ما شیعیان باید اعتراف كنیم كه بیش از دیگران درباره ی كسی كه افتخار نام پیروی
او را داریم ظلم و لااقل كوتاهی كرده ایم. اساساً كوتاهیهای ما ظلم است. ما
نخواسته و یا نتوانسته ایم علی را بشناسیم. بیشتر مساعی ما درباره ی تنصیصات
رسول اكرم صلی الله علیه و آله درباره ی علی علیه السلام و سبّ و شتم كسانی كه این نصوص را نادیده
گرفته اند بوده است، نه درباره ی شخصیت عینی مولا علی. غافل از این كه این مشكی
كه عطار الهی بحق معرّف اوست خود بوی دلاویزی دارد و بیش از هر چیز لازم
است مشامها را با این بوی خوش آشنا كرد، یعنی باید آشنا بود و آشنا كرد. معرفی
عطار الهی به این منظور بوده كه مردم با بوی خوش آن آشنا شوند، نه اینكه به گفته ی
عطار قناعت ورزند و تمام وقت خویش را صرف بحث در معرفی وی كنند نه
مجموعه آثار شهید مطهری . ج16، ص: 382
آشنایی با او.
آیا اگر نهج البلاغه از دیگران می بود با او همین گونه رفتار می شد؟ كشور ایران
كانون شیعیان علی علیه السلام است و مردم ایران فارسی زبان اند. شما نگاهی به شرحها و
ترجمه های فارسی نهج البلاغه بیفكنید و آنگاه در باره ی كارنامه ی خودمان قضاوت
كنید.
به طور كلی اخبار و احادیث شیعی و همچنین دعاهای شیعی از نظر معارف الهی
و همچنین از نظر سایر مضامین با اخبار و احادیث و دعاهای مسلمانان غیر شیعی
قابل مقایسه نیست. مسائلی كه در
اصول كافی یا
توحید صدوق یا
احتجاج طبرسی
مطرح است، در هیچ كتاب غیر شیعی مطرح نیست. آنچه در كتب غیر شیعی در این
زمینه مطرح است، احیاناً مسائلی است كه می توان گفت قطعاً مجعول است، زیرا
برخلاف نصوص و اصول قرآنی است و بوی تجسیم و تشبیه می دهد. اخیراً هاشم
معروف حسنی در كتابی كه به نام «دراسات فی الكافی للكلینی و الصحیح للبخاری»
تألیف كرده است ابتكار خوبی به خرج داده، مقایسه ی مختصری میان
صحیح بخاری و
كافی كلینی از نظر روایات مربوط به الهیات به عمل آورده است.