ج 3،ص 315-316)
در تحقیق نیز استاد مطهری می دانست به دنبال چه چیز باید بگردد.او هیچ گاه برای تفریح و سرگرمی تحقیق نمی کرد.بلکه براساس نیاز و در راستای هدف الهی به این امر مهم همت گماشت.

10.زمان شناسی و هماهنگی با نیازها
از ویژگی های شهید استاد مطهری،دوراندیشی و ژرف نگری و زمان شناسی است.چرا که او هرگز خویشتن را از عرصه اجتماع خارج نمی کرد و گوشه انزوا اختیار نمی نمود.بلکه در زمانی که اندیشه های مارکسیستی و لیبرالیستی زوایای تن و جان جوانان را قبضه کرده بود،با نوشتارهای خود گام های بلندی فرا راه گشودن معضلات فکری جوانان برداشت و حتی لحظه ای مرعوب آرای نوین بشری نگردید و هرگز قدمی در خلاف مسیر اندیشه تشیع ناب محمدی برنداشت و شجاعانه اعلام می کرد که باید پاسخ معضلات کنونی بشر را از متن شریعت جست و می بایست راه را بر فرهنگ های دیگر که راهزن اندیشه ها می باشند بست.
استاد مطهری مطابق با مقتضیات زمان،برطبق اندیشه های اصولی خویش همیشه درصدد بود که مبانی نظری استقرار نظم اجتماعی که توانایی پاسخگویی به عمده ترین مشکلات انسان کنونی را داشته باشد از متن شریعت استخراج کند و حاصل این تلاش در بسیاری از آثار به جا مانده او ثبت و ضبط شده است.استاد مطهری در این خصوص می فرماید:«این که ما از فرهنگ های دیگر مثلا از فرهنگ مارکسیستی با اگزیستانسیالیستی و امثال این ها،قسمتی را التقاط کنیم و روکشی از اسلام بر روی آن ها بکشیم برای این که نهضت ما را در مسیر اسلام هدایت کند کافی نمی باشد.ما باید فلسفه اخلاق، فلسفه سیاسی،فلسفه تاریخ،فلسفه اقتصادی،فلسفه دین و فلسفه الهی خود را که از متن تعلیمات اسلام الهام می گردد تدوین کنیم و در اختیار افراد خودمان قرار دهیم.»
(نهضت های اسلامی در صد ساله اخیر،ص 74)

11.آرمان گرایی و مسئولیت پذیری
استاد مطهری به عنوان یک حکیم فرزانه و فرهیخته دریافت که آرمان گرایی و مسؤولیت پذیری در نوشتن و پژوهش برای او یک وظیفه مهم است.مسؤولیت خطیری که در عصر قحطی ارزش ها و ستیز با روشنی ها باید انجام می گرفت. مخاطب او همه بودند،پروایش نبود که برای کودکان نیز بنویسد. نویسنده ای که«اصول فلسفه و روش رئالیسم»می نوشت،«داستان راستان»را نیز می نگاشت تا با سخنی فراگیر همه را به درستی و

صفحه 3


راستی بتواند.
او به حق آرمان گرا و مسؤولیت پذیر بود.روح و جوهر همه فعالیت های علمی او ایفای وظیفه دینی و تبیین درست و استوار معارف اسلامی و دفاع از کیان عقاید و احکام الهی است.استاد مطهری در این باره می فرماید:«بنده از حدود 20 سال پیش که قلم به دست گرفته،مقاله یا کتاب نوشته ام،تنها چیزی که در همه نوشته هایم آن را هدف قرار داده ام، حل مشکلات و پاسخگویی به سؤالاتی است که در زمینه مسایل اسلامی در عصر ما مطرح است. نوشته های این بنده برخی فلسفی، برخی اجتماعی،برخی اخلاقی، برخی فقهی و برخی تاریخی است. با این که موضوعات این نوشته ها کاملا با یکدیگر مغایر است،هدف کلی از همه این ها یک چیز بوده است و بس.این بنده هرگز مدعی نیست که موضوعاتی که خود انتخاب کرده و درباره آن ها قلم فرسایی کرده است،لازم ترین موضوعات بوده است،تنها چیزی که ادعا دارد،این است که به حسب تشخیص خودش از این اصل تجاوز نکرده که تا حدی که برای مقدور است در مسایل اسلامی عقده گشایی کند و حتی الامکان حقایق اسلامی را آن چنان که هست ارایه دهد،فرضا نمی تواند جلوی انحرافات علمی را بگیرد، حتی الامکان با انحرافات فکری مبارزه نماید و مخصوصا مسایلی را که دستاویز مخالفان اسلام است روشن کند.»
(عدل الهی،ص 8-11)

2-استاد مطهری در عرصه حیات عملی

1/2-حیات معنوی
استاد مطهری از همان اوان جوانی به موازات وارد شدن در عرصه علمی از خودسازی و حیات معنوی خود غافل نشد،بلکه توأمان در این دو عرصه با موفقیت گام برداشت.
انسان می تواند به وسیله کنترل غرایز خویش و مخالفت با هوای نفس به کمالات روحی دست یابد و از اخلاق انسانی و اسلامی بهره مند گردد.بشر در اثر کمالات روحی می تواند بسیاری از مشکلات خود و دیگران را به آسانی برطرف سازد. رهبر معظم انقلاب درباره استاد شهید مطهری فرموده اند:«مرحوم مطهری یک مرد اهل عبادت،تسویه، تزکیه اخلاق و روح بود.بسیاری از توفیقات مرحوم مطهری بر اثر همین حالات بود که برکات معنوی و آن حال توجه و عبادت و عرفان، ایشان را موفق کرده بود و این جنبه در ابعاد شخصیتی استاد مطهری واقعا فصل بسیار شورانگیزی را مطرح می کند و از این لطفی که خداوند در حق استاد مطهری کرده بود،غبطه می خورم.»
(حاصل عمر،یازدهمین سالگرد شهید مطهری،62-63)
استاد مطهری همواره با وضو در کلاس درس دانشگاه و حوزه حضور می یافت و حضورش آن چنان روحانیتی به مجلس می بخشید که شنونده با تمام وجود معنویت و قداست آن را درمی یافت و به نسبت آمادگی اش در جذبه های الهی آن مستغرق می گردید.شهید مطهری در مدت 24 سالی که در دانشگاه تهران تدریس داشت به دانشجویان توصیه می کرد که دانشگاه به منزله مسجد است،سعی کنید بدون وضو وارد دانشگاه نشوید،ایشان به یکی از دانشجویان فرمود:«من هیچ وقت بدون وضو وارد کلاس درس نمی شوم.»
(مطهر اندیشه ها،ج 1،ص 28)

2/2-اخلاص
اخلاص به معنای پاک بودن رفتار و کردار آدمی از تظاهر و ریا اکسیر نابی است که عبادت را قابل عرضه در پیشگاه الهی می کند و عمل بدون اخلاص چون خانه بر ماسه بنا کردن است.
انسان های خردمند جز با اخلاص به پرستش نمی ایستند و جز با نیت پاک به ستایش نمی نشینند. استاد مطهری درباره اخلاص می فرماید:«کار برای خود کردن نفس پرستی است،کار برای خلق کردن بت پرستی است،کار برای خدا و برای خلق کردن شرک و دوگانه پرستی است.کار خود و کار خلق برای خدا کردن توحید و خداپرستی است.»
(جهان بینی توحیدی،ج 2،ص 83)
مسأله ای که در زندگی استاد مطهری وجود داشت این بود که همیشه می خواست نامش مخفی باشد و این دلیلی بود بر خلوص نیت ایشان و دور بودن از ریا،چرا که معتقد بود:«کار باید انجام شود، حال به اسم هرکس،مهم هدف ماست که باید به آن برسیم.»
(سیمای استاد در آیینه نگاه یاران،نوشته سید حمید جاوید موسوی،ص 95)

3/2-توسل
توسل به اهل بیت عصمت و طهارت که انسان را در درگاه خداوند، بزرگ و آبرومند می سازد،یکی دیگر از ویژگی های حیات معنوی استاد مطهری بود.مردان بزرگ حتی برای کشف مجهولات و پی بردن به حل مشکلات علمی دست به توسل می زنند تا در اثر کسب فیض از خاندان وحی،گره از مشکل خویش بگشایند.استاد مطهری نه تنها به اهل بیت عشق می ورزید،بلکه عشق خویش به دیگران را بر این پایه استوار کرده بود.یکی از دوستان شهید مطهری می گوید به او عرض کردم چرا شما فوق العاده از علامه طباطبایی تجلیل می کنید و تعبیر «روحی فداه»(جانم فدایش)را در مورد ایشان به کار می گیرید استاد مطهری فرمود:«من فیلسوف و عارف بسیار دیده ام،ولی احترام من از ایشان به خاطر این است که او عاشق و دلباخته اهل بیت است. علامه طباطبایی در ماه رمضان پیاده به حرم مشرف می شد و روزه خود را با بوسه بر ضریح مقدس حضرت معصومه(س)افطار می کرد،سپس به خانه می رفت و غذا می خورد.این ویژگی علامه طباطبایی مرا به شدت شیفته ایشان نموده است.»
(پیام انقلاب،ش 123)


کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است