در
مشارکت کنید
برای ارسال مقاله کلیک کنید
نوشته : روحانی، سید سعید
نوشته : علیزاده، بیوك
نوشته : ربانی گلپایگانی، علی
نوشته : حسینی خراسانی، سید احمد
نوشته : حسینی خراسانی، سید احمد

منابع مقاله: نشریه پژوهه ش 24، اراکی، محسن ؛


نشست «رسالت روحانیت از دیدگاه شهید مطهری» در تاریخ 13/2/86 در مدرسه عالی فقه و معارف اسلامی برگزار شد. در این نشست، حجت الإسلام و المسلمین محسن اراکی به سخنرانی پرداخت. متن سخنان ایشان بدین شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم. رسالت روحانیت، از دیدگاه شهید مطهری(رض)، همان رسالت انبیاست. وی به نیکی این رسالت را به دوش کشید. چالش های فرا روی روحانیت معاصر، در این راستا قابل بررسی است. ایشان راهکار برون رفت از آن را به ما نشان می دهد. یک روحانی کامل، به پیروی از پیامبران و امامان معصوم در برابر چالش های فرا روی خویش به کدام شیوه بایست عمل کند؟

استاد شهید، در برابر دو نوع چالش _ که اینک نیز تداوم دارد _ قهرمان مبارزه بود: در عرصه نظر و در عرصه عمل. عرصه نظر، تحریف اسلام است و عرصه عمل، تحریف جایگاه اسلام و روحانیت در زندگی مردم. امام خمینی(ره) در برابر این چالش ها ایستاد. وی احیاگر اسلام و هویت اسلامی در عصر حاضر بود.

مکتب های التقاطی، در برابر منطق اسلام ناتوان بودند و یارای ایستادگی آشکار در برابر آن را نداشتند؛ بدین رو راه التقاط و تحریف و «نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَنَکْفُرُ بِبَعْضٍ» (1) را در پیش گرفتند. پوسته را نگه داشتند و مغز را فرو نهادند. در عرصه عمل، اسلام را از عرصه زندگی بشر جدا می کردند.

پس از پیروزی انقلاب، عصر بازتاب های جریان عظیمی است که به وسیله امام و مکتب او در جهان به وجود آمد. در روزگار شهید مطهری، هنوز این چالش ها بین المللی نبود. ایشان پرچم دار مبارزه علیه تحریف بود و این جریان، جهانی نبود، اما امروز چالش ها بین المللی است. چالشی که امروزه اسلام و روحانیت در ایران، مصر، عربستان، مراکش، پاکستان، افغانستان، خاور دور، خاور نزدیک و ... با آن روبروست، در پنج عنوان خلاصه می شود: سه مورد در عرصه فکر و دو مورد در عرصه عمل. چالش های عرصه فکر بدین قرارند:

 

1. تحریف در بعد فکری

 

این تحریف، شامل تحریف در محتوا و روش است؛ مثلاً ادعا می کنند دین از سیاست جداست، یا فرهنگ و اقتصاد نسبتی با دین ندارد. ادعا می کنند، دین در حوزه سیاست و اقتصاد و ... تنها به بیان کلیات بسنده کرده است. حضرت امام می فرمود: اینکه میگویند دین فقط احکام عبادی است بیایند فقه ما را ببینند که اغلب ابواب آن غیر عبادی است.

 

نخستین گام برای رویارویی با تحریفات، آشنایی ژرف و فراگیر تفکر ناب اسلامی است، هرگونه کوتاهی در این عرصه ما را ناتوان خواهد کرد.

تحریف در روش مثل اینکه میگویند: فهم متن دینی، ضابطه و قانون ندارد؛ هر کس به هر شیوه و با هر پیشینه و با هر برداشت و با هر طرز تفکر و قرائتی، حق تفسیر متن دینی را دارد و قرائت ها از نظر اعتبار و ارزش منطقی، یکسانند.

همان گونه که اندیشه، منطق دارد، اندیشیدن خارج از روش منطقی، ناصواب است. فهم زبان و مقولات زبانی و گفتارها خارج از منطق زبان، تحریف و خارج از منطق تفاهم است.

کار حوزه ها تحقیق و بحث درباره منطق زبان است؛ مانند بحث الفاظ. باید پاسخ پرسش های نهفته درباره منطق زبان را فراهم کنیم؛ پس منطق زبان وجود دارد و یکی از دستاوردهای مهم حوزوی ماست. علم اصول، در زمینه منطق زبان، دستاوردهای بسیار ارزشمندی دارد که دیگران از آن بی خبراند؛ مانند تحقیقات حوزوی ما درباره مطلق و مقید، عام و خاص، حاکم و محکوم، وارد و مورود، نسبت بین الفاظ و نسبت بین قضایا و...

امروز در عرصه فکری، با روش بایکوت و محاصره و به حاشیه راندن گسترده، با ما می ستیزند. این یعنی جلوگیری از نشر تفکر حوزوی.

در تمام کشورهای اسلامی و جهان سوم، بلکه در تمام جهان، به استثنای چند شهر برجسته، در هیچ جا فکر و اندیشه به میزان تولید آن، در قم نیست. سیستمی را به دنیا تحمیل می کنند که در آن، این اندیشه اجازه حضور نیابد. این جنگ است. در هیچ جای تاریخ بشر، به آن صورت که با کتاب حوزه قم برخورد می شود، با کتابی جنگ نشده است. این مظلومیت اندیشه را باید در دنیا فریاد کنیم که شما نه تنها پیکر فرزندانمان را متلاشی می کنید بلکه با تفکر ما مبارزه می کنید. در نمایشگاه تهران همه نوع کتاب از شیعه و سنی و ... هست، اما در جاهای دیگر چنین نیست.

 

سه ماه قبل نمایشگاهی در سودان برپا شد که بعضی از کتاب فروشی های ایرانی در آن شرکت کردند. در کتاب برخی غرفه ها، در مورد صحابه، سخنانی _چه درست، چه غلط _ گفته شده بود، آن غرفه ها را تعطیل کردند و روزنامه ها نیز اعتراض کردند.

کتاب ما مگر در عربستان سعودی راه پیدا می کند؟ علاوه بر این، در دانشگاه های غرب که مهد تمدن است، با کتب شیعی برخورد خوبی نمی کنند. من به بعضی از آن ها گفتم: چرا وقتی یک دانشجو می خواهد در رابطه با فلسفه اسلامی مثلاً حرکت جوهری از دیدگاه ملاصدرا_ که مطلبی مخصوص ملاصدراست و منابع و فهمش را تنها ما داریم_ رساله بنویسد، به دانشجو میگویید، همراه آن باید چهار رفرنس غربی هم بیاورد وگرنه پایان نامه محسوب نمی شود؟ ما به اربابان غربی_ که ادعای آزادی می کنند_ میگوییم: چرا حاضر نیستید فیلسوف ما را به عنوان فیلسوف معرفی کنید و شخصی ناآشنای با فلسفه اسلامی را به عنوان متفکر اسلامی معرفی می کنید؟

2. پرسش های نو

پرسش های نویی که در برابر حوزه ها مطرح شده نیاز به پاسخ علمی، منطقی، متین و متناسب با نیاز دارد. متفکر حوزوی دو عنصر را باید در این پاسخ ها رعایت کند:

1. عنصر اصالت؛

2. اصالت تجدید(احیاگری، نوآوری و تناسب نیازها).

نظام فکری شهید مطهری بر این اساس استوار بود. ما موظفیم اندیشه ای را که در متون دینی ماست، به تناسب نیاز، قالب ریزی و عرضه کنیم. لذا باید نیازها و ظرفیت ها و پرسش ها و شرایط زمان را بدانیم تا بتوانیم قالب های مناسب برای اندیشه های ناب فراهم کنیم؛ زیرا پاسخ درست، در قالب نادرست، پاسخگو نیست.

3. افزایش انتظارات

پیش از انقلاب، دنیا در برابر یک جریان اجتماعی _ فرهنگی عظیم قرار نگرفته بود. آن موقع انتظارات محدود بود، امروز انتظارات گسترده است. رییس جمهور فرمود: «حوزه ها تلاش کنند نظام اقتصادی ما را درست کنند». آن زمان چنین انتظاری از حوزه نبود. می توان پرسید که چرا ساز و کاری که حوزویان بتوانند در عرصه پاسخگویی حضور یابند فراهم نمی کنید؟ دولت و امکانات و تشکیلات در اختیار شماست. ساز و کار را شما طراحی کنید. عالم حوزوی که نمی تواند بیاید در وزارتخانه و به شما طرح بدهد.

در عرصه فرهنگ، انتقادهای بسیاری داریم. ما معتقدیم بسیاری از بخش های سیاست های فرهنگی با ویژگی های دینی ما منطبق نیست. ساز و کاری فراهم کنید که حوزه پاسخ های آماده خود را بتواند به گوش شما برساند و به برنامه های اجرایی تبدیل کند. ساز و کار بهره مندی از تفکر حوزه، کار حوزه نیست، کار دولت است.

در دنیا نیز انتظارات از حوزه فراوان شده. امروزه مسلمان آمریکایی، اروپایی و ... از حوزه انتظار پاسخگویی نظام زندگی مناسب با شرایط و روابط زندگی خویش را دارند. باید خودمان را برای برآورده کردن این انتظارات آماده کنیم.

چالش های ما در عرصه عمل چنین است:

1. فقدان تشکیلات در روحانیت

روحانیت باید تشکیلات داشته باشد. روحانی ای که به آفریقا و چین و ... می رود باید رابطه اش با مرکز رهبری روحانیت تعریف شده باشد. ما باید یک شبکه به هم پیوسته مبلغین روحانی داشته باشیم. اینکه یک روحانی بدون پشتیبانی برای تبلیغ به جایی برود و کارش با روحانی دیگری که برای تبلیغ به همان منطقه یا شهر مجاور می رود، هماهنگ نباشد، نادرست است. ما در برابر چالش های مهمی قرار داریم. علیه هویت و موجودیت ما می جنگند. ما چگونه می توانیم در چنین شرایطی بدون انسجام و هماهنگی و تشکیلات و برنامه، وظیفه مان را خوب انجام دهیم.

می خواهیم برای بشر زندگی نویی را طراحی کنیم و همه این را فهمیده اند که جریان از چه قرار است. ما باید به تناسب وظائف روز، تشکیلات خود را سامان بدهیم.

در بعد تشکیلاتی، یکی از خطرناک ترین چالش هایی که ما امروز با آن مواج هایم این است که در نتیجه عدم انسجام تشکیلاتی نظام روحانیت، در معرض خطر نامرئی نفوذ بیگانه هستیم.

دستگاه های مخابراتی دشمن بنا دارند کاری که در رابطه با مؤسسات طالبان انجام دادند، در برابر مؤسسات روحانی شیعه نیز انجام دهند. ببینید در مؤسسات دینی اهل سنت چه کردند. برادران اهل سنت هوشیار باشند، امروز حوزه های علمیه اهل سنت، تحت تأثیر مستقیم سازمان های جاسوسی آمریکاست. رگه هایی از تشکیلات مرتبط با سازمان های جاسوسی در حوزه های علمیه پاکستان، افغانستان و حتی در سیستان و بلوچستان و ... نفوذ کرده و این مجموعه ها را هدایت می کنند و در مسیری که خواست آمریکاست قرار می دهند. همین برنامه برای حوزه های شیعه ما تدارک شده است.

ده سال آینده به تدریج به گروه ها و شبکه هایی به نام روحانی و عمامه به سرهایی که کارمند سازمان سیا هستند برمی خوریم که در بعضی از نقاط دنیا به عنوان روحانی شیعه حضور پیدا می کنند، مرجع معرفی می کنند، نظریات مذهبی تحریف شده به مردم ارائه می دهند، مردم را در مسیری که خواست دستگاه های جاسوسی آمریکا و انگلیس و اسرائیل است، قرار می دهند.

مراجع تقلید، مدیریت حوزه علمیه، اساتید، بزرگان صاحب نفوس باید برای این چالش جدید فکری بیندیشند که بتوانیم آن را کنترل کنیم. علامت ها، خصلت ها و نشانه های این جریان نفوذی را بشناسیم، معرفی و جلوگیری کنیم. بعضی از علامات چنین جریان هایی چنین است:

 

1. به جنگ شیعه و سنی دامن میزند؛

 

2. می گوید دین از سیاست جداست؛

3. می خواهد ایران از دیگر شیعیان جدا باشد؛

4. اندیشه تعدد قرائات را مطرح می کند.

باید این علامت ها را بشناسیم و به دیگران بشناسانیم و بایکوت کنیم. و زمینه رشد و حضور این ها را تنگ کنیم. من از روی قطع و یقین این سخنان را میگویم.

2. حذف روحانیت

اگر بتوانند روحانیت را منزوی و الا بدنام می کنند. رابطه مردم با روحانیت و اعتماد آن ها به روحانیت را تضعیف می کنند. این کارها امروز برنامه ریزی شده انجام می گیرد.

پرسش و پاسخ

پرسش: با توجه به قرائت های مختلف از دین و چالش های موجود در صحنه های بین المللی، نقش و سهم حوزه علمیه قم در پاسخ به این چالش ها چقدر است و آیا تولید علم با وضعیت و امکانات موجود مؤثر خواهد بود؟

پاسخ: امروز فرصتی که برای حوزه های علمیه فراهم شده، علیرغم همه محدودیت ها، مانند جنگ و محاصره و ...، نسبت به گذشته بی نظیر است. ما می توانیم در دانشگاه های دنیا از طریق اینترنت و رسانه های گروهی حضور پیدا کنیم. به دلیل توجهی که امروز از سوی قشر روشن فکر نسبت به اسلام وجود دارد و نیازی که آن ها احساس می کنند و گوش هایی که در مجامع علمی دنیا به روی سخنان ما باز شده، فرصت ما از هر زمان دیگر، بهتر است. پس علیرغم اینکه دشمنی از هر وقت نسبت به ما بیشتر است اما راه ها نیز بازتر است، به شرطی که از راه ها و ابزارها استفاده کنیم.

پرسش: با توجه به وضعیت فرهنگی جهان اسلام و شناخت حضرت عالی از وضعیت کنونی جهان، چه توصیه ای برای طلاب غیر ایرانی دارید؟

پاسخ: مهم ترین و اولین ابزار ما در همه زمان ها تقوای ماست. توجه به خدا را از یاد نبریم که اصلی ترین مایه ماست.

دانش را فرا بگیریم. خسته شدن در طلب علم، عالی ترین لذتی است که طالب علم باید ببرد. از تمام فرصت خود استفاده کنید. علم اندک اما عمیق، بهتر از علم فراوان سطحی است.

با دنیا، با محل کار و مردمتان آشنا شوید. کتاب های جغرافیا و تاریخ را بخوانید. اوضاع سیاسی کشور خود را دنبال کنید.

سؤالات دینی روز را دنبال کنید که چه مطالبی امروز مطرح می شود؛ تا توانایی شما در پاسخگویی به مسائل روز افزایش یابد.

 

پرسش: بعضی از بزرگان «عدم جدایی دین از سیاست» را مغایر با دین میدانند. نظر شما چیست؟

 

پاسخ: نمی دانم مرادتان از این بزرگان چیست؟ کسی که می گوید دین از سیاست جداست، یا دین را نفهمیده یا سیاست را. سیاست یعنی اداره امور مردم. دین هم آمده زندگی مردم را اداره کند. قرآن از زبان پیامبر اکرم می فرماید: «وَأُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَیْنَکُمْ».(2)

کسی که مسئولیت امور سیاسی را به عهده می گیرد هم باید سیاست دینی را بشناسد و هم در اجرای آن امین باشد.

پرسش: امروزه در حوزه ها تحریفات زیادی انجام می گیرد و حوزه بیشتر از دانشگاه تأثیر می گیرد تا اینکه دانشگاه از حوزه تأثیر بپذیرد.

پاسخ: اگر منظور از این تأثیرپذیری این است که حوزه، اصالت های فکری خودش را دارد از دست می دهد، خیر، چنین نیست. البته در هر حوزه علمی تأثیر و تأثر وجود دارد. ممکن است بعضی از متفکرین حوزوی سخنی ناصواب بگویند، اما آنچه در حوزه تولید می شود، فکری پابرجا و استوار است. مبانی تفکر حوزوی، ریشه دار و منطقی است. این امر انحرافات را به حداقل می رساند.

پرسش: دیدگاه واقعی و هدف نهایی شهید مطهری در رسالت روحانیت چیست؟

پاسخ: این است که روحانیت بتواند رسالت پیامبران را به دوش گیرند. «العلماء ورثه الانبیاء». رسالت پیامبران تزکیه و تعلیم است. روحانی باید تزکیه و تعلیم متناسب با روز را پیدا کند. پس باید از علم دینی خود بهره بگیریم و معارف کتاب و سنت را بیاموزیم تا بتوانیم تعلیم کنیم. بعد باید زبان و روش تعلیم را بیاموزیم. اولین گام در تزکیة جامعه، تزکیة خویش است. دومین گام این است که ابزارها و راهکارهای تزکیه را به تناسب عصر و محیط و زمینه های موجود، شناسایی کنیم تا بتوانیم موفق باشیم.

پرسش: مهم ترین ابزار روحانیت در نشر اسلام ناب چیست؟

پاسخ: بیان رسا و دلنشین و مؤثر. ما باید بتوانیم علم و اندیشه خود را در قالب خوب بیان کنیم. مهم تر از ابزار، محتواست که باید آن را تحصیل کنیم. منظور از بیان، تنها سخن نیست. هنر هم ابزار است. حوزه علمیه باید مؤسسة فیلم سازی و بخش هنر داشته باشد. مگر می توانیم حوزه علمیه باشیم، اما هنر را بدهیم دیگری تهیه کند؟ یکی از عقب ماندگیهای ما این است که به منبر بسنده کردهایم. منبر با وجودی که شیوه مهمی است، تنها ابزار نیست.اولی ترین و اصلی ترین وظائف تبلیغی ما، کار در عرصه هنر است. اگر امروز رشته تخصصی فقه و اصول داریم باید فردا تخصص هنر تبلیغی دینی داشته باشیم. به این نمی توان بسنده کرد که آقا فیلم نامه اش را به یک روحانی بدهد، بعد وقتی تبدیل به فیلم می شود، همه اش ضد دین باشد. بدترین بدآموزی های فرهنگی را با امضای روحانی در صدا و سیما به خورد مردم می دهند. شما صد سال در منبر فعالیت داشته باشید با یک فیلم نرگس بر باد می رود. پای این فیلم ها امضای روحانی هست. چرا؟ روح هنرمند باید مشتبه به روح دینی باشد تا بتواند کار هنری را خوب انجام دهد.

پرسش: امروز تفکر حوزه،تفکر تجربه ای است. با این وصف، حوزه ها به تدریج به نهاد تجربه فرهنگ بیگانه تبدیل نمی شود؟

پاسخ: تجربه همیشه خوب است، ولی بحث بر سر این است که شما از تجربه چگونه بهره ببرید. یکی از مهم ترین فنون، قدرت بهره برداری از تجربه هاست. بعضی ها اصلاً قدرت این کار را ندارند. حضرت امیر می فرمایند: «ما اکثر العبر و اقل الاعتبار». در تجربه دقت کردن مهم است؛ حسن استفاده از محصول تجربه هم نیز.

پرسش: آیا حضور مجمع جهانی اهل بیت در کشورهای اسلامی فعال است و علمای کشورهای یادشده با مجمع ارتباط مستقیم دارند؟

پاسخ: در عراق، آیت الله آصفی حضور دارند، در افغانستان هم کارهای زیادی انجام دادیم، اما ارتباط، ضعیف است. و ظرفیت مجمع بیش از این هاست. البته مجمع، دولتی نیست و مردمی است و اهل علم باید کمک کنند. مجمع هم می تواند در خیلی عرصه ها مثل اعزام مبلغین ثابت و دائم و تهیه کتاب و نشریات و حمایت مقطعی از کارهای فرهنگی یاری برساند.

پی نوشتها:

1. نساء، آیه 150.

2. شوری، آیه 15.


کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است