طبق گواهی تاریخ، پیغمبر اكرم صلی الله علیه و آله در زمان حیات خودشان پس از چند سالی كه از هجرت گذشت، نامه هایی به سران كشورهای جهان نوشتند و پیامبری خود را اعلام و آنها را به دین اسلام دعوت كردند. یكی از آن نامه ها نامه ای بود كه به خسروپرویز پادشاه ایران نوشتند و او را به اسلام دعوت كردند، ولی چنانكه همه شنیده ایم خسروپرویز تنها كسی بود كه نسبت به نامه ی آن حضرت اهانت كرد و آنرا درید. این خود نشانه ی فسادی بود كه در اخلاق دستگاه حكومتی ایران راه یافته بود.

هیچ شخصیت دیگر از پادشاهان و حكام و امپراطوران چنین كاری نكرد؛ بعضی از آنان جواب نامه را با احترام و توأم با هدایایی فرستادند.

خسرو به پادشاه یمن كه دست نشانده ی حكومت ایران بود دستور داد كه درباره ی این مرد مدعی پیغمبری كه به خود جرأت داده كه به او نامه بنگارد و نام خود را قبل از نام او بنویسد، تحقیق كند و عنداللزوم او را نزد خسرو بفرستد.

ولی از آنجا كه «یُرِیدُونَ لِیُطْفِؤُا نُورَ اَللّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ اَللّهُ مُتِمُّ نُورِهِ» [1]هنوز فرستادگان پادشاه یمن در مدینه بودند كه خسرو سقوط كرد و شكمش به دست پسرش دریده شد. رسول اكرم صلی الله علیه و آله قضیه را به فرستادگان پادشاه یمن اطلاع داد.

آنها با حیرت تمام خبر را برای پادشاه یمن بردند و پس از چندی معلوم شد كه قضیه همچنان بوده كه رسول اكرم صلی الله علیه و آله خبر داده است. خود پادشاه یمن و عده ی زیادی از یمنی ها بعد از این جریان مسلمان شدند و همراه آنان گروه زیادی از ایرانیان مقیم یمن نیز اسلام اختیار كردند. در آن زمان به واسطه ی یك جریان تاریخی- كه در كتب تاریخی مسطور است- عده ی زیادی از ایرانیان در یمن زندگی می كردند و حكومت یمن یك حكومت صددرصد دست نشانده ی ایرانی بود.

نیز در زمان حیات پیغمبر اكرم صلی الله علیه و آله، در اثر تبلیغات اسلامی عده ی زیادی از مردم بحرین- كه در آن روز محل سكونت ایرانیان مجوس و غیرمجوس بود- به آیین مسلمانی درآمدند، و حتی حاكم آنجا كه از طرف پادشاه ایران تعیین شده بود مسلمان شد. علیهذا اولین اسلام گروهیِ ایرانیان در یمن و بحرین بوده است.

البته اگر از نظر فردی در نظر بگیریم، شاید اولین فرد مسلمان ایرانی سلمان فارسی است، و چنانكه می دانیم اسلام این ایرانی جلیل آنقدر بالا گرفت كه به شرف «سَلْمانُ مِنّا اَهْلَ الْبَیْتِ» نایل شد. سلمان نه تنها در میان شیعیان احترام زیاد دارد بلكه در میان اهل تسنن نیز در ردیف صحابه ی درجه ی اول به شمار می رود. كسانی كه به مدینه مشرّف شده اند می دانند كه دورتا دور مسجد النبی اسماء صحابه ی بزرگ و ائمه ی مذاهب اسلامی نوشته شده است؛ یكی از كبار صحابه كه نامش در آنجا به عنوان یك صحابه ی كبیر نقش شده سلمان فارسی است.

همین مقدار سابقه ی ایرانیان با اسلام در زمان پیغمبر اكرم صلی الله علیه و آله كافی بود كه بسیاری از آنان با حقایق اسلامی آشنا شوند. طبعاً این خود وسیله ای بود برای اینكه خبر اسلام به ایران برسد و كم و بیش مردم ایران با اسلام آشنا شوند. خصوصاً با توجه به اینكه- چنانكه خواهیم گفت- وضع دینی و حكومتی آن روز ایران طوری بود كه مردم تشنه ی یك سخن تازه بودند، در حقیقت در انتظار فرج به سر می بردند؛ هرگونه خبری از این نوع، به سرعت برق در میان مردم می پیچید. مردم طبعاً می پرسیدند این دین جدید اصولش چیست؟ فروعش چیست؟ .

تا آنكه زمان خلافت ابی بكر و عمر فرا رسید. در اواخر دوره ی خلافت ابی بكر و تمام دوران خلافت عمر در اثر جنگهایی كه میان دولت ایران و مسلمانان پدید آمد، تقریباً تمام مملكت ایران به دست مسلمانان افتاد و میلیونها نفر ایرانی كه در اینسرزمین به سر می بردند، از نزدیك با مسلمانان تماس گرفتند و گروه گروه دین اسلام را پذیرفتند.

ما در اینجا قسمتی را كه جناب آقای عزیزاللّه عطاردی در زمینه ی سابقه ی خدمات ایرانیان تحت عنوان «خدمات ایرانیان به اسلام از كی شروع شد؟ » تهیه كرده اند كه به ماقبل فتوحات نظامی مربوط می شود، عیناً درج می كنیم [2].

---