مرحوم شیخ عبّاس قمی- رضوان اللّه علیه- در كتاب
سفینة البحار [1] از مطرّزی كه
مجموعه آثار شهید مطهری . ج3، ص: 459
یكی دیگر از لغویّون است نقل می كند كه گفته است فطرت یعنی خلقت. آنگاه حدیث
«كلّ مولود یولد علی الفطرة» را از
غوالی اللّئالی نقل می كند و بعد حدیثی از امام صادق
(علیه السّلام) نقل می كند كه به یك مناسبتی لغت «فطره» را به كار برده اند ولی در غیر
مورد فطرتی كه ما می گوییم. ابی بصیر می گوید كه روزی خدمت امام صادق
(علیه السّلام) بودیم، گوشت شتری آوردند و خوردیم، بعد مقداری شیر آوردند و
ایشان از آن شیر آشامیدند و به من گفتند كه تو هم بیاشام و من نیز آشامیدم و گفتم:
ایش؟ این چیست؟ (دیدم یك مزه ی خاصّی می دهد)
قال انّها الفطرة فرمود این «فطرة»
است
[2](كفك شیر تازه در وقت دوشیدن) .
پس باز همان مفهوم ابتدائیّت در این لغت هست. از لغت «فطرت» می گذریم.
[1] . بهترین و مفیدترین كتاب مرحوم شیخ عبّاس قمی همین كتاب است كه در زمینه ی احادیث است و كشتی بحار
است؛ یعنی ایشان احادیث بحار مرحوم مجلسی را با لغات مشخّص كرده است و در واقع یك فهرستی است از
[2] . آنچه در نظرم است، در خراسان به آن «جیك» و در بعضی جاها به آن «آغوز» می گویند كه همان شیر ابتدایی است
كه برای اوّلین بار از حیوانی كه بچّه زاییده است گرفته می شود.