در
کتابخانه
بازدید : 315141تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand راههای اثبات نبوت (1) راههای اثبات نبوت (1)
Expand راههای اثبات نبوت (2) راههای اثبات نبوت (2)
Expand راههای اثبات نبوت (3) راههای اثبات نبوت (3)
Expand وحی (1) وحی (1)
Expand وحی (2) وحی (2)
Expand معجزه 1معجزه 1
Expand معجزه (2) معجزه (2)
Expand معجزه (3) معجزه (3)
Expand معجزه (4) معجزه (4)
Expand معجزه (5) معجزه (5)
Expand اعجاز قرآن (1) اعجاز قرآن (1)
Expand اعجاز قرآن اعجاز قرآن
Expand اعجاز قرآن (3) اعجاز قرآن (3)
Expand اعجاز قرآن (4) اعجاز قرآن (4)
Expand اعجاز قرآن 5اعجاز قرآن 5
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
بحث ما درباره ی اعجاز قرآن است. عرض كردیم كه در این مطلب كه خود قرآن خود را معجز می داند و به تعبیر خود قرآن آیت می داند، بحثی نیست یعنی خود قرآن خودش را اینچنین معرفی می كند كه سخنی بی مانند است و برای بشر به هیچ وجه مقدور نیست مانند او را بیاورد، نه برای یك فرد و دو فرد، و اگر فرض شود تمام افراد بشر دست به دست یكدیگر بدهند بلكه جن و انس دست به دست یكدیگر بدهند كه مانند آن را بیاورند ممكن نیست(قُلْ لَئِنِ اِجْتَمَعَتِ اَلْإِنْسُ وَ اَلْجِنُّ عَلی أَنْ یَأْتُوا بِمِثْلِ هذَا اَلْقُرْآنِ لا یَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَ لَوْ كانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِیراً [1]. برای اینكه كسی گمان نكند مقصود این است كه ممكن نیست افراد بشر كتابی به اندازه ی قرآن مثل قرآن بیاورند، در یك جای دیگر به تناسب بحثی كه با مخالفین داشته است می گوید: فَأْتُوا بِعَشْرِ سُوَرٍ مِثْلِهِ مُفْتَرَیاتٍ [2]شما هم ده تا سوره مثل این قرآن بیاورید. در دو جای دیگر باز به تناسب بحث دیگر می فرماید: فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ [3]یك سوره هم شما بیاورید. با توجه به
مجموعه آثار شهید مطهری . ج4، ص: 544
اینكه در قرآن سوره های بسیار كوچك یك سطری و دو سطری هم هست می توان گفت این دیگر اقل آن چیزی است كه به آن تحدّی می شده است. مثلا: إِذا جاءَ نَصْرُ اَللّهِ وَ اَلْفَتْحُ `وَ رَأَیْتَ اَلنّاسَ یَدْخُلُونَ فِی دِینِ اَللّهِ أَفْواجاً `فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَ اِسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كانَ تَوّاباً این شد یك سوره، چند جمله ای بیشتر نیست. و از آن كوچكتر سورهقُلْ هُوَ اَللّهُ أَحَدٌ است: قُلْ هُوَ اَللّهُ أَحَدٌ `اَللّهُ اَلصَّمَدُ `لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ `وَ لَمْ یَكُنْ لَهُ كُفُواً أَحَدٌهمه ی آن یك سطر است. پس در واقع مثل این است كه فرموده باشد شما هم یك سطر اینچنین بیاورید.

بازهم در قرآن آیاتی كه دلالت می كند بر این مطلب كه به اصطلاح متكلمین تحدی شده است به قرآن [وجود دارد] . «تحدی» یعنی به مبارزه طلبیدن و تعجیز كردن مردم به اینكه كسی قادر نیست. می گویند «تحدی كرده به این» یعنی این را كه آورده است به مبارزه طلبیده و مدعی شده است كه مانند این را بشر نمی تواند بیاورد و هر كس می توانید بیاورد این گوی و این میدان. و باز اینكه همین مطلب به همین معنی و مفهوم، مخالفان اسلام را در صدر اسلام و دوره های بعد- كه باز تاریخ نشان می دهد- برانگیخت كه مثلش را بسازند و خیلی هم كوشش داشته اند و نتوانسته اند، این هم یك امر تقریبا مسلّم و قطعی است كه البته ما نمی خواهیم روی آن زیاد تكیه كرده باشیم، فقط می خواهیم این مطلب را عرض كرده باشیم كه این یك مسأله ای است كه از نظر تاریخی برای مخالفین اسلام مطرح بوده است و حتی جریانهایی كه در صدر اسلام در همین زمینه ی معارضه طلبی و مبارزه طلبی قرآن بوده است، در خود قرآن كم و بیش منعكس شده است، و اصلا پیغمبر ما آن ابزار و وسیله ای كه داشت كه مردم را به این وسیله جذب می كرد و مخالفین را می كوبید فقط و فقط قرآن بود. اگر كسی در تاریخ سایر پیغمبران و اقوامشان دقت كند می بیند كه عللی كه امتها به پیغمبرهایی گرایش پیدا كرده اند خیلی مختلف است ولی در اسلام وقتی نگاه می كنیم می بینیم عامل و ابزار قرآن بوده، كه در این زمینه تاریخچه های زیادی هست، كه لزومی ندارد روی آنها یك یك بحث كنیم. همین كه قرآن را سحر و جادو می خواندند و می گفتند این سحر و جادوست، یعنی به این شكل تكذیب می كردند. به قول صادق رافعی [4]همین تكذیب اینها نوعی تصدیق ضمنی است، یعنی نمی گفتند ای بابا! این حرفها چیست،
مجموعه آثار شهید مطهری . ج4، ص: 545
اینها كه چیزی نیست، ولی وقتی می خواستند بگویند این در عین حال یك چیزی است و یك جنبه فوق العادگی دارد، ضمنا آن جنبه فوق العادگی و تأثیر فوق العاده اش را، آن ربایندگی و قوه جاذبه اش را تصدیق می كردند، منتها می گفتند این یك نوع جادوست، هر چه هست طلسمی، جادویی، چیزی در آن هست كه این جور جلب و جذب می كند.


[1] . اسراء/88.
[2] . هود/13.
[3] . بقره/23.
[4] . وی كتابی نوشته در اعجاز قرآن كه مرحوم ابن الدین آن را ترجمه كرده است و كتاب خوب و نافعی است اگر چه علمی و فنی است.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است