در
کتابخانه
بازدید : 383738تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
به عنوان مقدمه: مقایسه ی روش امام حسین علیه السلام با سایر ائمه علیهم السلام (تقیّه)
Expand سخنی پیرامون امام زین العابدین علیه السلام سخنی پیرامون امام زین العابدین علیه السلام
Expand امام صادق علیه السلام امام صادق علیه السلام
Expand امام صادق علیه السلام و مسأله ی خلافت (1) امام صادق علیه السلام و مسأله ی خلافت (1)
Expand امام صادق علیه السلام و مسأله ی خلافت (2) امام صادق علیه السلام و مسأله ی خلافت (2)
Expand امام موسی بن جعفر علیهما السلام امام موسی بن جعفر علیهما السلام
Expand موجبات شهادت امام موسی كاظم علیه السلام موجبات شهادت امام موسی كاظم علیه السلام
Expand <span class="HFormat">امام رضا علیه السلام</span>امام رضا علیه السلام
Expand سخنی درباره ی امام حسن عسكری علیه السلام سخنی درباره ی امام حسن عسكری علیه السلام
Expand مهدی موعودمهدی موعود
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
در جلسه ی پیش عرض كردیم یكی از ائمه ی ما كه با مسأله ی خلافت و حكومت یك برخوردی به اصطلاح داشته است امام صادق است، به این معنا كه اولاً در زمان ایشان یك وضعی پیش آمد كه همه ی كسانی كه داعیه ی حكومت و خلافت داشتند به جنب و جوش آمدند جز امام صادق كه اساساً كنار كشید. و خصوصیت اصلی زمان ایشان همان علل و موجباتی بود كه سبب شد حكومت از امویان به عباسیان منتقل شود. و بعلاوه ما می بینیم كه شخصیتی مانند «ابو سلمه ی خلاّل» كه او بر أبو مسلم هم تقدم داشته (او را می گفتند «وزیر آل محمد» و أبو مسلم را می گفتند «امیر آل محمد» ) [برای انتقال حكومت از امویان به عباسیان تلاش می كند. ] و البته ابو سلمه پس از انقراض امویها و استقرار حكومت بر عباسیها تغییر عقیده می دهد و به فكر می افتد كه خلافت را به آل علی منتقل كند، و دو نامه به وسیله ی دو نفر می فرستند به مدینه، یكی برای امام صادق و یكی برای عبد اللّه محض- كه از بنی اعمام حضرت و از اولاد امام مجتبی بود- و از این دو نفر عبد اللّه محض خوش حال می شود و استقبال می كند ولی امام صادق فوق العاده بی اعتنایی می كند، حتی نامه اش را نمی خواند و در حضور آورنده ی آن، جلوی چراغ می گیرد و می سوزاند، می گوید جواب این نامه همین است، كه راجع به این قسمت مفصل صحبت كردیم.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج18، ص: 68
به طور كلی این مطلب بسیار روشن است كه امام صادق از نظر تصدی امر حكومت و خلافت خیلی حالت كناره گیری به خود گرفت و هیچ گونه اقدامی كه نشانه ای از تمایل امام باشد به این كه زعامت را در دست گیرد وجود نداشت. این به چه علت بوده و چه جهتی در كار بوده است؟ البته در این جهت شك نیست كه اگر فرض كنیم كه زمینه، زمینه ی مساعدی برای امام بود كه اگر اقدام می كرد حكومت را در دست می گرفت امام می بایست اقدام می كرد، ولی صحبت در این جهت است كه اگر زمینه صددرصد مساعد نبود و مثلاً صدی پنجاه مساعد بود، چه مانعی داشت كه امام اقدام می كرد حتی اگر كشته می شد. باز همان مقایسه با وضع و روش امام حسین مطرح می شود.

در اینجا می خواهیم مقداری درباره ی مشخصات و خصوصیات عصر امام صادق و فعالیتهایی كه امام از نظر اسلامی در عهد خودشان كردند صحبت كنیم كه اگر امام حسین هم در این زمان می بودند قطعاً به همین شكل عمل می كردند؛ و این زمان با زمان امام حسین چه تفاوتی داشت. البته عرض كردم صحبت این نیست كه زمینه ی حكومت فراهم بود و امام اقدام نكرد؛ صحبت این است كه چرا امام خودش را به كشتن نداد؟
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است