در
کتابخانه
بازدید : 105293تاریخ درج : 1391/03/21
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
مسلمین همانطور كه از نظر فقهی و آنچه مربوط است به فروع دین و مسائل
مجموعه آثار شهید مطهری . ج3، ص: 64
عملی، مذاهب و روشهای مختلفی پیدا كردند و از این جهت به فرقه های مختلف تقسیم شدند: جعفری، زیدی، حنفی، شافعی، مالكی، حنبلی و هر فرقه ای فقهی مخصوص به خود دارد، از نظر مسائل اعتقادی و چیزهایی كه مربوط است به ایمان و اعتقاد مسلمانان نیز فرقه فرقه شدند و هر فرقه ای مبانی و اصول اعتقادی مخصوص به خود دارد. اهمّ مذاهب كلامی عبارت است از: شیعه، معتزله، اشاعره، مرجئه.

اینجا ممكن است پرسشی پیش آید و اظهار تأسف شود كه چرا مسلمین در مسائل كلامی و مسائل فقهی این اندازه فرقه فرقه شدند و وحدت كلامی و فقهی خود را از دست دادند؟ اختلاف در مسائل كلامی سبب می گردد كه مسلمین در بینش اسلامی وحدت نداشته باشند و اختلاف در مسائل فقهی موجب می شود كه عمل مسلمین نیز یكنواختی خود را از دست بدهد.

این سؤال و هم این تأسف بجاست، اما لازم است به دو نكته اشاره شود: نكته ی اوّل این است كه اختلافات مسلمین در مسائل كلامی و فقهی نه به آن اندازه است كه پایه ی وحدت بینش اعتقادی و روش عملی آنها را به كلّی متزلزل كند، مشتركات اعتقادی و عملی آنها آن اندازه زیاد است كه مفترقات آنها كمتر می تواند ضربه ی اساسی وارد نماید.

نكته ی دوم این است كه اختلاف فكری و نظری در جامعه ها با همه ی وحدتها و اتّفاقها در اصول فكری، لا بدّ منه است و تا آنجا كه مبنا و ریشه ی اختلافات، طرز استنباطها باشد نه غرضها، مفید هم هست یعنی موجب تحرّك و تجسّس و بحث و كاوش و پیشرفت است. آری آنجا كه اختلافات با تعصّبات و جانبداریها و گرایشهای بی منطق احساساتی توأم می گردد و مساعی افراد بجای اینكه صرف در اصلاح روش خود بشود صرف تحقیر و تهمت و افترا به رقیب می شود موجب بدبختی است.

در مذهب شیعه، مردم مكلّفند كه از مجتهد زنده تقلید نمایند، مجتهدان موظّفند مستقلاً در مسائل، تفكّر و اجتهاد نمایند و به آنچه از اسلاف و بزرگان رسیده بسنده نكنند. اجتهاد و استقلال در تفكر، خود به خود منجر به اختلاف نظرهایی می گردد، امّا این اختلاف نظرها به فقه شیعه حیات و حركت داده است.

پس مطلق اختلاف، محكوم نیست؛ اختلافی محكوم است كه ناشی از سوء نیّت و غرض رانی باشد و یا در مورد مسائلی باشد كه راه اصلی مسلمین را از یكدیگر جدا
مجموعه آثار شهید مطهری . ج3، ص: 65
می كند مانند مسأله ی امامت و رهبری نه مسائل فرعی و غیر اصلی.

امّا بررسی تاریخ فكری مسلمین و اینكه چه اختلافاتی از سوء نیّتها و غرض رانی ها و تعصّبها ناشی شده و چه اختلافاتی لازمه ی طبیعی تفكّر عقلی مسلمین بوده است، و هم اینكه آیا همه ی مسائل كلامی را باید جزء مسائل اصلی و همه ی مسائل فقهی را جزء مسائل غیر اصلی به شمار آورد، و یا ممكن است مسأله ای كلامی از این نظر اصالت نداشته باشد و مسأله ای فقهی اصالت داشته باشد، بحثهایی است كه از عهده ی این درس خارج است.

قبل از آنكه به نقل مذاهب كلامی بپردازیم لازم است به یك جریان در جهان اسلامی اشاره نماییم و آن اینكه گروهی از علمای اسلامی از اصل با كلام، یعنی بحث عقلی در مسائل اصولی اسلامی، مخالف شدند و آن را «بدعت» و حرام دانستند. اینها به نام «اهل حدیث» معروفند. احمد بن حنبل كه یكی از ائمّه ی فقهی اهل تسنّن است در رأس «اهل الحدیث» قرار دارد. حنابله به طور كلّی با كلام- اعمّ از كلام معتزلی یا اشعری، چه رسد به شیعی- مخالفند و به طریق اولی با منطق و فلسفه مخالفند. ابن تیمیّه ی حنبلی كه از شخصیّتهای برجسته ی دنیای جماعت است فتوا به حرمت كلام و منطق داده. جلال الدین سیوطی نیز كه اهل الحدیث است كتابی دارد به نام «صون المنطق و الكلام عن المنطق و الكلام» . مالك بن انس یكی دیگر از ائمه ی جماعت نیز هر گونه بحث و كاوشی را در مسائل اعتقادی غیر جایز می شمرد. ما در مقدّمه ی جلد پنجم اصول فلسفه و روش رئالیسم موقف شیعه را در این زمینه بیان كرده و توضیح داده ایم.

اهمّ مذاهب كلامی- همان طور كه قبلا اشاره شد- عبارت است از شیعه، معتزله، اشاعره، مرجئه. برخی مذهب خوارج و مذهب باطنیّه یعنی مذهب اسماعیلی را نیز جزء مذاهب كلامی اسلامی به حساب آورده اند [1]. ولی از نظر ما هیچ یك از این دو مذهب را جزء مذاهب كلامی اسلامی نمی توان آورد. اما خوارج بدان جهت كه هر چند عقاید خاصّی در اصول دین ابراز داشتند و شاید اوّلین مسائل اصول دینی از طرف آنها طرح شد، یعنی آنها بودند كه پاره ای عقاید در مورد امامت و كفر فاسق آوردند و منكر آن عقاید را كافر دانستند، ولی اوّلاً یك مكتب فكری و استدلالی به
مجموعه آثار شهید مطهری . ج3، ص: 66
وجود نیاوردند- و به عبارت دیگر آنها یك نظام فكری در جهان اسلام نیافریدند- و ثانیاً از نظر ما شیعیان انحرافات فكری خوارج در حدّی است كه مشكل است بتوان آنها را در زمره ی مسلمین به حساب آورد. چیزی كه كار را آسان می كند این است كه خوارج منقرض شدند و تنها یك فرقه ی آنها كه «اباضیّه» نامیده می شوند كم و بیش پیروانی دارند. اباضیّه معتدل ترین فرق خوارج بودند و به همین دلیل تاكنون منقرض نشده اند.

باطنیّه نیز آن قدر در اندیشه های اسلامی بر اساس باطنیگری دخل و تصرّف كرده اند كه می توان گفت اسلام را «قلب» كرده اند. به همین دلیل، مسلمین جهان حاضر نیستند آنها را جزء فرق اسلامی به شمار آورند.

در حدود سی سال پیش كه «دار التّقریب بین المذاهب الاسلامیّة» در قاهره تأسیس شد و مذاهب شیعه ی امامیّه، زیدی، حنفی، شافعی، مالكی، حنبلی، هر كدام نماینده داشتند، اسماعیلیان خیلی كوشش كردند كه نماینده بفرستند ولی از طرف سایر مسلمین مورد قبول واقع نشد.

باطنیّه، علی رغم انحرافات زیادشان، بر خلاف خوارج كه از خود مكتب و نظام فكری نداشتند، از یك مكتب كلامی و فلسفی نسبتاً قابل توجّهی برخوردارند، شخصیّتهای فكری با اهمّیّتی در میان آنها ظهور كرده است و كتب قابل توجّهی نیز از آنها به یادگار مانده است. اخیراً مستشرقین عنایت فراوانی به افكار و آثار باطنیّه نشان می دهند.

از جمله شخصیّتهای برجسته ی اسماعیلیّه «ناصر خسرو علوی» شاعر فارسی زبان معروف متوفّی در سال 481 هجری است. كتاب جامع الحكمین و كتاب وجه دین و خوان اخوان او معروف و مشهور است. و از جمله «ابو حاتم رازی» متوفّی در 332 صاحب كتاب اعلام النّبوّة است. و دیگر «ابو یعقوب سجستانی» صاحب كتاب كشف المحجوب و متوفّی در حدود نیمه ی دوم قرن چهارم است. ترجمه ی فارسی این كتاب اخیراً چاپ و منتشر شده است.

یكی دیگر از شخصیّتهای معروف اسماعیلیّه «حمید الدین كرمانی» شاگرد «ابو یعقوب سجستانی» است. «حمید الدین» كتب زیادی در زمینه ی مذهب اسماعیلیّه تألیف كرده است. یكی دیگر «ابو حنیفه نعمان بن ثابت» معروف به «قاضی نعمان» است كه به عنوان «ابو حنیفه ی شیعی» (شیعه ی اسماعیلی) معروف است. این مرد
مجموعه آثار شهید مطهری . ج3، ص: 67
اطّلاعاتش در فقه و حدیث خوب است. كتاب معروف دعائم الاسلام او سالها پیش در تهران با حروف سنگی چاپ شده است.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج3، ص: 68

[1] . المذاهب الاسلامیّین عبد الرحمن بدوی، ج /1ص 34.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است