می توان گفت كه جنابعالی خواستید بفرمایید كه اینها سه بیان مختلف در توجیه
و تعبیر دین دارند
[1]. ولی می شود گفت كه این سه بیان، سه بیان مختلف نیست، همه
گوشه هایی از یك نظریّه و یك فرضیّه و یك بیان است.
در نظریّه ای كه دیگران عامل جهل یا عامل ترس را سبب پیدایش دین
دانسته اند آنها در واقع به عامل اجتماعی توجه نكرده اند و توجّهشان به عامل فردی
بوده و به عبارت دیگر توجیه روانشناسانه كرده اند نه توجیه جامعه شناسانه. آنها
گفتند انسان- به همان دلایلی كه قبلاً گفتیم: یا به علت جهلش و یا به علت ترسش-
گرایش به دین پیدا كرده است. روی حساب اینها می تواند در دوره ای كه اینها اسم
آن را «دوره ی اشتراك اوّلیّه» گذاشته اند نیز دین وجود داشته باشد، یعنی در آن دوره ای
كه به قول اینها مسأله ی طبقات و مالكیّت وجود نداشته بازهم دین می تواند وجود داشته
باشد، چون منشأش یك جنبه ی شخصی و فردی و روانشناسی است.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج3، ص: 577
[1] . [قبل از بیانات استاد، كنفرانس درباره ی مقاله ی سابق الذكر ادامه یافته است. ]