قبلا باید عرض كنم كه من امروز آمادگی كافی ندارم. در مسأله ی نبوت كه بحث
می كردیم عرض كردیم كه از جنبه های ما وارد بحث می شویم. یك موضوعی كه ما در
جلسات گذشته وارد بحثش شدیم و حالا فكر می كنم كه بیان خود من در حدود زیادی
ناقص بود یعنی آنچه كه خودم می خواستم بیان بكنم درست بیان نكردم و شاید همان
بیشتر منشأ ایراد و اشكال بود این بود كه عرض كردیم یك بیان برای نبوت عامه- نه
نبوت خاصه، یعنی نه برای اثبات پیغمبری فلان پیغمبر یا پیغمبرانی كه در تاریخ
آمده اند، بلكه یك بحث كلی راجع به نبوت كه در میان بشر نبی وجود دارد و باید وجود
داشته باشد- بیانی است كه حتی در عرف علماء هم می گویند «بیان حكمای اسلام» .
در كتابهای حقوقی امروز هم كه گاهی در مسأله ی لزوم قانون بیان می كنند اسمش را
می گذارند «بیان حكمای اسلام» . من فقط پایه و نیز ریشه ی قرآنی اش را عرض می كنم
بعد دیگر از این مطلب می گذریم.