در
کتابخانه
بازدید : 745164تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
مقدمه
Expand پیشگفتارپیشگفتار
Expand بخش اول: خواستگاری و نامزدی بخش اول: خواستگاری و نامزدی
Expand بخش دوم: ازدواج موقت بخش دوم: ازدواج موقت
Expand بخش سوم: زن و استقلال اجتماعی بخش سوم: زن و استقلال اجتماعی
Expand بخش چهارم: اسلام و تجدد زندگی بخش چهارم: اسلام و تجدد زندگی
Collapse بخش پنجم: مقام انسانی زن از نظر قرآن بخش پنجم: مقام انسانی زن از نظر قرآن
Expand بخش ششم: مبانی طبیعی حقوق خانوادگی بخش ششم: مبانی طبیعی حقوق خانوادگی
Expand بخش هفتم: تفاوتهای زن و مردبخش هفتم: تفاوتهای زن و مرد
Expand بخش هشتم: مهر و نفقه بخش هشتم: مهر و نفقه
Expand بخش نهم: مسأله ی ارث بخش نهم: مسأله ی ارث
Expand بخش دهم: حق طلاق بخش دهم: حق طلاق
Expand بخش یازدهم: تعدد زوجات بخش یازدهم: تعدد زوجات
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
اصلی كه در این استدلال به كار رفته این است كه لازمه ی اشتراك زن و مرد در حیثیت و شرافت انسانی، یكسانی و تشابه آنها در حقوق است. مطلبی هم كه از نظر فلسفی باید انگشت روی آن گذاشت این است كه لازمه ی اشتراك زن و مرد در حیثیت انسانی چیست؟ آیا لازمه اش این است كه حقوقی مساوی یكدیگر داشته باشند
مجموعه آثار شهید مطهری . ج19، ص: 129
به طوری كه ترجیح و امتیاز حقوقی در كار نباشد؟ یا لازمه اش این است كه حقوق زن و مرد علاوه بر تساوی و برابری، متشابه و یكنواخت هم بوده باشند و هیچ گونه تقسیم كار و تقسیم وظیفه ای در كار نباشد؟ شك نیست كه لازمه ی اشتراك زن و مرد در حیثیت انسانی و برابری آنها از لحاظ انسانیت، برابری آنها در حقوق انسانی است اما تشابه آنها در حقوق چطور؟ .

اگر بنا بشود تقلید و تبعیت كوركورانه از فلسفه ی غرب را كنار بگذاریم و در افكار و آراء فلسفی كه از ناحیه ی آنها می رسد به خود اجازه ی فكر و اندیشه بدهیم، اول باید ببینیم آیا لازمه ی تساوی حقوق تشابه حقوق هم هست یا نه؟ تساوی غیر از تشابه است؛ تساوی برابری است و تشابه یكنواختی. ممكن است پدری ثروت خود را به طور متساوی میان فرزندان خود تقسیم كند اما به طور متشابه تقسیم نكند. مثلاً ممكن است این پدر چند قلم ثروت داشته باشد: هم تجارتخانه داشته باشد و هم ملك مزروعی و هم مستغلات اجاری، ولی نظر به اینكه قبلاً فرزندان خود را استعدادیابی كرده است، در یكی ذوق و سلیقه ی تجارت دیده است و در دیگری علاقه به كشاورزی و در سومی مستغل داری، هنگامی كه می خواهد ثروت خود را در حیات خود میان فرزندان تقسیم كند، با در نظر گرفتن اینكه آنچه به همه ی فرزندان می دهد از لحاظ ارزش مساوی با یكدیگر باشد و ترجیح و امتیازی از این جهت در كار نباشد، به هر كدام از فرزندان خود همان سرمایه را می دهد كه قبلاً در آزمایش استعدادیابی آن را مناسب یافته است.

كمیت غیر از كیفیت است، برابری غیر از یكنواختی است. آنچه مسلّم است این است كه اسلام حقوق یكجور و یكنواختی برای زن و مرد قائل نشده است، ولی اسلام هرگز امتیاز و ترجیح حقوقی برای مردان نسبت به زنان قائل نیست. اسلام اصل مساوات انسانها را در باره ی زن و مرد نیز رعایت كرده است. اسلام با تساوی حقوق زن و مرد مخالف نیست، با تشابه حقوق آنها مخالف است.

كلمه ی «تساوی» و «مساوات» چون مفهوم برابری و عدم امتیاز در آنها گنجانیده شده است جنبه ی «تقدس» پیدا كرده اند، جاذبه دارند، احترام شنونده را جلب می كنند، خصوصاً اگر با كلمه ی «حقوق» توأم گردند.

تساوی حقوق! چه تركیب قشنگ و مقدسی! چه كسی است كه وجدانی و فطرت پاكی داشته باشد و در مقابل این دو كلمه خاضع نشود؟ !
مجموعه آثار شهید مطهری . ج19، ص: 130
اما نمی دانم چرا كار ما- كه روزی پرچمدار علم و فلسفه و منطق در جهان بوده ایم - باید به آنجا بكشد كه دیگران بخواهند نظریات خود را در باب «تشابه حقوق زن و مرد» با نام مقدس «تساوی حقوق» به ما تحمیل كنند؟ ! این درست مثل این است كه یك نفر لبوفروش بخواهد لبو بفروشد اما به نام گلابی تبلیغ كند.

آنچه مسلّم است این است كه اسلام در همه جا برای زن و مرد حقوق مشابهی وضع نكرده است، همچنانكه در همه ی موارد برای آنها تكالیف و مجازاتهای مشابهی نیز وضع نكرده است. اما آیا مجموع حقوقی كه برای زن قرار داده ارزش كمتری دارد از آنچه برای مردان قرار داده؟ البته خیر، چنانكه ثابت خواهیم كرد.

در اینجا سؤال دومی پیدا می شود و آن اینكه علت اینكه اسلام حقوق زن و مرد را در بعضی موارد، نامشابه قرار داده چیست؟ چرا آنها را مشابه یكدیگر قرار نداده است؟ آیا اگر حقوق زن و مرد، هم مساوی باشد و هم مشابه بهتر است یا اینكه فقط مساوی باشد و مشابه نباشد. برای بررسی كامل این مطلب لازم است كه در سه قسمت بحث كنیم:

1. نظر اسلام در باره ی مقام انسانی زن از نظر خلقت و آفرینش.

2. تفاوتهایی كه در خلقت زن و مرد هست برای چه هدفهایی است؟ آیا این تفاوتها سبب می شود كه زن و مرد از لحاظ حقوق طبیعی و فطری وضع نامشابهی داشته باشند یا نه؟ .

3. تفاوتهایی كه در مقررات اسلامی میان زن و مرد هست كه آنها را در بعضی قسمتها در وضع نامشابهی قرار می دهد بر اساس چه فلسفه ای است؟ آیا آن فلسفه ها هنوز هم به استحكام خود باقی است یا نه؟
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است