در
کتابخانه
بازدید : 1648179تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
مقدّمه
Expand عوامل محرك تاریخ عوامل محرك تاریخ
Expand ارزش تاریخ ارزش تاریخ
Expand جامعه و فردجامعه و فرد
Expand تاریخ و علم، تاریخ و مذهب، تاریخ و اخلاق تاریخ و علم، تاریخ و مذهب، تاریخ و اخلاق
Expand علیت در تاریخ علیت در تاریخ
Expand تكامل تاریخ تكامل تاریخ
Expand پیش بینی آینده پیش بینی آینده
Expand ریشه های فكری فلسفه ی ماركس ریشه های فكری فلسفه ی ماركس
Expand مادیگرایی تاریخی مادیگرایی تاریخی
Expand پركسیس یا فلسفه ی عمل پركسیس یا فلسفه ی عمل
Expand بررسی نظریه تكامل تاریخی بررسی نظریه تكامل تاریخی
Expand تولیدتولید
Expand دوره ی اشتراك اولیه، دوره ی برده داری، دوره ی فئودالیسم دوره ی اشتراك اولیه، دوره ی برده داری، دوره ی فئودالیسم
Collapse سرمایه داری سرمایه داری
Expand سوسیالیسم سوسیالیسم
Expand فلسفه ی تاریخ در قرآن (جامعه در قرآن) فلسفه ی تاریخ در قرآن (جامعه در قرآن)
Expand تاریخ در قرآن تاریخ در قرآن
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
قسمت آخر بحث ما درباره ی سرمایه داری كه دنباله ی بحثهای پیش است این است كه می گویند ماهیت سرمایه داری ماهیت استثماری است یعنی سرمایه داری نمی تواند سرمایه داری باشد و استثماری نباشد. بعبارةٍ اُخری سودی كه سرمایه دار می برد عین استثمار است. حالا ببینیم كه روی چه اصولی این حرف زده می شود. آیا ما اگر بخواهیم سرمایه داری را نفی بكنیم به این دلیل باید نفی بكنیم كه سرمایه دار به حسب طبیعت و ماهیت خودش استثمارگر است، كه البته این صرفاً به یك امر اخلاقی برنمی گردد كه سرمایه دار به دلیل اینكه سرمایه دار است طاغی است از باب اینكه ما مثلاً می گوییمإِنَّ اَلْإِنْسانَ لَیَطْغی . `أَنْ رَآهُ اِسْتَغْنی [1]، به دلیل اینكه این قدرت و تمكّن و ثروت را دارد روحیه ی استثمارگری پیدا می كند. این می شود یك امر اخلاقی. امری بیش از این در نظر دارند و آن این است كه اصلاً نمی تواند استثمارگر نباشد، تضاد و تناقض است میان سرمایه دار بودن و استثمارگر نبودن. اگر سرمایه دار به اندازه ی یك درهم هم سود ببرد باز همان یك درهمش استثمار است. حالا ما می خواهیم ببینیم كه با چه اصولی این مطلب را بیان كرده اند. آیا مطلب از این راه ثابت شدنی هست یا نه؟ و اگر از این راه ثابت شدنی نبود آنوقت ببینیم كه سرمایه داری را از راه دیگر می توانیم نفی بكنیم یا نه؟
مجموعه آثار شهید مطهری . ج15، ص: 696

[1] علق/6 و 7.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است