در
مشارکت کنید
برای ارسال مقاله کلیک کنید
نوشته : روحانی، سید سعید
نوشته : علیزاده، بیوك
نوشته : ربانی گلپایگانی، علی
نوشته : حسینی خراسانی، سید احمد
نوشته : حسینی خراسانی، سید احمد

منابع مقاله: نشریه قدس ؛ 12/2/77، هاشمی گنابادی ؛ حسن ؛


هرچه زمان می گذرد،اندیشه،تفکر و راه امام(ره)شفاف تر و صیقلی تر می گردد،و عظمت و اهمیت و بزرگی حرکتی که انجام داد، ملموس تر و اشتیاق و نیاز بشریت به درسی که او آموخت افزونتر و عمق و ژرفای نهضت الهی او بیشتر می شود.
او حسنه قرن بود «1» لطیفه روزگار و نادره دهر بود،پرتویی بود که در عالم آفرینش اندکی ظاهر شدو سپس ناپدید گردید؛در گرانمایه و صدف خلقت و هستی بود که برون آمد و ناپیدا شد...
گوهر شب تابی بود که در ظلمتکده تاریکی های متراکم جاهلیت قرن بیستم درخشیدن گرفت.در شبستان سرد و فسرده و مرگ آفرین و جان گیر نظام ستمشاهی،گرمابخش جان ها و دل ها شد.او نعمت و آیت عظمای الهی بود،لسان الغیب زمان بود.او به حق خلیفه خدا بود و مسجود ملائکه جانشین شایسته و لایق حجت دوران امام زمان(عج)بود. عبد مطیع مخلص خداوند تبارک و تعالی و احیاگر مجدد اسلام در قرن بود.صدایش صدای خودی و آشنا بود مثل صدای انبیا و پیامبران الهی؛ مروج اسلام ناب بود و مدافع مظلومان در زمین و خصم دلیر ظالمان در زیر آسمان،او معلم دلسوز همه بشریت بود و در درون قلب ها و عمق جاها جا داشت.کلامش نافذ بود و قلمش روشنی بخش و علمش راه گشا.
او صدها قافله دل همره خود داشت،قافله دل هایی که بسیاری از آن ها خود قافله سالار بودند،و استاد شهید،فقیه مجاهد و فیلسوف ژرف اندیش و زمان شناس تیز هوش،مرتضی مطهری یکی از آنان بود.
او با استعداد و هوش سرشارش مدت 12 سال از محضر پر فیض امام استفاده های وافری برد و از نزدیک با امام آشنا بود.او طبیعتا یکی از مریدان و صاحب نظران امام شناسی استاد شهید از اوضاع کشور و جهان و نیازمندی های بشریت مطلع و در معارف اسلامی مجتهد بود،لذا اظهار نظر شخصیتی مانند او همان چیزی است که امام شایسته آن می باشد.و معرفی چنان استادی سزاوار است که از بیان و قلم چنین شاگردان و بارانی عظیم المنزله و رفیع الشأن باشد.
اما قبل از بیان دیدگاه های استاد شهید درباره امام به یک نکته با اهمیت باید توجه کرد و آن اینکه به نظر می رسد،افکار و قلم های مسمومی اینک به کار گرفته شده اند و با سوء استفاده از فضای آزاد کشور که بی تردید از دستاوردهای نهضت رهبری بی بدیل امام می باشد،بنا دارند تفکرات و نظرات امام را با عمل و با بیان صریح نادیده بگیرند و به حاشیه برانند.
با نگاهی به ویژگی و خصوصیت حضرت امام،تفاوت و مبانیت نظرات و دیدگاه های این افراد با دیدگاه های رهبر فقیه انقلاب بیشتر آشکار می شود.از جمله این ویژگیها می توان به موارد زیر اشاره نمود:
1-متعبد،مطیع و مخلص ذات حضرت احدیث جل و علا
2-خود ساختگی و نفس گریزی و بر خویش مسلط و مسیطر بودن
3-معتقد به دخالت در سرنوشت مردم و سیاست
4-معتقد به حکومت دینی در اداره کشور
5-اعتقاد به ولایت مطلقه فقیه
6-سازش ناپذیری و بیزاری از هرگونه معامله و مسامحه با
7-مستضعف گرا و دلسوز محرومان و پا برهن گان بودن
8-قابل بودن به دفاع تا رفع فتنه در جنگ
9-غرب ستیز و استکبار ستیز بودن و با بی اعتمادی و سوءظن به تمامی آنان نگریستن
10-بی اعتنا بودن به دنیا و مال و منال و جاء و مقام و پست عنوان
11-معتقد به مراسم عزاداری ابا عبد ا...و سوگواری
12-اهل ذکر و مناجات و تهجد بودن
13-تعصب منطقی و حمیت و غیرت دینی داشتن
14-پلورالیسم و تلورانس و...با خواستگاه های سوغاتی و وارداتی را باور نداشت.
حال با ذکر این ویژگیها می پردازیم به اصل مطلب یعنی دیدگاه استاد مطهری نسبت به امام(ره).
ایشان از هرفرصتی که دست می داد،استفاده کرده و مکنونات قلبی و علاقه شدیدش را به امام اظهار و ابراز داشته است که جهت آگاهی خوانندگان گرامی چند مورد ذکر می گردد:
نمونه اول،هنگام ورود امام به میهن اسلامی پس از 15 سال تبعیدی، در میان استقبال بی نظیر و تاریخی مردم در فرودگاه مهرآباد،این بار دیرین امام از میان همه برجست گان و شخصیت ها مأموریت پیدا می کند تا به امام از طرف میلیون ها مشتاق و دلداده خیر مقدم عرض کند ایشان پس از قرائت آیه ای از قرآن مجید خطاب به حضرت امام(رض)می فرماید:ای روح خدا و ای ابراهیم بت شکن اسلام و ای بنده پاکباز حق و ای جان عزیز ملت ایران به عرض برسانم که

رواق منظر چشم من آشیانه توست

کرم نما و فرودآ که خانه خانه توست


ملت ایران چیزی از جان عزیزتر ندارد که نثار مقدم فرخنده رهبر فداکار و روشن بینش نماید و چه ثنایی بالاتر از این سراغ دارد که او را بنده پاکباز حق بخواند؛ای بنده پاکباز خدا،ای مسلمان محمدی(ص)ای شیعه صادق برای آیت خدا «2»
نمونه دوم،پاسخ استاد بر یکی از نویسندگان می باشد که از او به احترام یاد می کند.نویسنده مذکور در آن هنگام در اروپا می زیسته است و ضمن مقاله ای به نقد به اصطلاح رهبری سنتی پرداخته است.
نویسنده مقاله آورده است:از رهبری سنتی که پاسدار بنیادهای فرهنگی است کاری ساخته نیست،چرا که طی دو قرن تمام عرصه های اندیشه را از او گرفته اند و هنوز نیز می گیرند و این رهبری گاهی مقاومتکی کار پذیرا نه می کند و تسلیم می شود.در میان این رهبری البته سید جمال-مدرس و خمینی و طالقانی به وجود آمدند.اما این ها را پیش از آنکه دشمن از پا در آورد،همین رهبری سنتی عاجز کرده و می کند این ها دوستانند و باید بدان ها یاری رساند و از آن ها یاری گرفت. «3» »این نکته در مقطع کنونی انقلاب نیز از جهات گوناگون قابل دقت و تأمل می باشد.
استاد سپس با سخنانی عالمان و کارشناسانه و با کمال متانت به طور مشروح به نقد این نقد و اشکال آن پرداخته اند و در پایان در توصیف رهبری نهضت امام امت می فرماید:نهضت اسلامی ایران مفتخر است که در حال حاضر رهبری آن را مرجعی اگاه و شجاع و مبارز بر عهده گرفته اند.که نیازهای زمان را تشخیص می دهند.با مردم همدردند،سودای اعتلای اسلام دارند و یأس و نومیدی و ترس را که از جنود ابلیس است به خود راه نمی دهند.»
استاد آنگاه با یادآوری همراه با تکریم و تجلیل از مراجع عظام و مقایسه امام با آنان می افزاید:و اما آن سفر کرده صدها قافله دل همراه اوست تا او،یاد او،شنیدن سخنان او،روح گرم و پرخروش او،اراده و عزم آهنین او،استقامت او،شجاعت و روشن بینی او،ایمان جوشان او که زبان زده خاص و عام است،یعنی جان جانان،قهرمان قهرمانان،نور چشم و عزیز روح ملت ایران استاد عالی قدر و بزرگوار ما«حضرت آیة الله العظمی خمینی» حسنه ای است که خداوند بر قرن ما و روزگار ما عنایت فرموده و مصداق بارز و روشن«ان لله فی کل خلف عدو لا یفنون عنه تحریف المبطلین»است.
قلم بی تابی می کند که به پاس دوازده سال فیض گیری از محضر آن استاد بزرگوار و به شکرانه بهره های روحی و معنوی که از برکت نزدیک بودن بر آن منبع فضیلت و مکرمت کسب کرده ام،اندکی از بسیار را بازگو کنم.»استاد در این زمینه در قالب شعری،روحیه دلباختگی و مریدی خویش را به مرادش چنین بیان داشته است:

این نفس جان دامنم بر تافته است بوی پیراهن یوسف یافته است کزبرای حق صحبت سال ها فاش گو رمزی از آن خوشی لها تا زمین و آسمان خندان شود عقل و روح و دیده صد چندان شود گفتمی دور اوفتاده از حبیب همچو بیماری که دور است از طبیب من چه گویم یک رگم هشیار نیست شرح آن باری که او را یار نیست شرح این هجران و این خون جگر این زمان بگذار تا وقت دگر فتنه و آشوب و خون ریزی مجو بیش از این شمس تبریزی مگو «4»


نمونه سوم:جالب است که هرچه زمان می گذرد و انقلاب و نهضت به نقطه نهایی و اوج خود نزدیکتر می گردد،دلدادگی و عشق و علاقه استاد به قائد عظیم الشان نهضت یعنی امام بیشتر می شود و سر دلبران را با شعف و شوقی شدیدتر بیان و فاش می سازد.
این اظهار عشق به امام پس از مسافرت شهید به پاریس و ملاقات با رهبری انقلاب به اوج خود می رسد.
استاد با یادآوری این موضوع که محرک و مهیج میلیون ها انسان در ایران چیزی جز نیروی حیات بخش اسلام و مذهب به هدایت رهبری دینی نمی تواند باشد،در توصیف ویژگی ها و خصوصیات شخصیتی حضرت امام می فرماید:از قراری که به من اطلاع داده اند چند روز پیش کارتر به آیة ا...خمینی راجع به بختیار اخطار کرد که هردو ابر قدرت بر روی این دولت توافق ندارند و شما حساب کار خودتان را بکنید اما این مرد بزرگ اعتنایی به این تهدید نکرد.من که قریب 12 سال در خدمت این مرد بزرگ تحصیل کرده ام،باز وقتی که در سفر اخیر به پاریس به ملاقات و زیارت ایشان رفتم،چیزهایی از روحیه او،درک کردم که نه فقط بر حیرت،بلکه بر ایمانم نیز اضافه کرد.وقتی برگشتم،دوستانم پرسیدند چه دیدی؟گفتم چهار تا«امن»دیدم«آمن بهدفه»؛به هدفش ایمان دارد،دنیا اگر جمع شود نمی تواند او را از هدفش منصرف کند«آمن به سبیله»؛به راهی که انتخاب کرده ایمان دارد،امکان ندارد بتوان او را از این راه منصرف کرد، شبیه همان ایمانی که پیغمبر به هدفش و به راهش داشت.
«آمن بقومه»؛در میان همه رفقا و دوستانی که سراغ دارم احدی مثل ایشان به روحیه مردم ایران ایمان ندارد،به ایشان نصیحت می کنند که آقا کمی یواش تر،مردم دارند سرد می شوند،مردم دارند از پای در می آیند می گوید نه مردم این جور نیستند که شما می گویید من مردم را بهتر می شناسم و ما همگی می بینیم که روز به روز صحت سخن ایشان بیشتر آشکار می شود
و بالاخره و بالاتر از همه«آمن بربه»؛در یک جلسه خصوصی ایشان به من می گفت فلانی این ما نیستیم که چنین می کنیم.من دست خدا را به وضوح حس می کنم.آدمی که دست خدا و عنایت خدا را حس می کند و در راه خدا قدم بر می دارد،خدا هم به مصداق« ان نصرو الله ینصرکم »بر نصرت او اضافه می کند.
با آن چنانکه در داستان اصحاب کهف مطرح می شود قرآن می گوید آن ها جوانمردانی بودند که به پروردگارشان ایمان آوردند و به او اعتماد و تکیه کردند،خدا هم بر ایمانشان افزود آن ها برای خدا قیام کردند و خدا هم دل های آن ها را محکم کرد.
این چنین هدایت و تأییدی را من به وضوح در این مرد می بینم،او برای خدا قیام کرده و خدای متعال هم قلبی قوی به او عنایت کرده است،که

صفحه 2

 

اصلا تنزلزل و ترسی در آن راه ندارد.اطبای فرانسه که اخیرا این پیرمرد هشتاد و چند ساله را که حداقل پانزده سال دچار جنگ اعصاب و ناراحتی روحی می باشد و اخیر هم جوانی آن چنان برومند را از دست داده معاینه کردند.نظر دادند قلب او نظیر قلب یک جوان بیست ساله است.او در راه خدا قدم برداشته،آنچه را قرآن وعده داده است به تجربه یافته؛قرآن وعده داده است که برای خدا قیام کنید،برای خدا عمل کنید،آن وقت عنایت خدا را می بینید.اگر توی خانه ات بنشینی خدا را نمی بینی.اگر ساکت باشی،عنایت خدا را نمی بینی.برای خدا حرکت کن آن وقت است که خدا را و عنایت او را نمی بینی.آدمی که به امید خدا و برای خدا حرکت کرده تهدید آمریکا و حتی اگر شوروی[سابق]را هم ضمیمه اش کنند هیچ ترسی بدل راه نخواهد داد در مورد این مرد بزرگ یکی دیگر از خصوصیاتش را بگویم.شاید شما باورتان نشود.این مردی که روزها می نشیند و این اعلامیه های آتشین را می دهد.سحرها اقلا یک ساعت با خدای خویش راز و نیاز می کند،و آن چنان اشکهایی می ریزد که باورش مشکل است.
این مرد درست نمونه علی(ع)است.درباره علی گفته اند که در میدان جنگ به روی دشمن لبخند می زد و در محراب عبادت از شدت زاری. بیهوش می شد.نمونه او را در این مرد می بینم. «5»
نمونه چهارم:استاد شهید در مقام تببین اهداف نهت اسلامی و نقش محوری و رهبری روحانیت در آن می فرماید...امروز تمام قشرها و طبقات مختلف ملت ایران در روحانیت تجسم پیدا کرده است.و روحانیت در آن شخص بسیار بسیار بزرگ تاریخی-که نام و بادش مرا به لرزه می آورد یعنی استاد بزرگوار ما آیة ا...العظمی امام خمینی تجسم یافته است.ابو العلاوی معری معروف در جلسه ای که با سید مرتضی علم الهدی برای اولین بار ملاقات کرد و شخصیت و عظمت او را دید،بعد که از او سؤال کردند چه دیدی و کجا بودی و چگونه آدمی دیدی،شعر معروفی دارد،می گوید:

لو جئت لرایت الناس فی رجل و الدر فی ساعة و الارض فی دار

می گوید:اگر به بایی آنجا ببینی تمام مردم را در یک فرد و تمام دهر و روزگار و ساعات را در یک لحظه و تمام زمین را در یک خانه منحصر می بینی.کمتر سابقه دارد که ملتی و خواسته های ملتی در یک فرد.از فردیت خودش خارج شده است و تحسم ایده های عالیی جامعه است «6»
اینها گوشه هایی بود از نظرها و دیدگاه های حضرت آیة ا... مطهری،عصاره عمر امام و پاره تن ایشان درباره مقام شاخ و بلند و منزلت قدسی حضرتش قدس ا...نفسه الزکیه.
حال اگر آن شهید عزیز و دلباخته امام حیات می داشت و قتبل دست تباهکاران و تباه اندیشان قرار نمی گرفت و مثل امت اسلامی گرفتار داغ فراق و مصیبت عظما و کمرشکن از دست دادن امام و مقتدای عالی مقام خویش می شد چه ها می گفت و چه می کشید-فقدان عزیزی که جان تحمل ناپذیر بود که میلیون ها چشم گریان در ماتمش فریاد کشید:ایکاش امت مرده بود داغ تو را ندیده بود»و با غمی جانگداز ناله سردادنه که

«ای زمین سینه ات کباب شود ای اجل خانه ات خراب شود این چه فصل شراره باری بود مرگی مرگ این چه کاری بود کاشکی اشتباه می کردی سوی ما هم نگاه می کردی لحظه ای دست از سرم بردار آه ای اشک را حتم بگذار چرخ،این فتنه ها بس است دیگر از برای خدا بس است دیگر «7»

زینت بخش و ختام مقال،کلامی نغز از ولی امر مسلمین«حضرت آیة الله خامنه ای»دام ظله العالی است که در دیدار برگزارکنندگان مراسم ارتحال امام فرمودند:
«افکار و مواضع حضرت امام از بینات انقلاب اسلام است.»و افزودند:اگر یاد و نام امام و افکار بلند ایشان زنده بماند،ارزش ها نیز زنده خواهد ماند،راه و فکر امام بیان کننده سیل خروشان اندیشه و فرهنگ است که از این کوثر طیب و طاهر سر چشمه می گیرد.معظم له«زنده نگه داشتن راه،اندیشه و شخصیت امام را یکی از برترین کارها و بزرگ ترین عبادت دانسته اند. «8»
پانوشت ها:
«(1).نهضت های اسلامی در صد ساله اخیر،شهید مطهری»
«(2).پیرامون انقلاب اسلامی،شهید مطهری»
«(3).نهضت های اسلامی در صد ساله اخیر،شهید مطهری»
«(4).همان،ص 86»
«(5).پیرامون انقلاب اسلامی،شهید مطهری»
«(6).همان،ص 2 و 71»
«(7).مجله صبح،شماره 82 خرداد 77،محمد کاظم کاظمی»
«(8).روزنامه قدس،29 اردیبهشت 77»


کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است