در
مشارکت کنید
برای ارسال مقاله کلیک کنید
نوشته : روحانی، سید سعید
نوشته : علیزاده، بیوك
نوشته : ربانی گلپایگانی، علی
نوشته : حسینی خراسانی، سید احمد
نوشته : حسینی خراسانی، سید احمد

منابع مقاله: پایگاه مجلات تخصصی نور: مجله پژوهش های قرآنی » بهار و تابستان 1378 - شماره 17 و 18، فغفور مغربی، حمید ؛


14. بهره گیری از نظریات نوین علمی

استاد در بعضی موارد از برخی نظریات علمی در تأیید و یا فهم اشاره های علمی قرآن بهره برده است، ولی سعی دارد آیات را تحت الشعاع مسائل علمی قرار ندهد به طوری که مبنای استنباط حکم شود؛ آن گونه که بعضی مفسران مانند طنطاوی و عبده کرده اند یا گاه در تفسیر نوین و پرتوی از قرآن دیده می شود که مورد انتقاد استاد نیز هست. استاد می نویسد:

(یک سلسله مسائل دیگری پیش می آید که در آنها باید از متخصصین دیگر استمداد کرد و آنها در این زمینه ها بحث هایی کرده اند… مسائلی که قرآن در باب طبیعت و به اصطلاح در طبیعیات آورده است، درباره باد بحث کرده، درباره باران بحث کرده، در باره زمین بحث کرده، درباره آسمان بحث کرده، درباره حیوانات بحث کرده است. البته در این قسمت مفسرین قدیم کم و بیش بحث کرده بودند، ولی علمای جدید از وقتی که علوم طبیعی پیشرفت خوب و نمایانی کرده است، بیشتر در این مسائل قرآن دقت کرده اند.

تفسیر طنطاوی بیشتر کوشش اش این است که طبیعیات قرآن را با توجه به طبیعیات جدید روشن کند و ثابت نماید که آنچه قرآن در این زمینه ها گفته است با آنچه که علم تدریجاً کشف می کند منطبق است یا لااقل منطبق تر است… طنطاوی بالخصوص ممکن است خیلی از حرف هایی که او گفته صددرصد قابل قبول نباشد… همین کتاب باد و باران آقای مهندس بازرگان من یک دور مطالعه کردم به نظرم خیلی فوق العاده آمد، یعنی خودش کشف یکی از اعجاز های قرآن در مسائل طبیعی است.) 38

استاد همچون علامه طباطبایی معتقد است که:

(قرآن برای همه طبقه ها و گروه ها معجزه است، برای سخن سنجان از نظر بلاغت، برای حکما از نظر حکمت، برای دانشمندان از نظر جبنه های علمی، برای جامعه شناسان از نظر جهت اجتماعی، برای قانون گذاران از نظر قوانین عملی، برای سیاستمداران از نظر حقایق سیاسی، برای هیأت های حاکمه از نظر سیره حکومت، وسرانجام برای همه جهانیان از نظر اموری که به آن دسترسی ندارند، مانند علوم غیبی و پرهیز از ناهمگونی در سخن ها و قانون ها و عمل ها.) 39

استاد در جای دیگر می نویسد:

(کرس موریسون کتابی دارد به نام آفرینش انسان. در آن کتاب این موضوعات را خیلی خوب شرح داده است.)40

گاهی نیز در تأیید مطالب قرآن از اقوال دانشمندان استفاده کرده و در جایی سخنان انیشتین و ویلیام جیمز را آورده است. 41

15. روی آوری به قرآن در زمینه مباحث اجتماعی

استاد به طور مشخص و آشکار، قرآن را در عرصه زندگی و عینیت جامعه مطرح می نمود و همین موجب نفوذ و جاذبه سخنان ایشان و کاربردی بودن آن شده بود، و از طرف دیگر به ویژه در پی اثبات توانایی دین در ارائه راهکارهای زندگی و نظام اجتماعی بود. بررسی موضوعاتی چون جامعه و تاریخ، اصالت فرد یا جامعه، حقوق زن در اسلام، مسأله حجاب، تعلیم و تربیت در اسلام، امدادهای غیبی در زندگی بشر، انسان و سرنوشت، تکامل اجتماعی انسان، علل گرایش به مادی گری، نظری به نظام اقتصادی اسلام و ده ها مقاله در زمینه های اجتماعی، جهت گیری کار استاد را به خوبی نشان می دهد.

از این جهت ایشان به استاد خود علامه طباطبایی شباهت فوق العاده دارد و تحت تأثیر استاد می باشد.

گرایش استاد به شیوه تفسیر اجتماعی قرآن، علاوه بر تأثیر از علامه طباطبایی به دلیل احساس مسؤولیت و درد دین نسبت به ضعف ها و نارسایی ها در محیط دانشگاه و حوزه و مواجهه با انبوه سؤالات و شبهات جوانان بوده است.

می توان ابعاد کار اجتماعی فرهنگی استاد را در محورهای زیر ملاحظه کرد:

1. تبیین اسلام اصیل فقاهتی در برابر اسلام فقاهتی بعضی از حوزویان متحجر.

2. تبیین اسلام ناب در برابر گرایش های التقاطی بعضی از دانشگاهیان، چه التقاط مارکسیستی در افکار جوانان و دانشگاهیان که به دلیل امواج مارکسیسم پس از چند انقلاب بزرگ جهانی پدید آمده بود، و چه التقاط غربی از طریق فلسفه های غربی و از راه ترجمه و یا تحصیل کردگان مسلمان که در غرب بوده اند و ناخودآگاه تحت تأثیر نگرش های غربی واقع شده اند.

3. تبیین اسلام اصیل در برابر شعارهای ملی گرایانه و شیوه حکومت رژیم گذشته.

16. بیان دیدگاه های گوناگون و منطق مخالفان

استاد درمباحث و موضوعات گوناگون به بررسی دیدگاه های گوناگون حتی مخالفان می پرداخت و آنها را نقد و بررسی می کرد.

مثلاً درمورد انسان و اصالت فرد یا جامعه می نویسد آیات کریمه قرآن نظریه سوم را تأیید می کند؛ یعنی هم اصالت فرد و هم اصالت جامعه را می پذیرد.

و در باره آیه 34 سوره اعراف: (ولکلّ امّة أجل فاذا جاء اجلهم لایستأخرون ساعة و لایستقدمون) می گوید، در این آیه سخن از یک حیات و زندگی است که لحظه پایان دارد و تخلف ناپذیر است، نه پیش افتادنی است و نه پس افتادنی، و این حیات به امت تعلق دارد و نه به افراد.

در جای دیگر قرآن مرگ و حیات را به فرد انسان هم نسبت می دهد. 42

در مورد اذن می نویسد، سه دیدگاه درباره اذن الهی در نظام تکوین وجود دارد:

ییکی بدون توجه به نظام حکیمانه اسباب و مسبّبات (جبر). دیگری بر اساس فقط نظام اسباب و مسبّبات (تفویض)، و سومی بر اساس امر بین الامرین؛ نه اینکه علل و اسباب دخالت ندارد و نه اینکه طوری است که خدا بخواهد و نخواهد، کار انجام شود.43

در مقوله تسبیح موجودات می نویسد: دو دیدگاه درمورد تسبیح وجود دارد، در ذیل آیه (ألم تر أنّ الله یسبّح له من فی السموات و الأرض و الطیر صافّات کلّ قد علم صلاته و تسبیحه) این سلسله آیات، یعنی تسبیح همه موجودات در عالم مجموعاً دو گونه تفسیر شده است:

تفسیر اول، تفسیر حکیمانه است، حکیم ابونصر فارابی تسبیح موجودات را با زبان حال بیان کرده و می گوید: (صلّت السماء بدورانها و الارض برججانه والمطر بمطلانه). گردش آسمان، نماز آسمان است. زمین که تکان می خورد تکان خوردن زمین، نماز زمین است. باران که می ریزد ریزش باران، نماز باران است.

تفسیردوم، تفسیر عارفانه است که آن طور نمی گوید، می گوید انسان های عادی تسبیح موجودات را نمی فهمند و این تسبیح به زبان قال است… داود، گوش دیگری داشت که به باطن و ملکوت اشیاء راه پیدا کرده بود. پیامبر اسلام(ص) نیز چنین بود و بعضی بزرگان گاه چنین حالاتی داشته اند.44

همچنین دیدگاه های گوناگون در مورد تفسیر (الله نور السموات و الارض) آورده است. در مورد حروف مقطعه نظریات گوناگون مانند نظریه تأویل، نظریه اشاعره، نظریه سوم و نظریه علامه طباطبایی را آورده است. درمورد منشأ مذهب نظریه فویر باخ، نظریه اگوست کنت واسپنسر، نظریه راسل، نظریه مارکسیسم و… را بیان و نقد و بررسی می نماید. 45

استاد این شجاعت طرح نظرات مخالفان و پاسخ به آنها را ازخود قرآن آموخته است. دراین مورد می نویسد:

(از شجاعت های قرآن، یکی منعکس کردن منطق مخالفین از کفار و منافقین است و زیاد هم هست.) 46

ایشان معتقد است مخالفان نه تنها باید نظرات خود را ابراز نمایند، بلکه باید ما خود به دنبال شبهه شناسی باشیم.

(من بر خلاف بسیاری از افراد از تشکیکات و ایجاد شبهه هایی که در مسائل اسلامی می شود با همه علاقه و اعتقادی که به این دین دارم به هیچ وجه ناراحت نمی شوم، بلکه در ته دلم خوشحال می شوم، زیرا معتقدم که در عمر خود به تجربه مشاهده کرده ام که این آیین مقدس آسمانی در هر جبهه از جبهه ها که بیشتر مورد حمله و تعرض واقع شده، با نیرومندی و سرفرازی و جلوه و رونق بیشتری آشکار شده است… بگذارید بگویند و بنویسند و سمینار بدهند و ایراد بگیرند تا آن که بدون آن که خود بخواهند، وسیله روشن شدن حقایق اسلامی گردند.)47

استاد مانند این سخن را در کتاب پیرامون جمهوری اسلامی که پس از پیروزی انقلاب اسلامی و امواج مخالفت های فراوان نگاشته، می نویسد:

(هر وقت جامعه از یک نوع آزادی فکری و از روی سوء نیت برخوردار بوده است این امر به ضرر اسلام تمام نشده، بلکه در نهایت به سود اسلام بوده. اگر در جامعه ما محیط آزاد برخورد آراء و عقاید به وجود بیاید به طوری که صاحبان افکار مختلف بتوانند حرف هایشان را مطرح کنند و ما هم در مقابل، آراء و نظریات خودمان را مطرح کنیم، تنها در چنین زمینه سالمی خواهد بود که اسلام هر چه بیشتر رشد می کند… و الاّ اگر جلوی فکر را بخواهیم بگیریم، اسلام و جمهوری اسلامی را شکست داده ایم.) 48

17. زنده بودن کارهای تفسیری استاد

پویایی و حیات بررسی های تفسیری استاد به طور عمده به دلایل گوناگون بود؛ از جمله اینکه استاد درد دین داشت، او فقط محققی نبود که بدون توجه به انجام وظیفه و رسالت دینی کارهای علمی انجام دهد، توجه به نیازهای زمان به شناخت سؤالات و شبهات زمان، شناخت نسل جوان و زبان او و ارتباط با تحصیل کرده های مسلمان در دانشگاه و محیط آن روز، از ویژگی های بارز ایشان بود.

استاد نه تنها از شبهات و پرسش ها ناراحت نمی شد، بلکه خود به دنبال شبهات جدید بود، بیشتر شبهات برون دینی از جانب تحصیل کرده ها و روشنفکران بود و اغلب شبهات درون دینی توسط حوزویان متحجر و سنتی های جامعه مطرح بود. استاد خود می نویسد:

(من مکرر درنوشته های خودم نوشته ام، من هرگز از پیدایش افراد شکاک در اجتماع که علیه اسلام سخنرانی کنند و مقاله بنویسند متأثر که نمی شوم هیچ، از یک نظر خوشحال هم می شوم، چون می دانم پیدایش اینها سبب می شود که چهره اسلام بیشتر نمایان بشود. وجود افراد شکاک و افرادی که علیه دین سخنرانی می کنند وقتی خطرناک است که حامیان دین آنقدر مرده و بی روح باشند که در مقام جواب برنیایند.) 49

دفاع عقلانی در پاسخ به همه آنها شیوه عمومی استاد بود، آنچنان که سیره امامان(ع) با مخالفان فکری خود چنین بوده است.

18. تأثیرپذیری بسیار از تفسیر المیزان

 

استاد فوق العاده تحت تأثیر علامه طباطبایی است، در همه آثار تفسیری خود بارها از تفسیر ایشان، شاهد، نمونه و تحلیل می آورد و حتی مدعی است آنچه فهمیده، از تفسیر المیزان دریافت نموده است.

استاد خود در مورد شخصیت علامه چنین اظهار نظر می کند:

(علامه طباطبایی(ره) مردی است که صدسال دیگر باید بنشینند و آثار او را تجزیه و تحلیل کنند و به ارزش او پی ببرند… این مرد واقعاً از خدمتگزاران بسیار بسیار بزرگ اسلام است… او کسی است که هم شخصیت اسلامی دارد تنها شخصیتش، شخصیت شیعی نیست و هم شخصی علمی جهانی.)

و درمورد تفسیر المیزان چنین می نویسد:

(کتاب تفسیر المیزان ایشان یکی از بهترین تفاسیری است که برای قرآن مجید نوشته شده است. این تفسیر از جنبه های خاصی… بهترین تفسیری است که در میان شیعه و سنی از صدر اسلام تا امروز نوشته شده است.) 50

شاید بتوان استاد مطهری را تنها شاگرد علامه طباطبایی دانست که سعی کرده به صراحت و مستقیم وگاه غیرمستقیم، علامه طباطبایی، دیدگاه ها و تفسیر گران سنگ المیزان را معرفی نماید. یکی از استادان قرآن پژوه در این باره می گوید:

(علامه مطالب بسیار نو و تحقیقات بسیار عمیق و عالی در این تفسیر مطرح کرده اند. نمی خواهم به کسی جسارت کنم، ولی شاگردان شاخص ایشان یا نفهمیده اند و به مطالب ایشان نتوانسته اند برسند، یا کوتاهی می کنند و هر یک از این دو دارای اشکال است.) 51

به نمونه های اندکی از ارجاعات استاد به تفسیر المیزان توجه کنید.

استاد در داستان قضاوت داود در سوره ص آیه 23 تا 26، جریان قصه عشق داود به زن اوریا را ساخته یهود می داند و می نویسد:

(اینجا من همان مطلبی را عرض می کنم که علامه طباطبایی در تفسیر المیزان فرموده اند، اگر چه بیان ایشان را چون در سطح بالا است نمی توان به سادگی گفت. ایشان می گویند: اولاً قضیه مسلم نیست که آنها فرشته بوده اند، و بر فرض این که فرشته بوده اند تمثّل فرشته بوده اند و تمثّل فرشته غیر ازاین است که در عالم مادی افرادی بر داود وارد شوند. ایشان می فرمایند: این مسأله که ما وظیفه داریم راست بگوییم و دروغ نگوییم مربوط به این است که در عالم مادی و عینی دو موجود در مقابل داود می آمدند و سخن شان را می گفتند و دروغ می گفتند، ولی مسأله تمثل، مسأله دیگری است، تمثل یعنی حقیقتی به صورت دیگر ظهور پیدا کند، نظیر رؤیای صادقانه. در رؤیا که تمثل است صدق و فسق به این معنی راه ندارد.) 52

در بحث اعتقاد به نحس بودن برخی روزها و سعد بودن برخی دیگر می نویسد:

(علی رغم یک سلسله روایت که در این زمینه هست یک سلسله روایات دیگری داریم که در تفسیر المیزان، ذیل آیه (فی ایّام نحسات) سوره فصلت ذکر شده است. از مجموع روایاتی که از اهل بیت اطهار رسیده است این مطلب استنباط می شود که این امور یا اساساً اثر ندارد و یا هم اگر دارد توسل به پیغمبر(ص) و اهل بیت(ع) اثر آنها را از بین می برد.) 53

در جای دیگر درمورد اینکه آیا پیامبران و رسول اکرم برای رسیدن به اهداف خود از ابزار و وسائل نامقدس استفاده کرده اند یا خیر می نویسد:

(آیا این کارها درست است که انسان برای هدف مقدس از وسایل نامقدس استفاده بکند؟ نه این کار غلط است… تفسیر المیزان… همین مطلب را ذکر کرده اند که هرگز انبیاء در سیره و روش خودشان برای رسیدن به حق از باطل استفاده نمی کنند و برای رسیدن به حق، از خود حق استفاده می کنند.) 54

درجای دیگر در تفسیر آیه (انّ الله لیس بظلاّم للعبید) می نویسد:

(وجه صحیحش همان است که علامه طباطبایی دامت برکاته در تفسیر المیزان می فرمایند… خدا، یا عادل است یا ظلاّم… چون اگر العیاذ بالله قانون عالم بنایش بر ظلم باشد دیگر شامل یک فرد بالخصوص و یک کار بالخصوص نیست، شامل همه چیز است.) 55

در جای دیگری می نویسد:

(نکته ای علامه طباطبایی ذکر کرده اند و نکته خوبی هم هست و آن این است: مسأله ای که فوق العاده نظر را جلب می کند این است که چطور است که منافقین تا پیغمبر اکرم زنده هستند تحریکات می کنند، ولی پیغمبر که از دنیا می رود و دوره خلافت خلفا می رسد دیگر نامی از این منافقین نیست؟ … آیا پیغمبر از دنیا رفت یکمرتبه بی دین ها مؤمن واقعی شدند و یا اینها در دوره خلافت، منافع خودشان را تأمین یافته دیدند و ازاین جهت صدایشان خوابید؟)

بررسی ویژگی های تفسیری استاد علامه مطهری نیاز به مطالعه مجموعه آثار ایشان و شناخت زوایای فکری، روحی، معنوی و اجتماعی این شخصیت بزرگ دارد که مجالی بیش از این مختصر را می طلبد.

سلام بر او روزی که متولد شد و روزی که شهید شد و روزی که برانگیخته شود.

لینک مقالات مرتبط:

نگاهی اجمالی به روش تفسیری شهید مطهری بخش اول

پی نوشت:

38. همو، نبوت، 223 225.

39. طباطبایی، المیزان، 1/60.

40. مطهری، مرتضی، آشنایی با قرآن، 5/170.

41. همان، 1 2/ 37 و 38.

42. همو، جامعه و تاریخ، 20 به بعد با تلخیص.

43. همو، آشنایی با قرآن، 7/ 163 به بعد.

44. همان، 4/ 169 به بعد.

45. همان، 97 به بعد و 2 1/ 121 به بعد و 5/ 67؛ همو، نبوت، 105 به بعد؛ فطرت، 166 به بعد.

46. همو، حماسه حسینی، 3/ 21.

47. همو، نظام حقوق زن در اسلام، 232.

48. همو، پیرامون انقلاب اسلامی، 63، 64، 134.

49. همان، 134.

50. همو، حق و باطل، 86 و 87.

51. فصلنامه پژوهشهای قرآنی، 10 9/ 270.

52. مطهری، مرتضی، سیره نبوی، 76.

53. همان، 30.

54. همان، 122 به بعد.

55. همو، آشنایی با قرآن، 3/ 124.

پایان مقاله

کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است