در
مشارکت کنید
برای ارسال مقاله کلیک کنید
نوشته : روحانی، سید سعید
نوشته : علیزاده، بیوك
نوشته : ربانی گلپایگانی، علی
نوشته : حسینی خراسانی، سید احمد
نوشته : حسینی خراسانی، سید احمد

منابع مقاله: نشریه آفاق ( ویژه نمایش سرای اندیشه های قرآنی استاد شهید مرتضی مطهری) 19/2/87، واعظزاده خراسانی ؛


تجزیه و تحلیل ده ها کتاب و مقاله علمی و صدها نظریه تحقیقی در مسائل اسلامی و فلسفی نیاز به سال ها مطالعه آن آثار-که بخش مهمی از آن ها منتشر هم نشده است-و احتیاج به نوشتن یک کتاب دارد.آن چه این جا در نهایت اختصار بدان اشاره می شود،همانا امتیازات کلی آثار استاد مطهری است:
1-اسلامی بودن:وی همواره به اسلام می اندیشید و اثری و فکری جز اسلامی از او سر نمی زد،لهذا کلیه آثار او حتی نوشته های فلسفی اش اسلامی است،درحالی که نویسندگان مشهوری مانند طه حسین،عباس عقاد و گروهی از نویسندگان خودمان را می شناسیم که آثار اسلامی هم دارند،اما نوشته های دیگر هم فراوان دارند.مرحوم مطهری چنین نبود؛او یک نویسنده متعهد اسلامی بود.
2-مکتبی بودن:او همواره با توجه به مکتب و ایدئولوژی اسلامی چیز می نوشت و چه بسیار کسانی که همواره در راه اسلام می گویند و می نویسند،اما کار آنان محتوای مکتبی ندارد و در مقام تجزیه و تحلیل،به یک بینش خاص مکتبی منتهی نمی شود؛پیداست که این امتیاز چیزی علاوه بر امتیاز اول است.
3-هماهنگی با نیازها:او هیچ گاه بر سبیل تفنن و سرگرمی قلم به دست نمی گرفت،بلکه نیازها را می سنجید و ملاحظه می کرد که چه کتابی جایش خالی است و در کدام زاویه از فرهنگ انقلابی اسلام،خلأ وجود دارد،همان را پر می کرد و لهذا کاری که شخص دیگری،منطبق با مکتب،به شایستگی انجام داده بود و نیاز مبرمی به نوشته دیگری در آن باره احساس نمی شد،بی جهت در آن، وقت صرف نمی کرد،مگر این که آن کار انجام یافته را ناقص و غیروافی به نیاز روز تشخیص می داد که البته به فکر چاره می افتاد.استاد مطهری سخت به این نکته توجه داشت و در اغلب نوشته های خویش به آن اشاره می کرد.ضرورت این نیاز را از زبان خودش بشنویم:
«این بنده از حدود بیست سال پیش که قلم به دست گرفته،مقاله یا کتاب نوشته ام،تنها چیزی که در همه نوشته هایم آن را هدف قرار داده ام حل مشکلات و پاسخ گویی به سؤالاتی است که در زمینه مسائل اسلامی در عصر ما مطرح است.نوشته های این بنده برخی فلسفی،برخی اجتماعی،برخی اخلاقی،برخی فقهی و برخی تاریخی است.با این که موضوعات این نوشته ها کاملا با یکدیگر مغایر است،هدف کلی از همه این ها یک چیز بوده و بس...همچنان که در برخی از نوشته های خود یادآور شده ام،انتشارات مذهبی ما از نظر نظم،وضع نامطلوبی دارد.بگذریم از آثار و نوشته هایی که اساسا مضر و مایه بی آبرویی است؛آثار و نوشته های مفید و سودمند ما نیز با برآورد قبلی نیست،یعنی براساس محاسبه احتیاجات و درجه بندی ضرورت ها بنا نشده است؛هرکسی به سلیقه خود آن چه را مفید می داند،می نویسد و منتشر می کند،چه مسائل ضروری و لازمی که یک کتاب هم درباره اش نوشته نشده است و چه موضوعات دیگر که بیش از حد کتاب هایی درباره اش نوشته شده است و هی پشت سر هم نوشته می شود... این بنده هرگز مدعی نیست که موضوعاتی که خودش انتخاب کرده و درباره آن ها قلم فرسایی کرده است،لازم ترین موضوعات بوده است؛تنها چیزی که ادعا دارد این است که برایش مقدور است در مسائل اسلامی«عقده گشایی»کند و

صفحه 2


دهد؛فرضا نمی تواند جلو انحرافات عملی را بگیرد،باری حتی الامکان با انحرافات فکری مبارزه نماید،مخصوصا مسائلی را که دستاویز با مخالفان اسلام است روشن کند و در این جهت«الاهم فالاهم»را لا اقل به تشخیص خود رعایت کرده است». «1»
به خاطر دارم سال ها پیش از این،به من می فرمود: راجع به اخلاق اسلامی،پس از کارهای قدما،در عصر ما کار قابل عرضه به روش تحقیقی به عمل نیامده و همچون گنجی سر به مهر،باقی مانده است و من در صدد تحقیق در این باره هستم و من نمی دانم این کار بزرگ را به کجا رسانیده است.
در این جا به مناسبت،این نکته را یادآور می شوم که استاد مطهری و دوستانش برای اولین بار کار تحقیقی دسته جمعی و مکتبی را در مسائل اسلامی آغاز کردند،نه به این کیفیت که مثلا باهم کتابی را در یک موضوع بنویسند،بلکه به این معنی که در یک موضوع هرکدام سخنرانی و مقاله ای تحقیقی عرضه کنند که من حیث المجموع،جهات مختلف آن موضوع را بررسی نمایند،مثلا در مورد روحانیت مقالاتی به قلم او و به وسیله چند تن از دوستانش در مجموعه ای به نام مرجعیت و روحانیت چاپ شده است و همچنین در جلسات ماهانه تهران در موضوع«امر به معروف»دو سخنرانی محققانه به وسیله آقای مطهری و مرحوم دکتر آیتی ایراد گردید.
4-انقلابی و حماسه آفرین بودن:استاد مطهری که طبیعتا انقلابی بود،نوشته هایش حتی آثار فلسفی او هم تحلیل گر یک انقلاب و آرمان بخش و حماسه آفرین است،نه یک انقلاب سیاسی و اجتماعی که انقلاب فکری و مکتبی،که خواننده بخواند و بفهمد و پس از فهمیدن،در جهت انقلاب جهت گیری و تغییر مسیر پیدا کند.او در جایی مطلبی به این مضمون نوشته است:اسلام روح حماسی خود را در جامعه از دست داده است؛باید این روح حماسی را دوباره در کالبد مسلمانان دمید تا به اسلام مباهات کنند و با غرور اسلامی به حرکت درآیند یعنی همان حالت که در ایران و تا حدودی در جهان اسلام،پس از انقلاب اسلامی به چشم می خورد.
5-تحقیقی بودن:وی قلم روی کاغذ نمی برد مگر این که هدفش تحقیق درباره مسئله ای بود و تا به طور دلبخواه،آن مسئله با دلیل و برهان برای خودش روشن نشده بود،آن را عرضه نمی کرد.در نوشتن و نشر هرچه به نظرش می رسید،عجله به خرج نمی داد.بدون صرف وقت لازم و متناسب با هر مسئله،به نظرات سطحی و بدون اکتفا و اعتماد نمی کرد،اطلاعات وسیع و تبحر بیش از معمول نداشت و هیچ گاه ادعای آن را هم نمی کرد،اما در مسئله موردنظرش به بیشتر منابع و مآخذ رجوع و آن را در فکر خود تجزیه و تحلیل می کرد و به اصطلاح آن را می پخت تا قابل تغذیه شود و مطلب خامی را تحویل دیگران نمی داد و به همین جهت،آثار او در مقایسه با آثار مشابه دیگران،در سطح بالای علمی و تحقیقی قرار دارد.
6-جامع الاطراف بودن:مطالب را به طور جامع و مانع و به اصطلاح، جامع الاطراف مورد بحث قرار می داد و اطراف و جوانب و نتایج و برداشت هایی که ممکن است به غلط از آن ها بشود،در نظر می گرفت و جای سؤال برای خواننده باقی نمی گذاشت.
7-عواطف را در نظر گرفتن:در هنگام انتقاد،احساسات و عواطف طرف مخالف را در نظر می گرفت و احتیاط لازم را در کیفیت طرح مسائل اصطلاحی و انتقادی رعایت می کرد تا بیش از آن چه لازمه یک انتقاد سالم و سازنده است،با طرف خود برخورد پیدا نکند و مخالفان را بی جهت علیه خود نشوراند.نمونه این احتیاط کاری را در مقاله«مشکل اساسی سازمان روحانیت»و انتقاد از گروهی که دست به تأویل نادرست قرآن می زنند «2» می توان دید.
8-حسن اسلوب:عبارات و جمله ها در سراسر آثار استاد مطهری یک نواخت،هم دست،محکم،ساده و دلنشین است؛از تطویل و یا اجمال گویی بی جا و به کار بردن الفاظ و اصطلاحات علمی نامفهوم برای نوع خوانندگان،اجتناب گردیده و حتی الامکان جمله های عربی ترجمه شده است؛از لحاظ نظم و ترتیب و فصل بندی و تبویب ابواب و نحوه ورود و خروج از مطلب،بسیار دقت به کار رفته و به بهترین وجه در نظر گرفته شده است،همان طور که در انتخاب عناوین و اسامی کتب،ذوق و سلیقه کافی مبذول گردیده است.
9-به کار بردن تعبیرات نو و ابتکاری:استاد مطهری گاه به گاه در تعبیرات، ابتکار و نوآوری هم دارد مانند:«عوام زدگی»،سال ها سنی بود و بعدا شیعه شده و از این قبیل...
10-تنوع و در نظر گرفتن همه اقشار:کمتر اتفاق می افتاد که نویسنده ای در رشته های مختلف چیز بنویسد و در همه آن رشته ها به خوبی از عهده مطلب برآید،به طوری که نزد متخصصان آن رشته از اعتبار و ارزش کافی برخوردار باشد.از شیخ بهائی نقل می کنند که گفت:«غلبت کل ذی فنون و غلبتی ذو فن واحد»یعنی بر دانشمندان دارای چند فن غلبه کردم،اما دانشمند متخصص در یک فن،بر من غلبه کرد.
این یک حقیقت است که ابعاد علمی انسان محدود است:«و فوق کل ذی علم علیم»و کسی که در چند بعد مختلف علمی زحمت کشیده،نمی تواند در برابر کسی که تنها عمرش را در یک رشته صرف کرده است،عرض وجود و اظهار لحیه کند اما مثل این که استاد مطهری تا حدی این قانون را شکسته و حساب ها را به هم ریخته و در هر رشته از عقلی و نقلی که چیز نوشته است،در سطح تخصصی است.
به علاوه،او همه طبقات و استعدادها را در نظر گرفته و برای همه اقشار مطلب نوشته و به همین جهت آثار او بسیار متنوع است،با این که همه آن ها صرفا اسلامی است.
به نقل از سیمای استاد در آیینه باران.

پی نوشت ها:

«(1).مقدمه کتاب عدل الهی.»

«(2).مقدمه کتاب علل گرایش به مادیگری »


کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است