در
کتابخانه
بازدید : 1184207تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand بخش اول: سخنرانیهابخش اول: سخنرانیها
Collapse بخش دوم: یادداشتها بخش دوم: یادداشتها
Expand فصل اوّل ریشه های تاریخی حادثه ی كربلافصل اوّل ریشه های تاریخی حادثه ی كربلا
Expand فصل دوم یادداشت «ماهیت قیام حسینی» فصل دوم یادداشت «ماهیت قیام حسینی»
Expand فصل سوم یادداشت امام حسین و عیسی مسیح علیه السلام فصل سوم یادداشت امام حسین و عیسی مسیح علیه السلام
فصل چهارم یادداشت «عنصر امر به معروف و نهی از منكر در نهضت حسینی»
Expand فصل پنجم یادداشت «تحریفات در واقعه ی تاریخی عاشورا» فصل پنجم یادداشت «تحریفات در واقعه ی تاریخی عاشورا»
Expand فصل ششم حماسه ی حسینی فصل ششم حماسه ی حسینی
Expand فصل هفتم عنصر تبلیغ در نهضت حسینی فصل هفتم عنصر تبلیغ در نهضت حسینی
Expand فصل هشتم یادداشتهای متفرق فصل هشتم یادداشتهای متفرق
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
مجموعه آثار شهید مطهری . ج17، ص: 582
مجموعه آثار شهید مطهری . ج17، ص: 583
یادداشت «تحریفات در واقعه ی تاریخی عاشورا» 1. تحریف از ماده ی حرف است و به معنی منحرف كردن و كج كردن یك چیز از مسیر و مجرای اصلی است.

تحریف بر دو نوع است: لفظی و قالبی و پیكری، دیگر معنوی و روحی؛ همچنانكه صنعت مغالطه نیز بر دو قسم است: لفظی و معنوی.

تحریف و مغالطه سابقه ی تاریخی دارد. قرآن كریم از تحریف كتب آسمانی گذشته سخن می گوید كه در ورقه های «تحریف كلمه» یادداشت كردیم [1] تحریف همان طور كه از نظر نوع بر دو قسم است: لفظی و معنوی، از نظر عامل یعنی محرِّف نیز بر دو قسم است: یا از طرف دوستان است یا از طرف دشمنان. به عبارت دیگر یا منشأش جهالت دوستان است و یا عداوت دشمنان. همچنانكه از نظر موضوع یعنی محرَّفٌ فیه نیز بر چند قسم است: یا در یك امر فردی و بی اهمیت است مانند یك نامه ی خصوصی، و یا در یك اثر با ارزش ادبی است، و یا در یك سند تاریخی اجتماعی است مثل جعل كتاب سوزی اسكندریه، و یا در یك سند اخلاقی و تربیتی و اجتماعی است.

مجموعه آثار شهید مطهری . ج17، ص: 584
2. مرحوم آیتی در سخنرانی پنجم بررسی تاریخ عاشورا می گوید اسارت اهل بیت عامل بزرگی بود برای اینكه حقیقت وقایع عاشورا به مردم گفته شود و حقیقت قلب نشود.

در سخنرانی ششم صفحه ی 151 می گوید: «باید توجه داشت كه تاریخ نهضت أبا عبد اللّه الحسین علیه السلام نسبت به بسیاری از فصول تاریخ از تحریف مصون و محفوظ مانده است» . و مخصوصاً فجیع بودن این فصل تاریخ از نظر كسانی كه قضیه را از جنبه ی فجیع بودن آن مطالعه كرده اند، و عظیم بودن آن و قابل تكریم و احترام بودن آن از نظر كسانی كه این قضیه را از آن جهت مورد مطالعه قرار داده اند خود سبب شده است كه اهتمام عظیمی به ثبت جزئیات واقعه بشود. پس جزئیات واقعه بازگویی شده و ثبت شده است. از این جهت امثال طبری، ابن واضح (یعقوبی) ، شیخ مفید، أبو الفرج اصفهانی، كه در قرون دوم و سوم و چهارم می زیسته اند، جزئیات وقایع را با نقل از رُوات موثَّق نقل كرده اند.

مرحوم آیتی اصرار دارد (ص 168) كه اهتمام زنان اهل بیت به خطبه و خطابه در فرصتهای مختلف، با بودن امام علی بن الحسین، همه برای این بوده كه مانع تحریف حادثه ی كربلا بشوند (چه تحریف لفظی و چه تحریف معنوی) و خواستند نگذارند این حادثه قلب و تحریف بشود. متن آنچه واقع شده بود، به صورت خطبه و خطابه بیان كردند و هدف امام را هم تشریح كردند.

3. مرحوم آیتی در آغاز سخنرانی 9 (ص 175) ضمن اشاره به ارزش خطب و سخنان اهل بیت می گوید:

«امروز می توان واقعه ی كربلا را از روی خطبه های امام و اهل بیت كه در مكه و بین راه حجاز و عراق و كربلا و كوفه و شام و مدینه ایراد كرده اند و از روی سخنانی كه در پاسخ پرسشهای این و آن گفته اند و از روی رجزهایی كه خود امام و اصحاب او روز عاشورا در مقابل دشمن خوانده اند و در مآخذ معتبر ثبت و ضبط شده است، و از روی نامه هایی كه میان امام و مردم كوفه و بصره رد و بدل شده و نامه ای كه یزید به ابن زیاد نوشته و نامه هایی كه ابن زیاد به یزید و عمر بن سعد نوشته و نامه های عمر بن سعد به ابن زیاد و نامه ی ابن زیاد به حاكم مدینه كه همه اش در تواریخ معتبر مضبوط است و به دست آیندگان هم خواهد رسید و همیشه محفوظ خواهد ماند، از روی این مدارك می توان واقعه ی
مجموعه آثار شهید مطهری . ج17، ص: 585
عاشورا را با تمام جزئیات كه روی داده است شرح و توصیف كرد و هیچ نیازی به مدرك و مأخذ دیگری نیست. » 4. از جمله تحریفات دشمن این است كه در ابلاغی كه یزید برای ابن زیاد صادر می كند می نویسد: «دوستان (جاسوسان) من اطلاع داده اند كه مسلم پسر عقیل به كوفه آمده تا در میان مسلمانان ایجاد اختلاف كند» .

ایضاً ابن زیاد به خود مسلم پس از گرفتاری مسلم گفت: «پسر عقیل! مردم این شهر آسوده خاطر بودند، تو آمدی و میان آنها تفرقه افكندی و مردم را به جان یكدیگر انداختی» .

اما مسلم در جواب ابن زیاد گفت: «چنین نیست، بلكه من خود به این شهر نیامدم كه مردم را پراكنده سازم؛ مردم این شهر به ما نامه ها نوشتند و در آن نامه ها یادآور شدند كه پدرت «زیاد» نیكان آنها را كشت و خونشان را ریخت و چون بیدادگران و زورگویان دنیا با آنها رفتار كرد. ما آمدیم تا عدالت را برقرار سازیم و مردم را به حكم قرآن مجید دعوت كنیم» .

به هر حال این تحریف نگرفت و مورخی در جهان پیدا نشد كه آنچنان قضاوت كند.

تنها قاضی ابن العربی اندلسی بود كه گفت: . . .

5. اما تحریفاتی كه لفظاً یا معنیً در حادثه ی عاشورا شده است:


[1] . [مطالب این ورقه ها در سلسله یادداشتها به چاپ خواهد رسید. ]
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است