در
مشارکت کنید
برای ارسال مقاله کلیک کنید
نوشته : روحانی، سید سعید
نوشته : علیزاده، بیوك
نوشته : ربانی گلپایگانی، علی
نوشته : حسینی خراسانی، سید احمد
نوشته : حسینی خراسانی، سید احمد

منابع مقاله: سایت تبیان اصفهان، ؛


متفکر شهید استاد مرتضی مطهری را باید مرزبان توحید و دیدبان هویت اسلامی نامید , که او همواره و درتمام لحظات عمر و در همه عرصه ها و صحنه های حیات , تلاش و فعالیت های وقفه ناپذیر برای صیانت از تعالیم و معارف و احکام و قوانین و ارزش ها و هنجارهای اسلامی را یک وظیفه و مسئولیت بزرگ , و قصور و تسامح و غفلت در برابر آن را خطرناک و موجب ظهور آفات و زیان های بی شمار برای جامعه می دانست .

استاد مطهری برای انجام صحیح و جامع این وظیفه و مسئولیت الهی , از یکسو تبیین معارف و قوانین اسلام در ابعاد مختلف و نمایاندن جلوه های زیبا و تحول زای این دین مبین را لازم و ضروری می دانست , و از سوی دیگر , شناسایی و کشف افکار و اندیشه های منحط و انحرافی که با اسلام درآمیخته و از این راه بر پیکر دین ضربه وارد می ساختند را یک ضرورت حیاتی و لازمه احیای تفکر اسلامی دانست .

مقابله استاد مطهری باافکار و اندیشه های انحرافی و ایستادگی و شهامت او در این تقابل و تعارض وقفه ناپذیر , از مشخصه های بارز و ویژگی های نمایان و اعجاب برانگیز او می باشد , به گونه ای که هرگاه سخن از وسعت دانش و بینش و جامعیت افکار و احاطه گسترده اش به مکاتب فکری و فلسفی دنیای غرب و شرق در محافل علمی و نزد اندیشمندان و پژوهشگران به میان می آید , همه این ها باویژگی خاص مبارزه او با نحله ها وجریان های فکری ناصحیح و انحرافی پیوندمی یابد و او با این مشخصه بزرگ و خیره کننده یاد می شود.

اگر عمیق بیندیشیم و جامع به این مشخصه نظرگستریم , درخواهیم یافت که اشتهار متفکر بزرگ اسلام و عجین شدن نام و یاد او با این صفت و ویژگی خاص , از اهمیت و نقش حیاتی و زیربنایی « جهادفکری » با جریان های باطل و جلوگیری از نفوذ و آسیب و زیان های آن ها حکایت می کند و ژرفای این حرکت و تلاش مقدس و آثار ارزشمند آن را می نمایاند.

درنظر آوریم که اگراین جلوه از فعالیت های ارزشمند استاد مطهری به عینیت نمی رسید و این مرزبان بزرگ توحید با افکار واندیشه های باطل و منحط به معارضه و مبارزه نمی پرداخت چه اتفاق های شوم و فجایع بزرگ و اسف انگیز به وجود می آمد و اسلام چگونه دراثر هجوم همه جانبه و برنامه ریزی شده این افکار انحرافی منکوب می گردید و هر قطعه اش به دست مکتب و جریانی می افتاد و هر روز درگوشه و کنار جامعه هر فرد و گروهی مدعی شناخت اسلام اصیل وناب می شدند.

بیندیشیم که اگر متفکر شهید استاد مطهری با نفوذ افکار و اندیشه های الحادی و مارکسیستی باآمیزه ولعاب اسلامی مقابله نمی کرد و این اندیشه های ضدالهی و مهلک درپوشش تعالیم اسلام در میان نسل جوان ترویج می گشت , چه واقعه خسارت باری سلامت فکری و اعتقادی جوانان و دانشجویان را در معرض تهاجم آثار خطرناک خود قرار می داد و چسان مردم جامعه را به نام « اسلام » به سوی « کفر » سوق می داد!

به یادآوریم که چنانچه جهادفکری استاد مطهری با نفوذ اندیشه های غربی در اسلام باتلاش های مخرب غربزدگانی که همه چیز را از دریچه فرهنگ غرب می نگرند و آمال خود را در همه زمینه ها وابعاد با این افکار و اندیشه های خداگریز و دین ستیز پیوند می زنند آغاز نمی گردید امروز چسان همه تعالیم و معارف و ارزش های اسلامی به رنگ آموزه های مکاتب فکری غرب درمی آمد و مردم جامعه ما غرب باورانی بودند که اعتقاد داشتند ایران از سرتا پا باید انگلیسی و آمریکایی باشد!

استاد مطهری در جهاد فکری خود با هر اندیشه و جریان منحط , نه تنها از نفوذ افکار الحادی در تعالیم اسلام جلوگیری به عمل آورد , و نه تنها از به هم آمیزی اندیشه های غربی و اسلامی و شکل گیری و گسترش اسلام غربی در میان جوانان و دانشجویان ممانعت نمود , بلکه به تضاد و تعارض بین « دینداری » و « روشنفکری » خاتمه داد و با نفی و طرد روشنفکری غرب گرا و وابسته که خداگریز و دین ستیز بود , پایه گذارجریان « روشنفکری دینی » شد و همه اندیشمندان و دانش پژوهان فکور و مسلمان را در این جریان تازه تولد یافته واردکرد و دیدیم که این جبهه که از دانشمندان بصیر و اساتید دانشگاه و فارغ التحصیلان آگاه و دانشجویان و دانش پژوهان متعهد و مسئول و روحانیون زمان شناس و دردآشنا و مبارز و انقلابی تشکیل گردید , چه نقش عظیم و تعیین کننده ای در ترویج تعالیم اصیل و جامع اسلام و پیوند بین دانشگاه ها و حوزه های علمیه برای به ثمر رساندن نهضت شکوهمند اسلامی و ساقط کردن رژیم وابسته به قدرت های استعماری در ایران ایفا نمود.

زدودن برداشت های ناصحیح از وحی الهی که در قالب تفسیرهای ناصواب وانحرافی از آیات قرآن کریم و توسط افراد غیرمتخصص و فاقد مشخصه های لازم که اسلام شناسان و مفسران آگاه و اندیشمند اسلامی را در جایگاه تفسیر و تبیین احکام و قوانین قرآن قرار می دهد صورت می گرفت , از دیگر ابعاد و جلوه های جهاد فکری عظیم متفکر شهید استاد مرتضی مطهری می باشد که به نحو مطلوب تحقق یافت .

یکی دیگر از ابعاد جهاد فکری استاد مطهری شناسایی تحرکات مخرب و مرموزانه ماتریالیست هابرای نفوذ در اندیشه های عرفانی اسلام و تحریف شخصیت های بزرگی چون « حافظ » است . این نیرنگ با برداشت های باطل مادیون از افکار حافظ با نسبت الحاد و بی دینی دادن به اشعار عرفانی او صورت گرفت , و بدیهی است که این اشعار با عمق و ژرفای خاص خود و تعابیر بسیار نغز و پرمحتوای آن که در قالب های استعاره و کنایه و تشبیه و اصطلاحات خاص و پر رمز و راز عرفانی سروده شده اند , محملی قرار گرفتند برای نفی عشق خالص و ناب و ایمان و اعتقاد راسخ حافظ به حضرت محبوب ازلی , و از همین جا ماتریالیست ها سعی کردند این عارف بزرگ و هنرمند توانا را به نفع افکار الحادی خود و برای گسترش بی دینی و خداگریزی در جامعه ایران مصادره کنند , که تیز هوشی و ژرف نگری و موشکافی و نقادی خاص و ویژه استاد مطهری مانع موفقیت آن ها در نیل به این هدف زشت و نفاق آمیز گردید.

جهاد دیگر استاد مطهری در عرصه تقابل با برخی از نویسندگان و مولفان ایرانی که سعی داشتند به گونه ای دیگر با افکار ناب و زلال و عرفانی حافظ و شخصیت پاک و ملکوتی این عارف و هنرمند توانا بازی کنند , متجلی گردید.

این مولفان ونویسندگان در کمال ناباوری ودر اوج جهل و سطحی نگری , با برداشت های باطل و انحرافی از اشعار حافظ . او را متهم به فساد و زن به ارگی و شهوت پرستی کردند و از واژه هایی چون شراب و جام و رخ و ابرو و خال و لب و مطرب و چنگ و رباب و مستی و خرابی که هرکدام راز و رمزی هستند و معنی و مفهوم خاصی را دنبال می کنند و در نهایت اصطلاحاتی هستند در علم عرفان که مانند همه علوم و دانش ها دارای اصطلاحات ویژه خود می باشد این ادعای سطحی و غیرتخصصی و فاقد بنیان های علمی را مطرح کردند و در آثار مکتوب خود نشر دادند.

استاد مطهری در آثار ارزشمند خویش با این انحراف فکری نیز به خوبی و با براهین و استدلال های مستحکم به مقابله پرداخت و شخصیت والای حافط و اشعار زیبا و عمیق و سرشار از تعالیم ناب عرفانی او را از این نسبت های ناروا و زشت منزه دانست .

متفکر شهید استاد مطهری مقابله با شاخه ای از روشنفکران غرب گرایی که باادعای شناخت اسلام و به دست گرفتن رهبری جریان های دینی , بدون پشتوانه های لازم و ضروری و در حالی که از مشخصه های لازم و تخصص های موردنظر برای تعمق در آموزه ها و احکام و قوانین اسلام بی بهره اند و در عین حال و در اوج ناآگاهی و فقدان معرفت های دینی به اسلام شناسی روی می آورند و انحراف و آشفتگی می آفرینند را نیز ضروری می دانست و این وظیفه را نیز در گستره جهاد فکری خود درحیطه و عرصه عمل درمی آورد.

او اعلام می کرد چرا برای اظهارنظر در به اره هر چیز تخصص لازم است و برای اظهار نظر در به اره احکام و تعالیم و قوانین جامع اسلام نیازی به تخصص احساس نمی شود و کسانی که فاقد دانش و بینش های لازم و ابزار ضروری و مورد نیاز برای شناخت اسلام نمی باشند , نسنجیده و بدون علم و آگاهی های لازم در به اره این دین مبین نظر و دیدگاه هایی ارایه می دهند که غلط و خطا و به دور از حقیقت می باشد

استاد مطهری تصریح می کرد که « خیال کرده اید هر مدعی روشنفکری که چند صباح با فلان پروفسور صبحانه صرف کرده است قادر خواهد بود اسلام راستین رااز اسلام دروغین باز شناسد و به سود جامعه از آن استفاده نماید » , و به این ترتیب با هرگونه تحرکات فاقد بنیان های معرفتی و علمی و به دور از تخصص های لازم برای اسلام شناسی اصیل و صحیح مخالفت می ورزید و این نوع تلاش را مرموزانه و ناشیانه و ناشایست می دانست .

شناسایی و معرفی « جریان نفاق » از دیگر ابعاد و جلوه های بسیار مهم و ارزشمند جهاد فکری آیت الله مرتضی مطهری می باشد.

نفاق که چهره « ایمان » دارد و ماهیت « کفر » و به « ظاهر » دین باور است و در « باطن » دین ستیز , و داعیه « هدایت » دارد و به « ضلالت » رهنمون می کند , بزرگ ترین موانع را بر سر راه جوانان برای دست یابی به حقیقت اسلام به وجود می آورد و با مسدود کردن « راه روشن حق » , همه « بیراهه های باطل » رامی گشاید و چنان تحیر و سرگردانی و تردیدی می آفریند که نه تنها مانع رسیدن پویندگان راه حقیقت به معنویت زلال اسلام و احکام و قوانین جامع و زندگی ساز و سعادت آفرین آن می شود , که گروهی از پیروان دین را که از شناخت و معرفت های بنیادین نسبت به عمق و ژرفا و آثار حیاتبخش آئین حق بی بهره اند , به خروج از دین و ورود در بازار دین سازی های جدید ترغیب می نماید!

متفکر شهید استادمرتضی مطهری به موقع جریان فکری نفاق را شناسایی کرد و از نفوذ آن در آثار مکتوب مطلع شد و به شگردهای باطل و شیطانی و ناجوانمردانه این جریان برای به انحراف کشاندن نسل جوان و متصل ساختن آنان به کمونیست های روسی و آمریکایی وقوف حاصل نمود و تا پای جان با آن مقابله کرد.

به این ترتیب این متفکر جامع نگر و اسلام شناس ژرف اندیش و فقیه زمان شناس و فیلسوف آشنا به مکاتب فلسفی و فکری گوناگون و آگاه به جریان های مختلف فرهنگی و سیاسی و بصیر نسبت به « درد » ها و « درمان » هادرحوزه ها و عرصه های فکری و فرهنگی و محیط های دانشگاهی وحوزوی و در میان نسل جوان و دانش پژوه و کنجکاو و جویای حقیقت , از تمام یافته های علمی و ذخیره های فکری و پشتوانه های عمیق فرهنگی خویش که همراه با استعدادهای خاص و شگفت انگیز در شرح و تفسیر و تبیین و نقادی های جامع و کامل بود , برای تقابل با جریان های فکری در ابعاد و اشکال و رنگ و لعاب های گوناگون و فریبنده و انحطاط آفرین بهره برداری نمود و آثار بسیار ارزشمندی از خویش به جای نهاد که راه گشای سلامت اعتقادی و فکری و فرهنگی و سیاسی نسل های امروز و فرداست .

مقابله استاد مطهری با افکار و اندیشه های انحرافی و ایستادگی و شهامت او در این تقابل و تعارض وقفه ناپذیر , از مشخصه های بارز و ویژگی های نمایان و اعجاب برانگیز او می باشد , به گونه ای که هرگاه سخن از وسعت دانش و بینش و جامعیت افکار و احاطه گسترده اش به مکاتب فکری و فلسفی دنیای غرب و شرق در محافل علمی و نزد اندیشمندان و پژوهشگران به میان می آید , همه این ها با ویژگی خاص مبارزه او با نحله ها و جریان های فکری ناصحیح و انحرافی پیوند می یابد و او با این مشخصه بزرگ و خیره کننده یاد می شود

اگر استاد مطهری با افکار و اندیشه های باطل و منحط به معارضه و مبارزه نمی پرداخت اسلام در اثر هجوم همه جانبه و برنامه ریزی شده این افکار انحرافی منکوب می گردید و هر قطعه اش به دست مکتب و جریانی می افتاد و هر روز در گوشه و کنار جامعه هر فرد و گروهی مدعی شناخت اسلام اصیل و ناب می شدند

کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است