در
کتابخانه
بازدید : 320936تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand امكان شناخت امكان شناخت
Expand ابزارهای شناخت ابزارهای شناخت
Expand منابع شناخت منابع شناخت
Expand مراحل و درجات شناخت مراحل و درجات شناخت
Expand مكانیسم تعمیم شناخت حسی مكانیسم تعمیم شناخت حسی
Expand شناخت آیه ای شناخت آیه ای
Expand روان ناخودآگاه و شناخت آیه ای روان ناخودآگاه و شناخت آیه ای
Expand شناخت حقیقی شناخت حقیقی
Expand بررسی تعاریف حقیقت منطق عمل بررسی تعاریف حقیقت منطق عمل
Expand اشكالات وارد بر «منطق عمل» اشكالات وارد بر «منطق عمل»
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
انسان را از دو جنبه می توان مطالعه كرد: جنبه ی جسمی و بدنی، و جنبه ی روحی و روانی. آنچه به جنبه های جسمی انسان مربوط می شود، در علم پزشكی، و آنچه به جنبه های روحی و روانی انسان مربوط می شود در «علم النفس» بررسی می شود كه امروز به آن «روان شناسی» می گویند. البته امروز علوم توسعه پیدا كرده است. مثلاً خود پزشكی شعبه های متعدد یافته است. علاوه بر پزشكی علوم دیگری نظیر نژادشناسی نیز به بدن انسان مربوط می شود كه [امروزه ] مطرح است، ولی ما عجالتا به اینها كاری نداریم.

در صد ساله ی اخیر، در حوزه ی روح و روان انسان، علمی به وجود آمده است كه آن هم نوع خاصی از روان شناسی است ولی با روان شناسی ها و علم النفس های گذشته تفاوت عظیمی دارد و لذا اسم آن را «روانكاوی» گذاشته اند. روانكاوی خود نوعی علم النفس و روان شناسی است كه به روان ناخودآگاه انسان مربوط می شود نه به روان خودآگاه او؛ یعنی كشف شده است كه روان انسان دو حوزه و دو بخش دارد:
مجموعه آثار شهید مطهری . ج13، ص: 432
بخش خودآگاه كه همان بخشی است كه بشر از قدیم الایّام می شناخته است، و بخش ناخودآگاه كه امروز سرپنجه ی علم توانسته است به آن دست بیندازد.

فرق روان خودآگاه با روان ناخودآگاه چیست؟ روان خودآگاه یعنی قسمتهایی از روح و روان ما كه وجود آنها را در خودمان درك می كنیم و به وجود آنها آگاهیم. مثلاً در ما «احساس» به معنای حس كردن (كار حواس ظاهری) وجود دارد. چشم ما می بیند و خود ما هم آگاهیم كه چشممان می بیند. قوه حافظه ی ما آنچه را كه احساس كرده ایم در خود نگاه می دارد. خود ما آگاهیم كه یك قوه ی حافظه داریم؛ گاهی می گوییم قوه ی حافظه ام ضعیف شده یا قوی تر شده است، قوه ی حافظه ی من از قوه ی حافظه ی فلان شخص كمتر یا بیشتر است. همچنین آگاهیم كه تعقل و تفكر [1]داریم، [یعنی ] تفكرها داخل حوزه ی خودآگاه وجود ماست. در ما یك سلسله تمایلات، رغبتها، شهوتها، نفرتها، ترسها و امثال اینها وجود دارد. ما خودمان وجود اینها را احساس می كنیم. اگر در ما رغبت به مقام هست، خودمان هم وجود این رغبت را احساس می كنیم، می فهمیم كه دلمان می خواهد مقام عالی داشته باشیم. در ما غضب و خشم هست، آن را هم درك می كنیم، و غرایز خود را ادراك می كنیم.

اما روان ناخودآگاه یعنی چیزهایی كه از جنس و سنخ روان هست ولی با وجود این ما به آنها آگاه نیستیم و آنها را در خودمان درك نمی كنیم.


[1] . در جلسات گذشته كه درباره ی مرحله شناسایی منطقی بحث می كردیم صحبت ما راجع به همان تفكر بود.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است