از اینجا
[1]وارد یك سلسله مطالب جدی تر می شود و ما برای اینكه روش این
كتاب روشن بشود كه مطالب را چگونه تقسیم بندی كرده است باید به تقسیم فلسفه ی
ماركس به فصول و بخشهای گوناگون توجه كنیم.
آنچه را كه تحت عنوان «فلسفه ماركس» بحث می كند در سه فصل آورده: یكی
را تحت عنوان «فلسفه ی جدلی» بیان كرده است كه باز خود آن فصل مشتمل بر چند
بخش است و هر بخش را هم تحت چند عنوان آورده است. فصل دوم را تحت عنوان
«فلسفه ی مادی گرا» ذكر كرده و آن هم دارای دو بخش و هر بخش نیز دارای چند عنوان
است.
فصل سوم را تحت عنوان «فلسفه ی پراكسیس»
[2]آورده است و این فصل هم
دارای دو بخش است و هر بخش نیز دارای عناوینی است.
در فصل دوم كه تحت عنوان مادی گرایی بحث می كند توجهش به دو قسمت
است، یكی مادی گرایی فلسفی ماركس و دیگری مادی گرایی تاریخی یعنی توجیه
مجموعه آثار شهید مطهری . ج13، ص: 504
مادی تاریخ و در واقع و به یك معنی توجیه مادی انسان. اینها فصولی است كه در این
كتاب ذكر شده است.
در فصل اول كه تحت عنوان «فلسفه ی جدلی» ذكر شده است در واقع منطق
ماركس را بیان می كند، چون مقصود از جدل همان دیالكتیك است و فلسفه ی دیالكتیك
همان منطق دیالكتیك است.
در فصل دوم كه تحت عنوان «فلسفه ی مادی گرا» است، معلوم است كه بحث از
فلسفه است اعم از فلسفه ی جهانی یا فلسفه ی تاریخ و جامعه.
فصل سوم هم كه درباره ی پراكسیس و عمل است، به نوعی به فلسفه ی انسان
برمی گردد، راجع به انسان و ساختمان انسان و اینكه اساساً همه چیز در انسان در اثر
عمل به وجود می آید و اینكه انسان سازنده ی عمل خودش نیست بلكه ساخته ی عمل
خودش است؛ و این نظریه در مقابل آن نظریه ای است كه ما در باب فطرت قائل
هستیم.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج13، ص: 505
[2] . پراكسیس هم از آن مفاهیم بسیار رایج فلسفه ی امروز است كه به معنای فلسفه عمل است.