در
مشارکت کنید
برای ارسال مقاله کلیک کنید
نوشته : روحانی، سید سعید
نوشته : علیزاده، بیوك
نوشته : ربانی گلپایگانی، علی
نوشته : حسینی خراسانی، سید احمد
نوشته : حسینی خراسانی، سید احمد

منابع مقاله: فصلنامه اندیشه حوزه، شماره 57، فغفور مغربی، حمید ؛


7 ) فعالیت عقلی و طرح سؤالات گوناگون

کمیت و کیفیت کار پژوهشگران بستگی به سؤالات و فعالیت ذهنی و عقلانی آنها دارد. با توجه به اینکه با تغییر شرایط زمانی و مکانی سؤالات جدیدی مطرح می شود، بنابر این پاسخ های جدید می طلبد. استاد در زمینه ی سیره ی پیامبر صلی الله علیه و آله و امامان علیهم السلام با طرح سؤالات گوناگون به جستجوی پاسخ آنها پرداخته و اساسا چون متکلمی است که رسالت دفاع از دین را اصلی ترین رسالت خود می داند، پاسخ به سؤالات و شبهات درون دینی و برون دینی را متن اصلی کار خویش قرار داده است. به عنوان نمونه چنین آورده است:

حالا چطور شد که امام حسین علیه السلام در این میان تقیه نکرد و قیام نمود؟ اگر تقیه حق است، چرا امام حسین علیه السلام تقیه نکرد و حال آنکه موجبات تقیه کاملاً برای امام حسین علیه السلام فراهم بود و اگر تقیه حق نیست، پس چرا سایر ائمه ی اطهار علیهم السلام تقیه می کرده اند و به تقیه دستور داده اند؟ ... آیا اساسا تقیه می تواند حق باشد؟ آیا با عقل و قرآن وفق می دهد و یا نمی دهد؟ (مطهری، 1367 ، 12)

و در جای دیگر همان سؤال را از زاویه ای دیگر و جهتی دیگر چنین مطرح می نماید:

اگر در کربلا به جای امام حسین علیه السلام امام حسن علیه السلام می بود، آیا جنگی واقع نمی شد و مطلب به شکلی دیگر خاتمه می یافت؟ ... آیا اسلام دین جنگ است یا دین صلح یا ... یا اینکه نه، اسلام هم دین صلح است و هم دین جنگ. (مطهری، 1367 ، 57 و 58)

و در جای دیگر تعبدی ترین موضوعات و مسائل امامان علیهم السلام را در برابر سؤال

......................... ص 74 .....................

قرار می دهد.

چرا این ها (ائمه) شفعای دارالبقا هستند؟ چرا این ها شهید می شوند؟ (مطهری، 1367 ، 175)

در جای دیگر سؤال را در برابر دلایل، علل و اهداف دشمنان آنها قرار می دهد و به پاسخ می پردازد:

چه چیز مأمون را وادار کرد که این موضوع را مطرح کند؟ آیا مأمون واقعا به این فکر افتاده بود که کار را به حضرت رضا علیه السلام واگذار کند که اگر خودش مرد یا کشته شد، خلافت به خاندان علوی و به حضرت رضا علیه السلام منتقل شود؟ اگر چنین اعتقادی داشت، آیا این اعتقادش تا نهایت امر باقی ماند؟ (مطهری، 1367 ، 200)

این شیوه براساس آموزه های دینی است که ما معتقدیم قرآن و حدیث و سیره در همه ی زمینه ها خودشان سخن نمی گویند، بلکه باید آنها را استنطاق کرد، باید از آنها سؤال کرد و سپس آنها سخن می گویند. روایت «ذلک القرآن فاستنطقوه و لن ینطق و لکن اخبرکم عنه الا ان فیه علم ما یأتی و الحدیث عن الماضی و دواء دائکم و نظم ما بینکم (نهج البلاغه، خطبه 158)» همین نکته را می نمایاند.

8 ) نگاه پویا و دینامیکی به تاریخ اسلام، به ویژه سیره

اساسا نگاه استاد به اسلام، تاریخ تحولات آن و سیره ی پیامبر صلی الله علیه و آله و امامان علیهم السلام نگاهی پویا، زنده و اصطلاحا دینامیکی است، نه نگاهی ایستا، ثابت و اصطلاحا استاتیکی.

استاد در کتاب سیره ی نبوی چنین نوشته است.

زنده ترین امواج اجتماعی، امواج جنبش های دینی است. پیوند این امواج و این نهضت ها با جوهر حیات و فطرت زندگی از هر چیز دیگر اصیل تر است. ... تاریخ اسلام از این نظر سخت آموزنده و تکان دهنده است. اسلام در ابتدا به صورت یک موج بسیار کوچک پدید آمد. آن روز که حضرت محمد صلی الله علیه و آله از کوه حرا به زیر آمد، در حالی که دنیای دورش دگرگون شده

........................... ص 75 ..........................

بود و با دریای غیب و ملکوت اتصال یافته بود ... این موج شروع شد. (مطهری، 1369 ، 26)

استاد منشأ این موج نیرومند را در شخصیت و سیره ی پیامبر صلی الله علیه و آله می داند که موتور این تحول درونی، عامل الهی، یعنی وحی می باشد.

به همین دلیل برخی از محققان بر این باورند که تاریخ نگاری و سیره نویسی پیامبر صلی الله علیه و آله بدون توجه به این بُعد قابل قبول نیست و دیدگاه مخالفان را نقد نموده اند.

حسنین هیکل در مقدمه ی کتاب حیات محمد صلی الله علیه و آله ... می گوید من آنچه را که کتب سیره و حدیث ثبت و ضبط کرده اند، ملاک و مأخذ قرار نمی دهم، زیرا ترجیح می دهم که در این باره روند خود را بر طبق روش علمی تنظیم نموده و با آن هماهنگ سازم. (مطهری، 1369 ، 64)

در نقد دیدگاه فوق راه مطالعه ی سیره ی پیامبر صلی الله علیه و آله و امامان علیهم السلام برای تفسیر جامع و واقع بینانه، نه تفسیری بر محور علم جدید تاریخ بدون توجه به جنبه های شخصیت الهی و وحیانی و اتصال با ماوراء ماده غیرممکن می باشد.

کسی که خویشتن را ملزم می سازد سیره ی نبوی و یا امامی را فقط از زاویه ی ابعاد محض انسانی، منهای جنبه ی نبوت و یا امامت، مورد مطالعه و بررسی قرار دهد ... آن هم به دور از هویتی که پیامبر صلی الله علیه و آله ... و یا ائمه ی معصومین علیهم السلام خود را براساس آن هویت به دنیا عرضه داشتند، ناگزیر است خود را در میان تنگنای لُغزها و معماهای کوری زندانی کند که با هیچ گونه تحلیلی نمی تواند راهی برای رهایی از این لغزها و حل آنها بیابد. (مطهری، 1369 ، 70)

استاد نتایج مهمی را از نگاه پویای خود به تاریخ و سیره گرفته، گسترش این موج، مقابله با امواج سهمگین دیگر و غلبه ی این موج بر آنها را چنین نوشته است:

برخلاف هزاران امواج ... این موج در کمتر از نیم قرن دامنه اش سراسر جهان متمدن آن را گرفت ... این موج همان طور که خاصیت موج های زنده است،

...................... ص 76 .....................

به موازات این که رو به وسعت و گسترش نهاد، بر قوت و قدرت و طول موج خویش افزود. هیچ دین، آیین، مسلک و نهضتی را نمی توان یافت که در طول این چهارده قرن تحت تأثیر اسلام قرار نگرفته باشد. (مطهری، 1369 ، 26)

منظور استاد آن است که اولاً نهضت اسلام و تحولات آن موجی نیرومند است، ثانیا این موج همچنان زنده است و زایش و رشد دارد، ثالثا در مقابله با امواج دیگر توانمند است، رابعا پشتوانه ی آن تجربه ی تاریخی آن است.

استاد درباره ی زنده بودن این دینامیسم و موتور نیرومند آن در طول تاریخ اسلام چنین نوشته است:

موج اسلامی در طول تاریخ چهارده قرن خود با امواج سهمگین نژادی، مذهبی، سیاسی و فرهنگی روبرو شده ... که هیچ کدام تاب مقاومت نیاورده ... از آنها بالاتر نهضت ها و موج های فکری و فلسفی و علمی و بالاخره فرهنگی این چهارده قرن است ... . اسلام در تاریخ چهارده قرنی خود نه تنها ضربه و صدمه ای از نهضت های فرهنگی ندیده است، بلکه خود موجد نهضت های عظیم فرهنگی شده است. (مطهری، 1369 ، 28)

استاد این موتور متحرک و این موج نیرومند را هم اکنون نیز پویا و زنده حس می کند و چنین می نویسد:

اکنون نیز که نیمه ی دوم قرن بیستم است و دوران جنگ ایدئولوژی ها و عقاید است. اسلام رقیب سرسختی برای آنها به شمار می رود و آنها را یا به خدمت خود می گمارد و یا پیروزمندانه با آنها دست و پنجه نرم می کند. چه نشانی برای جاندار بودن و جاویدان ماندن بهتر از این؟! (مطهری، 1369، 28)

استاد عامل اصلی این موج زنده و پویا را عامل الهی و فرا بشری یعنی وحی می داند.

موجی چنان زنده که فرهنگ های جهان را در خود جذب و عقل های نیرومند متفکران و فلاسفه و اندیشمندان را در پیشگاه خود خاضع و انصاف

........................... ص 77 ............................

دشمن را برانگیزد، و پیوسته در حال رشد و نمو باشد ... جز اینکه از صمیم وحی سرچشمه بگیرد و پیام خدای بشر برای بشر باشد و برای نجات بشر رسیده باشد چیز دیگری نمی تواند باشد. (مطهری، 1369 ، 28)

حتی محققان بی طرف تاریخ سیاسی جهان مانند بذو در کتاب نگاهی به تاریخ جهان در جایی که از پیدایش و گسترش اسلام سخن می گوید، عامل آن را یکی در شخصیت محمد صلی الله علیه و آله و دیگری در کتاب او (قرآن) می داند.

استاد براساس آیه لَقَدْ کانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ (احزاب، 21) سیره ی پیامبر صلی الله علیه و آله و امامان علیهم السلام را یک منبع شناخت همیشگی و پویا برای مسلمانان می داند.

یکی از منابع شناخت از نظر اسلام، سیره ی اولیا و پیشوایان اسلام از شخص پیامبر صلی الله علیه و آله تا ائمه ی اطهار علیهم السلام و به عبارت دیگر سیره ی معصومین علیهم السلام است. گفته هایشان به جای خود، شخصیتشان، یعنی سیره و روششان منبعی است برای شناخت. (مطهری، 1369 ، 31)

منابع شناخت همواره مورد استفاده بشر است؛ منبع طبیعت، منبع تاریخ، منبع قرآن و...، فقط استخراج و بهره برداری آن تغییر می کند و کمیت و کیفیت استفاده از آن دگرگون می شود.

9 ) زنده بودن کار استاد در زمینه ی سیره ی امامان علیهم السلام

پویایی و زنده بودن بررسی سیره توسط استاد دلایل گوناگونی دارد؛ مهم تر از همه اینکه استاد درد دین داشت، درد گمنامی این شخصیت های واقعی اسلام را داشت، و احساس رسالت و مسؤولیتی را در برابر آنها می نمود. دیگر اینکه توجه به نیازهای زمان، سؤالات، اشکالات، شبهات جامعه، به ویژه جوانان دانشگاهی، داشت. به همین دلیل در لابلای این مباحث طرح سؤال توسط مخاطبان گنجانده شده بود. سوم اینکه او نسل جوان و روشنفکر و زبان آنها را به خوبی می شناخت، او نه تنها از شبهات و پرسش های آنان ناراحت نمی شد، بلکه خود به دنبال شناسایی شبهات جدید بود.

................... ص 78 ..........................

ایشان در جایی نوشته است:

من مکرر در نوشته های خودم نوشته ام، من هرگز از پیدایش افراد شکاک در اجتماع، که علیه اسلام سخنرانی کنند و مقاله بنویسند، متأثر نمی شوم، هیچ! از یک نظر خوشحال هم می شوم، چون می دانم پیدایش این ها سبب می شود که چهره ی اسلام بیشتر نمایان بشود وجود افراد شکاک و افرادی که علیه دین سخنرانی می کنند، وقتی خطرناک است که حامیان دین آنقدر مرده و بی روح باشند که در مقام جواب برنیایند. (مطهری، بی تا، 4 ، 63 و 134)

استاد بر مبنای این منطق دین که خداوند قبل از مؤاخذه ی جاهلان، عالمان را مؤاخذه می کند، از حامیان دین که در برابر سؤالات و شبهات سکوت می کنند انتقاد می کند.

شاید مهم تر از همه، آن است که استاد نگاه نو به سیره دارد و سیره را فقط زندگی و رفتارهای آنها در زندگی فردی و اجتماعی نمی داند و حتی سیره را فقط تحلیل علل و عوامل و دلایل موضع گیری های آنها نمی داند، بلکه به دنبال آن است تا از سیره ی آنها قوانین، اصول و قواعدی استخراج نماید، زیرا این اصول در همه ی شرایط زمان و مکان قابل استفاده است و حضور امامان علیهم السلام را در صحنه ی اجتماعی - سیاسی، فرهنگی جامعه، عینی و ملموس می نماید. استاد در جایی نوشته است:

چند سال پیش من فکر کردم که در زمینه ی سیره ی پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله به همین سبکی که عرض خواهم کرد کتابی بنویسم ... چیزی در این باره بنویسم تا بعد دیگران بیایند بهترش را بنویسند. ولی وقتی انسان تعمق می کند می بیند چقدر (سیره) عمیق است. همین طور که سخنان پیغمبر ما عمیق است، رفتار پیغمبر ما آنقدر عمیق است که از جزئی ترین کار پیغمبر می شود قوانین استخراج کرد. (مطهری، 1369 ، 47)

10 ) مطالعات میان رشته ای

یکی از نکات مهم در روش شناسی سیره ی معصومین علیهم السلام استاد مطهری،

.......................... ص 79 .....................

مطالعات میان رشته ای است که نه تنها زمینه ی بررسی های تطبیقی را فراهم می آورد، بلکه نگاه های تازه ایجاد می کند، دیدگاه ها را تعمیق می نماید، از قشری نگری، یک بعدی نگری، نتیجه گیری سریع و قطعی باز می دارد و به محقق روحیه ی احتیاط و دقت علمی، حوصله ی بیشتر و سعه ی صدر می بخشد و ابعاد گوناگون یک موضوع و حقیقت آن را روشن تر می نماید.

استاد در زمینه ی سیره، علاوه بر مطالعات ضابطه مند فقهی و اصولی و علاوه بر آموخته های فلسفی و عرفانی در دوران طلبگی، به مطالعه ی روشمندانه در زمینه ی تاریخ اسلام، تفسیر قرآن، منابع حدیثی شیعه و سنی، همت گماشته و همچنین تاریخ اسلام را از منظر محققان شیعه، سنی و غربی ها مطالعه نموده است. علاوه بر آن استاد مطالعاتی در زمینه ی روانشناسی، جامعه شناسی، اقتصاد، فرهنگ، تمدن و... قبل از بررسی سیره ی معصومین علیهم السلام داشته است. حتی کتاب های ادبی فارسی و عربی، سبک های ادبی فارسی و عربی و فلسفه ی غرب و شرق مورد مطالعه ی ایشان بوده است.

منظور از مطالعه ی میان رشته ای، التقاط شیوه ها و مبانی مطالعات عقلانی، علمی (تجربی)، عرفانی و تاریخی و... نیست و نیز نفی تخصص در رشته ی خاص نمی باشد. اطلاعات گسترده از علوم شرط لازم مطالعه ی میان رشته ای است، اما شرط کافی نیست، باید روش منطقی در بهره مندی و نتیجه گیری از اطلاعات مختلف داشت.

در عرصه ی روش شناسی تحقیق، پژوهشگران جدید افزون بر شیوه های تاریخی، توصیفی، تجربی و... که تاکنون بر سر زبان ها بوده است و می توان همه ی آن را با نگاه حصرگرایی روش شناختی مورد ارزیابی قرار داد، از روش مطالعه ی میان رشته ای سخن به میان آورده اند. (فرامرز قراملکی، 1380 ، 321 به بعد)

در واقع، اگر در تحلیل یک موضوع فقط به دانش خاصی توجه نموده و از دیگر علوم و روی آوردها غفلت شود، به حصرگرایی روش شناختی دچار شده ایم، حصرگرایی گرفتن وجهی یا وجوهی محدود از جهات گوناگون و ابعاد

.............................. ص 80 ............................

مختلف یک موضوع به جای کنه و حقیقت و تمامی ابعاد آن خواهد بود.

و می توان به طور خلاصه چنین گفت:

مطالعات میان رشته ای کثرت گرایی روشمند است و براساس آن محقق تنها در مقام جمع آوری اطلاعات و آراء نیست، بلکه اطلاعات و آراء مختلف را با نگرش جامع و روشمند در تصرف و ترکیب می گیرد، تا با توجه و اشراف بر آنها به دیدگاهی ژرف تر برسد. (فرامرز قراملکی، 1380 ، 331)

یکی از دلایل ژرف نگری استاد، مطالعات میان رشته ای ضابطه مند ایشان بوده است و این پس از عمیق شدن حداقل در یک رشته ی تخصصی می باشد و استاد حداقل در سه رشته ی فقه و اصول، فلسفه و عرفان مسلط و توانمند بود.

11 ) نگاه آسیب شناسانه به سیره ی امامان علیهم السلام

استاد در بررسی سیره ی ائمه علیهم السلام به تحریفات، به ویژه در مورد واقعه ی کربلا، پرداخته و با بحثی عالمانه به بررسی معنای تحریف و انواع لفظی و معنوی آن با بیان نمونه ها، خطرات تحریفات، به ویژه تحریف معنوی و آنگاه به عوامل تحریف پرداخته و قوم یهود را قهرمان تحریف و مقابله با تحریف را ضروری دانسته است.

به عنوان نمونه ای از تحریفات، ایشان از داستان ساختگی عروسی قاسم، مبالغه در تعداد کشتگان دشمن، هفتاد و دو ساعت بودن روز عاشورا و داستان شهربانو و... سخن گفته و رویکردی که امام حسین علیه السلام براساس یک دستور خصوصی کشته شده اند، را از موارد تحریف معنوی شمرده و روضه های ساختگی را رد کرده است.

تحریف یعنی متمایل کردن یک چیز از آن مسیر اصلی و وضع اصلی که داشته است یا باید داشته باشد. ... تحریف انواعی دارد ... تحریف یا لفظی است یا معنوی ... تحریف لفظی این است که در ظاهر و در لفظ سخن تصرف کنید ... تحریف معنوی خلاف مقصد و مقصود گوینده است. (مطهری، 1377 ، 59-58)

........................... ص 81 ...............................

استاد می نویسد که امام حسین علیه السلام سه گونه شهادت دارد؛ «شهادت تن» به دست یزیدیان و «شهادت شهرت و شخصیت» به دست خلفای اموی و گاه عباسی و «شهادت هدف» به دست اهل منبر و تحریف گران، که از آن دو مهم تر و دردناک تر است و اینکه هدف قیام امام را سبب سازی برای شفاعت گناهکاران بدانیم و مکتب حسینی، که صالح پرور و حتی مصلح پرور است، تبدیل به کارخانه ی گناهکار سازی نماییم و این از مصادیق بارز تحریف معنوی است.

دیگر اینکه عاشورا را نمایشگاه جنایت و بهانه ای برای اشک ریختن و مصیبت خوانی نماییم حال آنکه عاشورا نمایشگاه معنویت، انسانیت، حماسه و قهرمانی است.

به همین دلیل استاد معتقد است که همه، از عالم و عامی، در مبارزه با تحریفات وظیفه دارند و تاکنون کوتاهی کرده اند.

استاد خود به نقد چند کتاب در زمینه ی عاشورا، از جمله کتاب روضة الشهداء ملا حسین واعظ کاشفی و اسرار الشهادة ملا آقای دربندی پرداخته است (مطهری، 1377 ، ج 1 ، 87)، و این دیدگاه را که امام خود و یارانش را به کشتن داد و خانواده اش را به اسیری انداخت تا شفیع گناهکاران امت باشد رد کرده و آن را برگرفته از تفکر مسیحیت دانسته است، و حتی به ترکیب بند مشهور محتشم کاشانی حمله می نماید که چرا بعد عاطفی و غیرحماسی عاشورا را اصل کرده و عظمت های انسانی آن را نادیده می گیرد.

استاد در مقابل، کتاب هایی مانند لؤلؤ و مرجان محدث عالی مقام میرزا حسین نوری را معرفی و با نقل مطالبی ارزشمند از او، رعایت آنها را از ضروری ترین وظایف سخنرانان می داند. همچنین به معرفی کتاب ارزشمندی در زمینه ی تاریخ عاشورا به نام بررسی تاریخ عاشورا مرحوم دکتر محمد ابراهیم آیتی پرداخته و توصیه می نماید که آن را مطالعه نمایند.

ناگفته نماند که استاد در بخش یادداشت ها، برخی نکات انتقادی را بر کتاب شهید جاوید صالحی نجف آبادی و نیز نقدی بر کتاب حسین وارث آدم شریعتی را یادآور شده است.

.............................. ص 82 .........................

12 ) کاربردی نمودن مفاهیم و اصول سیره

استاد ضمن بررسی قیام امام حسین علیه السلام ، عنصر اصلی و هدف اساسی قیام امام را طبق وصیت نامه ی امام به برادرشان، محمد حنفیه، امر به معروف و نهی از منکر دانسته و ضمن توضیح شرایط، مراحل و اقسام این فریضه ی الهی، بر جایگاه کلیدی آن از منظر عالمان دین و نظر خویش تأکید نموده است.

آنگاه درباره ی کارنامه ی مسلمانان در امر به معروف و نهی از منکر به بحث پرداخته و آن را منفی ارزشیابی نموده و خود به عنوان یک نمونه ی آشکار منکر، با توجه به اوضاع و شرایط زمان و علیرغم سیاست های رژیم پهلوی، به شدت به اسرائیل و جنایات آن حمله کرده و موشه دایان نخست وزیر وقت اسرائیل را شمر زمان شمرده و مسلمانان را به دفاع از مظلومان فلسطین دعوت می نماید، که موجب دستگیری ایشان نیز می شود. (مطهری، 1377 ، ج 1)

استاد در بحث سیره نیز رویکردی کاربردی و علمی را دنبال می کند و چنین نوشته است:

سیره، یعنی منطق عملی، غیر از منطق نظری است و می شود انسان علی رغم شرایط اجتماعی و اقتصادی و موقعیت های طبقاتی مختلف دارای یک منطق ثابت باشد، یعنی تز اسلام این است و تربیت شدگان واقعی اسلام هم نشان دادند که بشر می تواند چنین باشد. (مطهری، 1369 ، 80)

استاد در کاربردی نمودن فقط به جنبه های ایجابی و مثبت نپرداخته، بلکه به جنبه های سلبی و منفی نیز پرداخته و آنها را از نظر اسلام منسوخ دانسته است و برخی را ملغی و رد کرده است:

در منطق عملی هم بسیاری از سبک ها از اساس ... اسلام همه ی آنها را منسوخ می داند ... سعد و نحس ایام ... اصل غدر و خیانت ... اکثریت قریب به اتفاق سیاستمداران ... برای مقصد و مقصود خودشان استفاده می کنند ... اصل تجاوز، یعنی از حد یک قدم جلوتر رفتن حتی با دشمن ... اصل انتظام و استرحام ... یعنی گردنشان را کج کنند و شروع کنند به التماس کردن، ناله و زاری کردن که به ما رحم کن، ابدا ... دیگر اصل اعمال زور است.

......................... ص 83 ...............................

(مطهری، 1369 ، 81 ، 92 ، 94 ، 96 و 97)

شهید مطهری در جای دیگر منطق زور و منطق فریب را در سیاست های آمریکا و انگلیس به سیاست یزید و معاویه تشبیه می کند.

می توان گفت از منظر استاد سیره ی معصومین علیهم السلام برای همگان از دانشمندان و مردم کاربرد دارد؛ سیره ی اجتماعی آنان برای جامعه شناسان، سیره ی شخصی آنان برای روانشناسان، سیره ی حکومتی آنان برای سیاستمداران، سیره ی اقتصادی آنان برای اقتصاددانان، سیره ی معنوی آنان برای عارفان و... .

13 ) نقش احیاگرانه و مصلحانه ی استاد در طرح سیره ی معصومین علیهم السلام

استاد در بیان سیره ی امامان علیهم السلام با بیان درس ها و اسرار گوناگون حرکت های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آنان و تحلیل جامع در جایگاه احیاگر و اصلاح گری اجتماعی قرار می گیرد. از جمله درباره ی قیام عاشورا با روشنگری درباره ی خرافات و جعلیات آن نه تنها فضای نقادانه در این مباحث را می گشاید، بلکه با احیای امر به معروف و نهی از منکر گام بلندی در جهت احیا و گسترش فرهنگ حماسی عاشورا برمی دارد.

ایشان اساسا حرکت تمامی امامان را در مسیر اصلاح امت و احیای سیره ی پیامبر صلی الله علیه و آله می داند. به همین دلیل کوشش می نماید در بیان سیره ی امامان علیهم السلام ، علاوه بر موضوع دین شناسی که اهمیت به سزایی دارد، الگوی عملی برای مسلمانان در شرایط کنونی ارائه نماید. از همین جاست که کوشش می کند با تحلیل ابعاد زندگی پیامبر و امامان علیهم السلام ، ما را به اصولی رهنمون شود که بتوان از آنها راهکارهای عملی برای زمان کنونی به دست آورد و فقط به ذکر و نقل وقایع نمی پردازد، بلکه رویکرد تحلیلی به سیره ی آنها داشته تا از آنها در امور فردی، خانوادگی و اجتماعی الگوبرداری نماییم.

پژوهش تحلیلی سیره ی پیامبر و امامان علیهم السلام از دو جنبه معنی دار است؛ یکی شناخت رفتارها، موضع گیری ها، افکار و جهت گیری ها می باشد و دیگری اصول

........................ ص 84 ....................

حرکت های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی است، که جنبه ی دوم نگاه الگوگرایانه است. مهم ترین عنصر در احیاگری و اصلاح گری، ارائه ی الگویی است که می تواند تحول ایجاد کند. به همین دلیل استاد می نویسد:

سیر غیر از سیره است. سیر یعنی رفتار، هر کس در عالم همچنان که گفتار دارد، رفتار هم دارد، ولی سیره عبارت است از سبک و اسلوب و متد خاصی که افراد صاحب اسلوب و سبک و منطق در مسیر خودشان به کار می برند. (مطهری، 1369 ، 52)

استاد در معرفی نهضت حسینی بُعد حماسی آن را پررنگ می نماید، زیرا نهضت حسینی با بعد حماسی عامل شخصیت یافتن جامعه ی اسلامی و الگوی قهرمانی و کرامت انسانی می باشد. ایشان با نقد دو چهره ی حماسی و فاجعه ای یا مرثیه ای، نهضت امام را حماسه ای مقدس قلمداد کرده و در یک نگاه روانشناسانه، ضمن موافقت با عباس محمود عقاد نویسنده ی برجسته ی مصری، که برای درک شخصیت و روانشناسی هر بزرگی قائل به کلیدی است، کلید شخصیت امام حسین علیه السلام رابر مبنای سخنان و عملکرد ایشان روحیه ی حماسی و آزادگی و صلابت دانسته (مطهری، 1377 ، ج 1 ، 36) و بُعد اصلی قیام امام را همان بُعد حماسی آن، که از آن غفلت شده است، می داند.

14 ) شیوه ی پرسش و پاسخ

استاد در مباحث سیره ی امامان علیهم السلام و موضوع امامت و بسیاری مباحث دیگر که به صورت سخنرانی بوده است، عموما در آغاز یا انتهای بحث به شیوه ی پرسش و پاسخ موضوعات را تحلیل، و تبیین و پیگیری می نماید.

سؤال: آیا در فقه برادران اهل تسنن، در مورد جهاد، اختلافی با فقه ما هست یا نه؟ و اگر هست موارد اختلاف چیست؟

جواب (استاد): مسأله ی فقه اهل تسنن را باید مطالعه کنم، نگاه می کنم و برایتان عرض می کنم. (مطهری، 1367 ، 80)

دقت در پاسخ های استاد، خود شیوه ی آموزشی جالبی دارد. اولاً پاسخ

............................ ص 85 .....................

سؤالی را که نمی داند به صراحت می گوید، ثانیا پاسخ، کلیشه ای و در قالب یک کلمه و دو کلمه نیست، ثالثا جوانب سؤال را بررسی می نماید، رابعا گاه سؤال را تکمیل و جامع تر می نماید، خامسا حتی سؤال صددرصدی مخالف نظر خودشان را شنیده و با مدارا و منطق به پاسخ آن می پردازد.

سؤال: اگر امیرالمؤمنین علیه السلام به جای امام حسن علیه السلام می بود، آیا صلح می کرد یا نه؟ حضرت علی علیه السلام می فرمود من حاضر نیستم یک روز حکومت معاویه را تحمل کنم، چگونه امام حسن علیه السلام راضی به حکومت معاویه شد؟

جواب (استاد): این سؤال را که «اگر حضرت امیر علیه السلام در جای امام حسن علیه السلام بود صلح می کرد یا نه؟»، به این شکل نمی شود جواب داد. بله اگر شرایط حضرت علی علیه السلام مثل شرایط حضرت امام حسن علیه السلام می بود، صلح می کرد، اگر بیم کشته شدنش در مسند خلافت می رفت ... چرا امیرالمؤمنین علیه السلام حاضر نیست یک روز حکومت معاویه را قبول کند، ولی امام حسن علیه السلام حاضر می شود؟ شما این دو را با همدیگر مخلوط می کنید. حضرت امیر علیه السلام حاضر نیست یک روز، معاویه به عنوان نایب او ... حکومت کند، ولی امام حسن علیه السلام که نمی خواهد معاویه را نایب و جانشین خود قرار دهد، بلکه می خواهد خود کنار برود. (مطهری، 1367، 103-102)

در سؤالی دیگر، چون بحث تاریخی است، استاد با همان منطق تاریخی پاسخ می دهد، نه براساس اعتقاد شیعی:

سؤال: آیا امام حسین علیه السلام هم صلحنامه را امضا کرده اند؟ آیا ایشان به صلح امام حسن علیه السلام اعتراض داشته اند؟

پاسخ (استاد): من جایی ندیده ام که امام حسین علیه السلام هم صلحنامه را امضا کرده باشد ... حتی یک عده ای که با صلح امام حسن علیه السلام مخالف بودند آمدند نزد امام حسین علیه السلام که ما این صلح را قبول نداریم، آیا بیاییم با تو بیعت کنیم؟ فرمود نه ... از نظر تاریخ مسلم این است که امام حسین علیه السلام صددرصد تابع صلح امام حسن علیه السلام بود (از نظر تاریخ عرض می کنیم والاّ از نظر امامت که ما نمی توانیم تفکیک کنیم). (مطهری، 1367 ، 108)

................... ص 86 .........................

در پیشگفتار هر دو کتاب امامت و رهبری و سیری در سیره ی ائمه اطهار علیهم السلام ، شورای نظارت بر نشر آثار استاد تصریح می کند که اولاً مباحث به صورت سخنرانی بوده است و ثانیا غالبا در پایان جلسات، پرسش و پاسخ بوده است، ثالثا شبهات زندگانی برخی امامان مورد بررسی قرار گرفته است. (مطهری، 1376 ، 8)

این سنت شکنی استاد در جلسات سخنرانی و منبر، در آن دوران کاری نو محسوب می شد که متأسفانه اکنون نیز جز موارد نادر فراموش شده است و این شیوه را در جلسات و مناظرات امامان علیهم السلام نیز مشاهده می کنیم.

15 ) استفاده از منابع معتبر، معرفی کتاب ها و شخصیت ها

استاد در طرح موضوعات همواره از منابع معتبر و متعدد استفاده می نماید و در ضمن آن به معرفی کتاب، نویسنده ی آن و ویژگی های فکری او، به گونه ای بی طرفانه و منصفانه می پردازد، که درسی برای محققان، پژوهشگران و حتی سخنرانان و معلمان می باشد.

به عنوان نمونه موارد ذیل را ملاحظه فرمایید.

در اینجا ما از کتاب ابوالفرج اصفهانی استفاده می کنیم؛ باز هم از باب اینکه تا آنجا که من گشته ام کسی بهتر و مفصل تر از او نقل نکرده، و ابوالفرج نیز یک مورخ اموی سنی است، به او اصفهانی می گویند از باب اینکه ساکن اصفهان بوده است، ولی اصلاً اصفهانی نیست اصلاً اموی است، و با اینکه اموی است یک مورخ سنی بی طرف است، شیخ مفید در کتاب ارشاد از همین ابوالفرج نقل می کند، نه از روایات اهل تشیع. (مطهری، 1367، 131)

در مورد کتاب ارزشمند الفهرست از ابن الندیم می نویسد:

الفهرست ابن الندیم در فن خودش - که کتابی است در کتابشناسی - از معتبرترین کتب دنیا شمرده می شود، آنچنان محققانه در مورد کتابشناسی بحث کرده است که امروز اروپایی ها برای این کتاب فوق العاده ارزش قائل

...................... ص 87 ........................

هستند. ابن الندیم در قرن چهارم هجری می زیسته، او در این کتاب، کتاب های دوره ی اسلامی و بعضی کتاب های غیردوره ی اسلامی را (کتاب هایی که در زمان خودش وجود داشته) معرفی می کند. اصلاً یک نابغه ای بوده. یک وراّق و یک کتابفروش، ولی آنقدر فاضل و دانشمند بوده که انسان وقتی کتاب هایش را می خواند حیرت می کند ... انواع خطوطی را که در زمان خودش رایج بوده، انواع زبان های زمان خودش و نیز ریشه های زبان ها را نشان می دهد ... ابن الندیم شاید شیعه باشد. (مطهری، 1367 ، 6 و 155)

استاد، در جای دیگر، علیرغم اینکه مطلب در کتاب های تاریخی شیعه مانند ارشاد مفید و یا کتاب هایی که روایات تاریخ دارند مانند عیون اخبار الرضا از شیخ صدوق موجود است، به سراغ منابع اهل تسنن می رود که اعتبار تاریخی آن بیش از کتب فوق است. این نه تنها شیوه ی علمی محققانه ی استاد را نشان می دهد، بلکه بی طرفی و دوری از تعصب را نیز نشان می دهد.

من قبل از این که به این تاریخ های شیعی استناد کرده باشم، در درجه ی اول کتابی از مدارک اهل تسنن را مدرک قرار می دهم و آن کتاب مقاتل الطالبین ابوالفرج اصفهانی است. او از اکابر مورخین دوره ی اسلام است، او اصلاً اموی و از نسل بنی امیه است ... در عصر آل بویه می زیسته ... مسلم سنی است ... او صاحب کتاب الاغانی است ... یعنی آوازها، تاریخچه ی موسیقی را در دنیای اسلام و به تناسب تاریخچه ی موسیقی، تاریخچه های خیلی زیاد دیگری را در این کتاب، ظاهرا هجده جلد بزرگ، بیان کرده است ... این کتاب آنقدر جامع و پرمطلب است ... افرادی از محدثین شیعه از قبیل مرحوم مجلسی و مرحوم حاج شیخ عباس قمی از کتاب الاغانی ابوالفرج نقل می کنند. (مطهری، 1367 ، 199)

البته این شیوه ی عالمان بزرگ اسلامی و شیعی از قرون اولیه ی اسلامی و به دلیل آموزه های دینی بوده است که سخن حق را از دشمن بگیرید و سخن باطل را از اهل حق قبول نکنید و ناقدان سخن باشید.

........................ ص 88 ............................

16 ) بررسی واژگان کلیدی و ریشه یابی آنها

استاد به مناسبت مباحث واژه های اصلی و مهم را به دقت بررسی و ریشه یابی نموده و گاه تاریخچه ی آنها را بیان می کند و کاربرد آنها را در قرآن و حدیث جستجو می نماید.

به عنوان نمونه، درباره ی واژه ی امام چنین می نویسد:

کلمه ی امام یعنی پیشوا. کلمه ی پیشوا در فارسی ترجمه تحت اللفظی امام است. در عربی، کلمه ی امام یا پیشوا مفهوم مقدسی ندارد، پیشوا یعنی کسی که پیشرو است و عده ای تابع و پیرو او هستند، اعم از آن که آن پیشوا عادل و راه یافته و درست رو باشد، یا باطل و گمراه باشد. قرآن هم کلمه ی امام را در هر دو مورد اطلاق کرده است؛ در یک جا می فرماید وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا... و در جای دیگری گوید أَئِمَّةً یَدْعُونَ إِلَی النّارِ. (مطهری، 1376 ، 46)

استاد در جای دیگر، در مورد فرق اکمال و اتمام چنین می نویسد:

فرق این دو کلمه (در فارسی و بیشتر در عربی) با یکدیگر این است که «تمام» در جایی گفته می شود که یک چیزی اجزایش باید پشت سر یکدیگر بیاید، تا وقتی که هنوز همه ی اجزائش مرتب نشده است، می گوییم ناقص است، وقتی که آخرین جزئش هم آمد، می گوییم تمام شده ...، اما در مسأله ی کامل این طور نیست، ... بلکه ممکن است هیچ جزء ناقص و ناتمامی نداشته باشد، ولی هنوز کامل نباشد ... در واقع اختلاف کامل و تمام با یکدیگر اختلاف کیفی و کمی است. (مطهری، 1376 ، 120)

استاد در جای دیگر واژه ی عصمت و مفهوم آن را بیان کرده است. (مطهری، 1376 ، 175)

یکی از واژگان کلیدی موضوع سیره ی امامان، واژه ی سیره است که نه تنها با دقت معنی و مفهوم آن را روشن می نماید، بلکه بدون معنای دقیق آن تحلیل موضوع بحث امکان ندارد و چنین آورده است.

ابتدا لغت «سیره» را معنی بکنم که تا این لغت را معنی نکنم نمی توانم سیره ی پیغمبر صلی الله علیه و آله را تفسیر بکنم. «سیره» در زبان عربی از ماده ی «سیر» است. «سیر» یعنی حرکت، رفتن، راه رفتن و «سیره» یعنی نوع راه رفتن. سیره بر وزن فعله

........................... ص 89 ...........................

است و فعله در زبان عربی دلالت می کند بر نوع مثلاً جَلسَه یعنی نشستن و جِلسَه یعنی سبک و نوع نشستن و این نکته ی دقیقی است. (مطهری، 1369 ، 48)

سخن آخر

بررسی ویژگی های روش شناسی استاد مطهری نیاز به شناخت منظومه ی فکری ایشان و شناخت زوایای فکری، اعتقادی، روحی، درونی، معنوی و اجتماعی این شخصیت سترگ دارد، که مجالی و فرصتی بیشتر را می طلبد و نیاز است تا از منظر و رویکردهای فلسفی، عرفانی، روانشناسانه، جامعه شناسانه و فرهنگ شناسانه و زمان شناسانه و بسیاری ابعاد دیگر نگریسته شود.

سلام بر او روزی که متولد شد و روزی که به شهادت رسید و روزی که برانگیخته شود.

مقالات مرتبط:

روش سیره شناسی استاد مطهری بخش اول

منابع و مآخذ

1 ) قرآن کریم.

2 ) نهج البلاغه.

3 ) فرامرز قراملکی، احد (1380)، روش شناسی مطالعات دینی، مشهد، دانشگاه علوم اسلامی رضوی.

4 ) مطهری، مرتضی (1369)، آشنایی با قرآن، تهران، صدرا.

5 ) مطهری، مرتضی (1384)، الغدیر و وحدت اسلامی، روزنامه قدس، شماره 1591 .

6 ) مطهری، مرتضی (1376)، امامت و رهبری، تهران، صدرا.

7 ) مطهری، مرتضی (بی تا)، پیرامون انقلاب اسلامی، قم، صدرا.

8 ) مطهری، مرتضی (1377)، حماسه حسینی، تهران، صدرا.

9 ) مطهری، مرتضی (1367)، سیری در سیره ائمه، تهران، صدرا.

10 ) مطهری، مرتضی (1369)، سیری در سیره نبوی، تهران، صدرا.

11 ) مطهری، مرتضی (1354)، سیری در نهج البلاغه، تهران، مرکز مطبوعاتی دارالتبلیغ اسلامی.

 


کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است