در
مشارکت کنید
برای ارسال مقاله کلیک کنید
نوشته : روحانی، سید سعید
نوشته : علیزاده، بیوك
نوشته : ربانی گلپایگانی، علی
نوشته : حسینی خراسانی، سید احمد
نوشته : حسینی خراسانی، سید احمد

منابع مقاله: مجله کوثر » زمستان 1382 و بهار 1383 - شماره 11 و 12 ، عاشوری تلوکی، نادعلی ؛


مقدمه:

نام بلند آوازه شهید مطهری،همواره یادآور فیلسوفی برجسته،متکلمی زبردست،خطیبی توانمند و نویسنده ای تواناست.کم نیستند کسانی که شاید حتّی این اندازه هم ندانند که استاد شهید به موازات پژوهش های عقلی و به ویژه فلسفی خود تا چه اندازه به علوم نقلی،به ویژه قرآن و تفسیر دل بستگی و اشتیاق داشتند.آنگونه که خود در چندین نوبت تصریح فرموده اند.پس از یکی دو سال که از هجرت ایشان از قم به تهران در سال 1331 شمسی می گذشت،در جلسات منظم هفتگی به تفسیر قرآن پرداختند(1)و اگر چه با هزاران افسوس،سالیان درازی بخش های عمده ای از این جلسات بر روی نوار ضبط نمی شد،و از زمانی که شروع به ضبط کردن نوارهای این جلسات نمودند،ظاهرا این کار چندان منظّم و مرتّب انجام نمی شد و یا به دلایلی دیگر بخش هایی از این نوارها موجود نیست و افتادگی هایی به چشم می خورد(2)بگذریم از پاره ای نوارهای ضبط شده ای که به وسیله ساواک رژیم شاه به یغما رفت،نظیر نوارهای جلسات تفسیر مسجد الجواد در فاصله سال های 49 تا 51، یعنی پس از تعطیلی حسینیه ارشاد که استاد پایگاه فرهنگی خویش را مسجد مذکور قرار داده بود.(3)ولی با این همه،حدود صد و پنجاه ساعت نوارهای تفسیری استاد موجود است که تاکنون تعداد کمی از آنها انتشار یافته است.(4)و یقینا با انتشار مجموعه کامل این مباحث تفسیری،بعد دیگری از شخصیت ذو ابعاد آن شهید سعید،یعنی بعد قرآنی و تفسیری آن جان پاک و مطهر،برای جامعه اسلامی مکشوف خواهد شد.

کلید واژه: انس با قرآن،حلاوت با قرآن،قرآن شناسی و قرآن فهمی

شهید مطهری و انس با قرآن:

بی تردید انس شهید مطهری با قرآن و همدمی با این کتاب الهی که در سر تا سر حیات طیّبه این شهید بزرگوار مشهود است، از کانون گرم خانوادگی ایشان و از پدر قرآن خوان و-قرآن دان شهید مطهری آغاز می شود و به دست اساتید قرآن شناس و قرآن پژوهی،همچون امام خمینی(ره)و علامه طباطبایی(ره)به کمال می رسد.و در این مسیر کام تشنه و جان مطهر وی نیز آنچنان قابلیت و استعداد داشت که جز با جاری کلام وحی و زلال پیام الهی با چیز دیگری سیراب نمی شد.اگر چه مباحث ناشنیده و ناگفته در این زمینه بسیار است؛به منظور پرهیز از تطویل کلام و اجتناب از دور شدن از عنوان مقال،پاره ای مباحث قرآنی و تفسیری آن استاد بی بدیل را به فرصت های آتی وا می گذاریم و در مجال کنونی یکی از خاطرات قرآنی استاد را که در آثار ایشان آمده و شاید بسیاری افراد از آن بی اطلاع باشند عینا نقل می کنیم.استاد در ضمن یکی از مباحث قرآنی خود،یعنی بحث»اعجاز قرآن«در تیتری تحت عنوان»حلاوت قرآن

(صفحه 20)

به این موضوع می پردازد،ایشان معتقد است یکی از وجوه متعدّد اعجاز قرآن(حلاوت قرآن)است.

حلاوت قرآن:

شهید مطهری چنین می فرماید:یک موضوع دیگر برایتان عرض می کنم و آن مساله حلاوت قرآن یعنی شیرینی و تناسبش با ذائقه ی انسان،به طوری که سیر ناشدنی است.هیچ توجّه کرده اید که در اسلام اصلا نقش تلاوت قرآن،یعنی همان خواندن، موضوعیّت دارد؟درست است که ما خودمان هم گاهی مردم را ملامت می کنیم- و آن ملامت هم از آن نظر بجاست-که افرادی فقط قرآن را تلاوت می کنند،ولی به محتویات و دستورهای آن کاری ندارند، مرتّب قرآن را می خوانند،ولی نمی خواهند عمل کنند.در حدیث هم هست:«ربّ تال للقرآن و القرآن یلعنه»بسا کسانی که قرآن را تلاوت می کنند ولی قرآن خودش آنها را لعن می کند،چون بر ضد قرآن عمل می کنند. این مطلب،حرف درستی است ولی به معنی آن است که قرآن را باید عمل کرد و باید هم تلاوت کرد.اصلا خود تلاوت قرآن موضوعیت دارد.به خاطر اثری که در خصوص تلاوت قرآن موجود است و این اثر هم باز مربوط به همان سبک و زیبایی قرآن است.چون این کلام با کلمات دیگر فرق می کند.یعنی همان معنی را اگر شما از زبان دیگر بشنوید آن اندازه در شما اثر نمی گذارد،بلکه جنبه مرموزی و اعجاز آمیزی اش همان جنبه زیبایی آن است، همان جنبه تناسب فوق العاده و تحریک فوق العاده ای است که این کلام می تواند در روح شنونده ایجاد کند.لهذا قرآن را خیلی باید تلاوت کرد.ولی قبل از تلاوت،خیلی خوب و لازم است که هر مسلمانی-و لااقل هر مسلمانی که علاقه مند به قرآن است-با زبان قرآن آشنا شود.دیروز عصر در فاتحه ی مرحوم محمد فرزان که به مناسبت چهلمین روزش در حسینیه گرفتند-و او واقعا مرد عالم و متدیّن بوده و ما از نزدیک ایشان را می شناختیم و واقعا اهل قرآن بود-آقای احمد آرام که به قول خودش سخنران نیست،آمد،ده پانزده دقیقه ای صحبت کرد و بعد یک موضوع خیلی خوبی برای مستمعین مطرح کرد.گفت آقایان هر چه که شما در فضیلت این آقای فرزان می گویید، همه اینها وابسته به یک چیز بود که فرزان اهل قرآن بود و با قرآن سروکار داشت.و بعد هم همه را توصیه کرد که اگر کسی مسلمان است و می خواهد از مزایای اسلام بهره مند شود باید با قرآن آشنا شود.و اگر

(صفحه 21)

می خواهد با قرآن آشنا شود باید با زبان قرآن آشنا شود و این زبان قرآن را بروید یاد بگیرید.به خاطر قرآن بروید یاد بگیرید نه به خاطر چیز دیگر.به قول او،ما به عرب و عجم چه کار داریم؟امام حسین علیه السلام به زبان عربی صحبت می کرده، شمر بن ذی الجوشن هم به زبان عربی صحبت می کرده است.زبان عربی برای ما از آن نظر که چه کسانی به آن تکلّم می کنند یا تکلّم نمی کنند احترامی ندارد.زبان عربی تنها از آن جهت که با زبان قرآن است برای ما احترام دارد.

قرآن شناسی و قرآن فهمی ضرورتی مهم در حوزه های علمیه:

«من باید الان در حضور شما اعتراف کنم که خود ما،همین تیپ ما در اثر انحرافاتی که در طول تاریخ در تعلیمات ما وجود داشته به گونه ای هستیم که در این حوزه های علمی و دینی که از اوّل غرق در یک سلسله مسایل می شویم و در این مجرا قرار نمی گیریم که قرآن را بشناسیم.زبان عربی را هم درست یاد نمی گیریم.آن مقداری هم که یاد می گیریم به درد قرآن فهمی و قرآن شناسی نمی خورد.اگر یک طلبه از همان اوایل تحصیلش همین کتاب هایی را که در باب اعجاز قرآن نوشته شده است از قدیم و جدید بخواند-از جدید،مثل همین کتاب صادق رافعی،و از قدیم،مثل همان کتاب عبد القاهر جرجانی و ابوبکر باقلانی-اگر یک طلبه از اوّل با این موضوع آشنا شود و بعد با توجّه به جنبه های اعجاز آمیز قرآن وارد قرآن شود و بعد وادارش کنند به حفظ و ضبط قرآن،او اعجاز قرآن را خیلی بهتر می تواند درک کند از کسی که مثل ما اینطور نیست و من می توانم بگویم(البته این را نمی خواهم به عنوان تزکیه نفس و خودستایی گفته باشم،ولی به عنوان یک شکر نعمت پروردگار عرض می کنم)من خودم حدود هشت سال است که واقعا از شنیدن قرآن لذّت می برم و واقعا از خواندن قرآن لذّت می برم و اصلا در قلب خودم یک معنی ای در-قرآن احساس می کنم که در غیر قرآن احساس نمی کنم.گاهی با خودم فکر می کنم که شاید این در اثر آن است که تربیت ما عملا تربیت اسلامی و دینی بوده [و]این خودش نوعی تعصب است.بعد می بینیم که اگر تعصب بود باید هر چیزی که نام اسلام داشته باشد برای من علی السویه باشد،این همه اخبار و احادیثی هم که ما داریم باید اینها در من [همان احساس را ایجاد کند]در صورتی که می بینم نسبت به بسیاری از آثاری که در قدیم آثار اسلامی می دانستم و درباره آنها فکر می کردم، مرتب دارم از آنها دورتر می شوم،ولی نسبت

(صفحه 22)

به خود قرآن می بینم که این اصلا یک چیز دیگری است؛حتی همین زیبایی قرآن را من سابقا یا اینکه کتاب مطول و غیره را خوانده بودیم،ولی چون آنها برای ما کافی نبوده، چیزی درک نمی کردم.ولی حالا واقعا زیبایی قرآن را-حس می کنم.مخصوصا وقتی که با آهنگ لطیف و زیبایی خوانده شود.این قرائت های عبد الباسط،بعضی از قرائت هایی که کرده است،البته من همه را گوش نکرده ام،بعضی از قسمت هایی که آهنگش با موضوعی که در آن آیه است، تناسب دارد،تأثیرش عجیب است.مثل آیه «یا ایّتها النّفس المطمئنه» یا سوره «اذا الشّمس کورت»غالبا هر چه خوانده،اینجور است. سوره«اذا الشّمس کورت» را با آهنگی متناسب با معنی آن خوانده است،مخصوصا وقتی با این آهنگ ها می شنوم خیلی لذّت می برم،و گاهی لازم نیست آهنگی باشد، خودم به تنهایی یک آیه قرآن را تکرار می کنم،می بینم چقدر شیرین و لطیف و زیباست.این حلاوت و شیرینی قرآن [و اینکه ]هر چه تکرار می شود از شیرینی اش کاسته نمی شود،از وجوه اعجاز قرآن کریم است.سوره ی حمد را ما چقدر می خوانیم؟ روزی ده بار فقط برای نمازهایمان می خوانیم.هر قطعه زیبایی را شما بخواهید روزی ده بار بخوانید،برایتان مهموم است. من امتحان کرده ام.گاهی قطعات فارسی بوده که من خوانده ام،خیلی مرا جذب کرده ،دفعه دوم خواندم باز بیشتر جذب شدم. شاید تا پنج دفعه خواندم همین طور بود.ولی دفعات بعد خواسته ام بخوانم دیده ام که کشیده نمی شوم.دیگر بعد به گونه ای می شود که به زور باید آن را بخوانم.و این تنها قرآن است که یک چنین حلاوت و شیرینی ای دارد که انسان هر چه بخواند شیرینی آن سلب نمی شود.و این،حکایت می کند از یک نوع تناسب بسیار مرموز میان روح و فطرت و این کلام،که کلام خداست.و انسان چون واقعا کلام خالقش را و ندای غیب و ماوراء طبیعت را دارد می شنود،هر چه می شنود خسته نمی شود.به هر حال خواستم در آخر عرایضم توصیه کرده باشم.توصیه ای را که آقای آرام دیروز کرد.که واقعا این توجیه را بپذیرم و تا هر حدی که برایمان ممکن است این زبان را یاد بگیریم،ولی هدفمان قرآن باشد،بیشتر قرآن را تلاوت کنیم و عملا زیبایی های این کلام آسمانی را بهتر درک کنیم».(5)

امید است خدای بزرگ توفیق جامه ی عمل پوشاندن به این توصیه آن استاد شهید را به همه ما عنایت فرماید. شهیدی که جان پاکش را در راه مقدس قرآن و آرمان های والایش نثار معبود کرد.روحش شاد و راهش پررهرو باد!

پی نوشت ها:

(1)-مجموعه آثار شهید مطهری،550/3.

(2)-آشنایی با قرآن،9/5-10.

(3)-همان،7/3.

(4)-همان،5/4 تا زمان نگارش این مقدمه تنها ده جلد از مجموعه آشنایی با قرآن منتشر شده است.

(5)-مجموعه آثار شهید مطهری،561/4-559.

پایان مقاله

کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است