از آن شرم آورتر اینكه پس از یك قرن زد و خورد و مباحثه و مجادله و فتنه ها و
خونریزیها عاقبت پیش بردند و فائق آمدند، سیاست وقت آنها را جلو انداخت.
این كار به دست متوكل عباسی صورت گرفت. متوكل این فكر را حمایت كرد،
یا از آن نظر كه موافق میل و سیاستش بود یا از آن نظر كه نفهمید. در
مروج الذّهب
مسعودی می نویسد:
لمّا افضت الخلافة الی المتوكل امر بترك النظر و المباحثة و الجدال و الترك لما علیه الناس فی ایام
المعتصم و الواثق و امر الناس بالتسلیم و التقلید و امر الشیوخ المحدثین بالتحدیث و اظهار
السنة و الجماعة
[1].
همین كه كار به متوكل منتهی شد و به خلافت رسید دستور داد جلوی بحثهای عقلی
مجموعه آثار شهید مطهری . ج4، ص: 958
گرفته شود، دستور داد مردم در مسائل دین تعبد صرف داشته باشند، و حق فكر كردن
و تعقل در دستورهای دین را از مردم گرفت. دستور داد شیوخ اهل حدیث كه منكر
اصل عدل بودند به كار نقل حدیث بدون اظهار نظر بپردازند و سنت و جماعت را
اظهار كنند.
متوكل از شیوع فلسفه نیز كه مدتی شایع شده بود به جرم اینكه بحث عقلی است
جلوگیری كرد.
[1] .
مروج الذّهب، ج /4ص 86.