در
کتابخانه
بازدید : 64628تاریخ درج : 1391/03/21
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
چه مصیبتی بالاتر و بزرگتر از قتل علی بن أبی طالب! علیّ مرتضی (ع) به دست آنها كشته شد. عبد الرحمن بن ملجم خارجی مذهب بود. همان طوری كه خود امیر المؤمنین فرمود هیچ گونه كدورت شخصی و نارضایتی بین او و امیر المؤمنین نبود، امیر المؤمنین احسانها به او كرده بود، ولی این مرد جاهل بی باك طبق عقیده ی خارجی خود معتقد شده بود كه علی كافر شده و یكی از سه نفری است كه موجب فتنه و آشوب میان مسلمین شده، لهذا در مكه با دو نفر دیگر هم عهد شدند كه مجموعا علی و معاویه و عمرو عاص را در یك شب بكشند و آن شب را هم شب نوزدهم رمضان یا هفدهم رمضان معین كردند، چرا این شب را معین كردند؟ ابن ابی الحدید می گوید بیا و تعجب كن از تعصب در عقیده كه اگر توأم با جهالت شود چه می كند؟ می گوید اینها این شب را انتخاب كردند چون شب عزیز و مباركی بود و شب عبادت بود، خواستند این جنایت را كه از نظر آنها عبادت بود در شب عزیز و مباركی انجام دهند.

جمله ی «لا حكم الاّ للّه» شعار اینها شد. علی (ع) چون می دانست اینها بدبخت و بیچاره اند و فقط به اشتباه افتاده اند، با آنكه همیشه مزاحمش بودند با آنها سختگیری نمی كرد و حتی دستور داد بعد از من خوارج را نكشید: «لا تقتلوا الخوارج بعدی فلیس من طلب الحقّ فاخطأه كمن طلب الباطل فادركه» [1]بعد از من اینها را نكشید، اینها با معاویه و اصحابش فرق دارند، اینها حق و دیانت را می خواستند و چون جاهل و بی تمیز بودند به اشتباه افتادند، اما معاویه و عمرو عاص و یارانشان از اول دنبال دنیا طلبی رفتند و به دنیای خود هم رسیدند.

با اینكه اینها رسما علی را تكفیر می كردند ولی او به همین جهت كه اینها جاهلند سهمیه ی آنها را از بیت المال قطع نكرد. در مسجد می آمدند و در گوشه و كنار می نشستند، گاهی كه حضرت خطبه می خواند در وسط خطبه فریاد می كردند: «لا حكم الاّ للّه» یا می گفتند: «الحكم للّه لا لك یا علیّ» .

مجموعه آثار شهید مطهری . ج4، ص: 967
یك وقت علی (ع) نماز به جماعت می خواند و مشغول قرائت بود، در این حال یكی از اینها كه در مسجد حضور داشت این آیه ی قرآن را خواند: «وَ لَقَدْ أُوحِیَ إِلَیْكَ وَ إِلَی اَلَّذِینَ مِنْ قَبْلِكَ لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَیَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ» [2]كنایه از اینكه تو كافر شدی و مشرك.

علی (ع) به حكم اینكه وقتی قرآن تلاوت می شود باید خاموش بود، خاموش شد تا او آیه را تمام كرد، بعد مشغول شد. بار دوم آن شخص همان آیه را خواند. باز علی (ع) به احترام آیه ی قرآن خاموش شد تا او تمام كرد، آنگاه مشغول قرائت شد. بار سوم باز آن شخص همان آیه را خواند. بازهم علی (ع) خاموش شد. همین كه تمام كرد علی (ع) این آیه را از آخر سوره ی روم خواند: «فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اَللّهِ حَقٌّ وَ لا یَسْتَخِفَّنَّكَ اَلَّذِینَ لا یُوقِنُونَ» [3]. دیگر آن مرد تكرار نكرد.

اینها در اثر شدت عملی كه به خرج می دادند وحشت عجیبی ایجاد كرده بودند، جمله ی «لا حكم الاّ للّه» دلها را پر از وحشت می كرد. عبد الرحمن بن ملجم به كوفه آمد و دو نفر دیگر هم از هم عقیده ها و هم مسلكان خود پیدا كرد و شب موعود را در مسجد بسر بردند. آن وقتی كه ضربت به فرق مبارك علی (ع) وارد شد فریادی شنیده شد و برقی در آن تاریكی به چشمها خورد، فریاد، فریاد «لا حكم الاّ للّه» بود و برق برق شمشیر.


[1] . نهج البلاغه، خطبه ی 60.
[2] . زمر/65.
[3] . روم/60.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است