در
کتابخانه
بازدید : 316733تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand راههای اثبات نبوت (1) راههای اثبات نبوت (1)
Expand راههای اثبات نبوت (2) راههای اثبات نبوت (2)
Expand راههای اثبات نبوت (3) راههای اثبات نبوت (3)
Expand وحی (1) وحی (1)
Expand وحی (2) وحی (2)
Expand معجزه 1معجزه 1
Expand معجزه (2) معجزه (2)
Expand معجزه (3) معجزه (3)
Expand معجزه (4) معجزه (4)
Expand معجزه (5) معجزه (5)
Expand اعجاز قرآن (1) اعجاز قرآن (1)
Expand اعجاز قرآن اعجاز قرآن
Expand اعجاز قرآن (3) اعجاز قرآن (3)
Expand اعجاز قرآن (4) اعجاز قرآن (4)
Expand اعجاز قرآن 5اعجاز قرآن 5
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
بحث خودمان را در جلسه گذشته اینجور شروع و پایه گذاری كردیم و فكر كردیم كه مسائل اساسی در باب نبوت كه باید بحث بشود سه مسأله است: یكی مسأله ی نیاز بشریت به نبوت، مسأله ی دوم درباره ی وحی و ارتباطی كه پیغمبران ادعا كرده اند كه با خداوند تبارك و تعالی داشته اند. این ارتباط مرموز كه دیگران ندارند و آنها مدعی هستند كه داشته اند چیست یعنی چگونه می توان آن را توجیه كرد؟ به فرض اینكه قبول كنیم مخصوص عده ی خاص بوده و ما كه می خواهیم وارد بحثش بشویم از یك چنین ارتباطی بی بهره هستیم، قهرا تفسیرش هم برای ما فوق العاده مشكل خواهد بود اگر نگوییم ناممكن است. حالا اگر گفتیم ممكن است، باید بگوییم چطور می توانیم بگوییم ممكن است؟ آیا یك نمونه ای و یك شباهتی از آن را ما می توانیم پیدا كنیم، یك درجه ضعیفی از آن را، كه بعد بگوییم درجه ی قوی آن در پیغمبران است؟ یا نه، در مقابل این جهت فقط باید تسلیم باشیم همین طوری كه عده ای گفته اند، همین قدر باید اقرار و اعتراف كنیم كه یك رابطه ی مرموزی میان پیغمبران و خدا بوده است و آنها هم از او تعبیر به «وحی» كرده اند، و اما اینكه این ارتباط چگونه و چه نحو است ما نمی دانیم و امكان هم ندارد كه بتوانیم بفهمیم و بدانیم.

مسأله ی سوم مسأله ی آیات و معجزات انبیاء است، به عبارت دیگر دلائل انبیاء بر
مجموعه آثار شهید مطهری . ج4، ص: 371
صدق گفتار خودشان، كه بشر اگر بخواهد تصدیق بكند كه اینها من جانب الله هستند، روی چه قرینه و دلیلی باید تصدیق بكند، كه قرآن كریم از آنها تعبیر به «آیات» كرده است و بعدها در اصطلاح متكلمین كلمه ی «معجزه» اصطلاح شده است كه كلمه ی «معجزه» یك اصطلاح كلامی است، علتش را هم بعد عرض می كنیم كه چرا این اصطلاح پیدا شده، ولی به هر حال یك اصطلاحی است كه بعد علماء این را به وجود آوردند. ما یك احترام خاصی برای كلمه ی معجزه قائل نیستیم و خودمان را هم ملزم نمی دانیم كه حتما این كلمه را صادق بدانیم.

در هفته ی گذشته من در قسمت اول بحثی كردم كه مورد ایراد بعضی از رفقا بود در مسأله ی نیاز به نبوت، كه آیا بشریت نیاز به نبوت دارد یا ندارد؟ بعضی از رفقا ایرادشان به این نحو بود كه این مسأله ای كه من به عنوان نیاز ذكر كردم، چنین نیازی اصلا بشر ندارد، نمی شود ثابت كرد كه واقعا بشر نیازی به نبوت و دستگاه انبیاء و به وجود پیغمبران و قهرا دینی كه آنها از ناحیه ی خدا بیاورند دارد. و بعضی دیگر در اصل این سبك استدلال اعتراض داشتند كه به طور كلی اصلا این سبك استدلال یعنی از راه نیاز وارد شدن، سبك صحیحی نیست كه چون بشر نیازمند به نبوت است بنابراین انبیائی باید در جهان باشند، نبوت عامه ای، نبوتی به طور كلی باید در میان بشر باشد، یعنی به فرض این هم كه ما اثبات كنیم كه واقعا بشر نیازمند به چنین چیزی هست، یك دلیل قاطعی پیدا كنیم برای یك چنین نیاز و احتیاجی، دلیل نمی شود كه هر چیزی كه بشر به آن احتیاج دارد و واقعا هم احتیاج دارد، باید در جهان وجود داشته باشد، ممكن است بشر به یك چیزی احتیاج داشته باشد، احتیاجش هم واقعی باشد، ولی ما از كجا می توانیم بگوییم كه یك چنین چیزی باید وجود داشته باشد چون بشر به آن نیاز دارد؟ بعد هم استناد كردند به نوشته ی آقای مهندس بازرگان در كتاب راه طی شده كه اصلا این سبك استدلال درست نیست.

البته من ابتدا می خواستم این بحث نبوت را همان طور كه در جلسه ی گذشته دیدید خیلی سریع طی بكنیم، در سه چهار جلسه تمام كنیم و بگذریم، بعد فهمیدیم كه نه، اساسا اینجور بحث به جایی نمی رسد، هزار جور ایراد و اشكال در آن باقی می ماند و خیلی ناقص و مبهم است، و بعد هم واقعا بحث لازم و مفیدی هست، هر چه بیشتر فكر بكنیم ممكن است به مطالب روشنتری برسیم.

من اولا یك توضیحی باید درباره ی عرض خودم بدهم و بعد یك توجیهی برای بیان
مجموعه آثار شهید مطهری . ج4، ص: 372
ایشان بكنیم و بعد هم ببینیم كه دیگران چگونه بحث كرده اند.

همین مسأله نیاز و احتیاج را- كه ما به تعبیر نیاز و احتیاج عرض كردیم- اگر بخواهیم بحث بكنیم به دو شكل می شود بحث كرد. یك شكل را در اصطلاح علمای اسلامی می گویند سبك كلامی، كه فلاسفه این را منكرند و قبول ندارند. یك سبك دیگر را می گویند سبك فلسفی، كه ما هم روی آن اساس خواستیم صحبت كنیم.

کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است