در
کتابخانه
بازدید : 315519تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand راههای اثبات نبوت (1) راههای اثبات نبوت (1)
Expand راههای اثبات نبوت (2) راههای اثبات نبوت (2)
Expand راههای اثبات نبوت (3) راههای اثبات نبوت (3)
Expand وحی (1) وحی (1)
Expand وحی (2) وحی (2)
Expand معجزه 1معجزه 1
Expand معجزه (2) معجزه (2)
Expand معجزه (3) معجزه (3)
Expand معجزه (4) معجزه (4)
Expand معجزه (5) معجزه (5)
Expand اعجاز قرآن (1) اعجاز قرآن (1)
Expand اعجاز قرآن اعجاز قرآن
Expand اعجاز قرآن (3) اعجاز قرآن (3)
Expand اعجاز قرآن (4) اعجاز قرآن (4)
Expand اعجاز قرآن 5اعجاز قرآن 5
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
بحث ما در اعجاز قرآن بود از جنبه های فكری یعنی از جنبه های علمی به معنی اعم. مكرر گفته ایم كه معنی اعجاز كه ما عرض می كنیم، همان چیزی است كه خود قرآن آن را «آیت» می نامد یعنی نشانه است و دلالت می كند كه این مطلب از افقی مافوق افق فكری یك انسان است، از یك افق دیگری به او رسیده است یعنی اگر او خودش می بود و ابتكار خودش، اگر خودش می بود به عنوان انسانی مثل همه انسانهای دیگر و لو اینكه یك انسان نابغه باشد امكان نداشت كه چنین مطلبی را بتواند بیان و اظهار كند. این، معنی اعجاز است یعنی معنی آیت است به تعبیری كه خود قرآن بیان می كند.

در جلسه گذشته راجع به آنچه كه امروز آن را «منطق ماده» می گویند یعنی ارائه دادن راههای لغزش فكر انسان، قسمتهایی بحث كردیم. حالا چند قسمت دیگر است كه اینها را به ترتیب باید بحث بكنیم. یكی اینكه بیان قرآن در مسائل مربوط به خدا و به اصطلاح ما وراء الطبیعه یعنی آنچه كه مربوط به خداوند و صفات و شئون خداوند و رابطه خداوند با اشیاء است و حتی آنچه كه در اصطلاح خود قرآن ملائكه نامیده شده اند یعنی وسائط وجود، درباره ی اینها بیان قرآن چگونه بیانی است؟ آیا می توانسته است پیغمبر به عنوان یك فرد انسانی كه معلومات خودش را مثل انسانهای دیگر
مجموعه آثار شهید مطهری . ج4، ص: 583
كسب می كند، با یك معلومات و اطلاعات شخصی اینطور درباره ی معارف غیبی، درباره ی خدا و شئون خداوند اظهار نظر كند و یا امكان نداشته است و جز اینكه اینها را یك ریزشی بدانیم كه بر قلب او نزول پیدا می كرده است بدون آنكه خود او بتواند چنین ابتكاری داشته باشد راه دیگری نیست؟ قسمت دیگری كه بعد از این بحث خواهیم كرد بحث تاریخی است چون در خود قرآن هم اشاره به آن هست. در قرآن یك سلسله قصص و حكایات تاریخی ذكر شده است و خود قرآن می فرماید كه تو قبلا اینها را نمی دانستی و قوم تو هم از اینها آگاهی نداشتندما كُنْتَ تَعْلَمُها أَنْتَ وَ لا قَوْمُكَ [1]. مخصوصا برای ما اثبات آن چیزهایی كه در زمان پیغمبر مردم نمی دانستند و بعد به وسیله قرآن دانستند شاید كمی مشكل است.

آنچه كه برای ما در اینجا مفید است این است كه در قرآن قصص و حكایاتی آمده است و نكاتی در این قصص ذكر شده است كه تا قرون اخیر و جدید این نكات از جنبه ی تاریخی مجهول بوده است، فقط چون قرآن می گفته مردم قبول می كردند یعنی هیچ مدرك تاریخی ای در دنیا وجود نداشته و شاید از نظر تاریخی اینها را رد می كرده اند و بعد تحقیقات و كشفیات جدید آنچه را كه قرآن بیان كرده تأیید نموده اند. این را هم اگر ما بتوانیم ثابت بكنیم باز نشانه ای است از اعجاز قرآن.

قسمت دیگر یك سلسله اظهار نظرهایی است كه قرآن در ضمن بیانات خودش [درباره ی طبیعیات كرده است ] . البته می دانیم قرآن یك كتاب هدایت و راهنمایی بشر است، آن هدایت و راهنمایی كه پیغمبران باید هدایت بكنند مردم را به خداوند و به اینكه معادی هست و به اینكه عمل خوب چیست، و عمل بد چیست، در ضمن اینها احیانا مسائل طبیعیات را مطرح كرده است. در اینجا هم مسائلی در قرآن مطرح شده است كه بعدها كه علم بشر تقدم پیدا كرده نظر قرآن را تأیید نموده است یعنی نه تنها رنگ و بوی دانش عصر و زمان خودش را ندارد، یك رنگ و بوی خاصی داشته است كه در دوره های بعد، علم بشر كه پیشتر رفته آن را تأیید كرده است.

قسمت دیگر مربوط به مقررات و قوانین است كه اگر رسیدیم، راجع به آن بحث می كنیم.

مجموعه آثار شهید مطهری . ج4، ص: 584

[1] . هود/49.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است