در
کتابخانه
بازدید : 480287تاریخ درج : 1391/03/21
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
موضوع بحث «فطرت» است. بحث فطرت از یك طرف یك بحث فلسفی است. . . [1] موضوعات مهمّ فلسفه این سه موضوع است: خدا، جهان، انسان. این بحث، بحثی است مربوط به «انسان» و می توان گفت از یك نظر و از یك شاخه مربوط است به انسان و خدا؛ یك سر مسأله انسان است و سر دیگر آن، خدا. در منابع اسلامی، یعنی در قرآن و سنّت، روی اصل فطرت تكیه ی فراوان شده است كه مقداری از آنها را كه قبلاً یادداشت كرده ام در این جلسه مطرح می كنم. اینكه قرآن برای انسان قائل به فطرت است یك نوع بینش خاص درباره ی انسان است.

كلمه ی «فطرت» چه كلمه ای است و آیا قبل از قرآن كسی این كلمه را در مورد انسان استعمال كرده است، یا از جمله كلماتی است كه برای اولین بار قرآن آن را در مورد انسان به كار برده است؟ ظاهراً این كلمه قبل از قرآن سابقه ای ندارد و برای اوّلین بار قرآن این لغت را در مورد انسان به كار برده است كه قرائنش را بعد عرض می كنم.

ما ابتدا باید ببینیم كه خود لغت «فطرت» چه لغتی است و دقیقا ریشه ی این لغت را
مجموعه آثار شهید مطهری . ج3، ص: 452
به دست آوریم.

مسأله ی دیگری كه باید در اینجا بحث كنیم این است كه آیا انسان به طور كلّی یك سلسله فطریّات- كه آن را تعریف خواهیم كرد- دارد یا ندارد و فاقد هر گونه فطرت است [2]؟ بحث سوم ما درباره ی خصوص دین خواهد بود كه آیا دین، فطری است و یا فطری نیست؟ قرآن صریحاً فرموده است كه دین فطری است. ما باید یك بحث علمی روی انسان و روی دین بكنیم و ببینیم آیا اساساً دین فطری است و یا فطری نیست.


[1] . [افتادگی از نوار است. ]
[2] . كلمات دیگری از قبیل «سرشت» و امثال آن را ردیف قرار نمی دهم چون ما هنوز «فطرت» را كاملاً تعریف نكرده ایم.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است