در
کتابخانه
بازدید : 484105تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
عدل الهی
Expand مقدّمه مقدّمه
Expand <span class="HFormat">بخش اول: </span>عدل بشری و  عدل الهی بخش اول: عدل بشری و عدل الهی
Expand <span class="HFormat">بخش دوم: </span>حلّ مشكل بخش دوم: حلّ مشكل
Expand <span class="HFormat">بخش سوم</span>تبعیض هابخش سومتبعیض ها
Expand <span class="HFormat">بخش چهارم: </span>شروربخش چهارم: شرور
Expand <span class="HFormat">بخش پنجم: </span>فوائد شروربخش پنجم: فوائد شرور
Expand <span class="HFormat">بخش ششم: </span>مرگ ومیرهابخش ششم: مرگ ومیرها
Expand <span class="HFormat">بخش هفتم: </span>مجازاتهای اخروی بخش هفتم: مجازاتهای اخروی
Expand <span class="HFormat">بخش هشتم: </span>شفاعت بخش هشتم: شفاعت
Collapse <span class="HFormat">بخش نهم: </span>عمل خیر از غیر مسلمان بخش نهم: عمل خیر از غیر مسلمان
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
از بحث گذشته نتیجه ی جالبی بدست می آید و آن اینكه: آنچه در حساب خدا مایه ی ارزش اعمال است كیفیت است نه كمیت. توجه نكردن به این نكته سبب شده گروهی از مردم در برخی از اعمال فوق العاده با ارزش اولیاء خدا وقتی كه حجم اجتماعی آنها را كوچك دیده اند افسانه سازی كنند. مثلاً درباره ی انگشتری كه امیر المؤمنین علی (ع) در حال ركوع به فقیر دادند و آیه درباره اش نازل گشت گفته اند ارزش آن معادل خراج سوریّه و شامات بوده است؛ و برای اینكه مردم باور كنند، شكل روایت به آن داده اند. به نظر اینان شگفت بوده است كه درباره ی انفاق یك انگشتر حقیر، آیه ای عظیم از قرآن نازل شود؛ و چون نتوانسته اند این معنی را باور كنند افسانه سازی كرده بهای مادی آن را بالا برده اند؛ فكر نكرده اند انگشتری كه معادل خراج سوریّه و شام باشد، در مدینه ی فقیر و بیچاره، زینت بخش دست علی (ع) نخواهد بود. فرضاً چنین انگشتری در دست علی (ع) می بود او آن را به یك گدا نمی داد بلكه با چنان انگشتری مدینه را آباد می كرد و همه ی بینوایان شهر را نجات می داد.

عقل افسانه سازان درك نكرده است كه عمل بزرگ در نزد خدا حسابی غیر از حسابهای مادی دارد؛ گویی ایشان پنداشته اند كه گران قیمت بودن انگشتر چشم خدا را- معاذ اللّه- خیره كرده و او را وادار به تحسین كرده است كه آفرین به علی، چه كار بزرگی انجام داد!
نمی دانم این كوته فكران، درباره ی قرصه های جوینی كه علی (ع) و خاندانش انفاق كردند و سوره ی «هل اتی» در شأن آنان نازل شد چه فكری كرده اند؟ لا بد در آنجا هم می گویند آرد آن نانها از جو نبوده مثلاً براده ی طلا بوده است!
نه، چنین نیست. اهمیت عمل علی (ع) و خاندانش از جنبه ی مادی كه نظرهای ما را جلب می كند نیست؛ اهمیت عمل آنان در این است كه عملی پاك و صددرصد خالص برای خدا بوده است، در آن حدّ از اخلاص كه برای ما قابل تصوّر هم نیست، اخلاصی كه در ملكوت اعلی انعكاس یافته و عكس العمل تمجید و تحسین به وجود
مجموعه آثار شهید مطهری . ج1، ص: 302
آورده است.

به قول شیخ فرید الدین عطّار نیشابوری:

گذشته زین جهان وصف سنانش
گذشته ز آن جهان وصف سه نانش
اهمیت عمل آنان در این بوده است كه قرآن نقل كرده است:

إِنَّما نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اَللّهِ لا نُرِیدُ مِنْكُمْ جَزاءً وَ لا شُكُوراً [1].

«ما فقط به خاطر روی خدا به شما انفاق می كنیم و پاداش یا تشكری از شما توقع نداریم» .
این زبان دل ایشان است كه خدای آگاه فاش نموده است؛ یعنی آنها با آن ایثار و آن گذشت، از خدا جز خدا نمی خواستند.

اینكه قرآن كریم اعمال كافران را همچون سرابی پوچ و بی حقیقت دانسته است از این جهت است كه اعمال آنان ظاهری آراسته و فریبنده دارد ولی چون برای هدفهای پست مادی فردی انجام شده نه برای خدا، چهره ی ملكوتی ندارد.

زبیده زن هارون الرشید، نهری در مكه جاری ساخته است كه از آن زمان تاكنون مورد استفاده ی زوّار بیت اللّه است. این كار، ظاهری بسیار صالح دارد. همت زبیده این نهر را از سنگلاخهای بین طائف و مكه به سرزمین بی آب مكه جاری ساخت و قریب دوازده قرن است كه حجّاج تفتیده دل تشنه لب از آن استفاده می كنند.

از نظر چهره ی ملكی، كار بس عظیمی است؛ ولی از نظر ملكوتی چطور؟ آیا ملائكه هم مانند ما حساب می كنند؟ آیا چشم آنان هم به حجم ظاهری این خیریّه خیره می شود؟ نه، آنها طوری دیگر حساب می كنند. آنان با مقیاس الهی، ابعاد دیگر عمل را می سنجند؛ حساب می كنند كه زبیده پول این كار را از كجا آورد؟ زبیده همسر یك مرد جبّار و ستمگر به نام هارون الرشید بود كه بیت المال مسلمین را در اختیار داشت و هر طور هوس می كرد عمل می نمود. زبیده از خود ثروتی نداشت و مال خود را صرف عمل خیر نكرد؛ مال مردم را صرف مردم كرد؛ تفاوتش با سایر زنانی كه مقام او را
مجموعه آثار شهید مطهری . ج1، ص: 303
داشته اند در این جهت بود كه دیگران مال مردم را صرف شهوات شخصی می كردند و او قسمتی از این مال را صرف یك امر عامّ المنفعه كرد. تازه مقصود زبیده از این كار چه بوده است؟ آیا می خواسته نامش در تاریخ بماند؟ یا واقعا رضای خدا را در نظر داشته است؟ خدا می داند و بس.

در این حساب است كه گفته شده زبیده را در خواب دیدند و از او پرسیدند كه خدا با این نهری كه جاری ساختی با تو چه كرد؟ جواب داد تمام ثوابهای آن را به صاحبان اصلی پولها داد.


[1] . دهر/9
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است