در
کتابخانه
بازدید : 44469تاریخ درج : 1391/03/21
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
نكته جالب این است كه كلماتی كه علما در زمینه استخراج احكام اسلامی از كتاب و سنت به كار برده اند نشان می دهد كه این دانشمندان از اول فهمیده بودند كه یك نظر ساده و فهم عامیانه كافی نیست كه روح و عمق تعلیمات اسلامی در این زمینه- مانند هر زمینه دیگر- ادراك شود بلكه نیاز به تعمق و غور و فهم عمیق است. آنها كلمه «فقه» را به عنوان نام این علم انتخاب كردند كه معنی غور كردن و به اعماق رسیدن را می دهد. راغب اصفهانی در مفردات غرائب القرآن می گوید: «اَلْفِقْهُ هُوَ التَّوَصُّلُ اِلی عِلْمٍ غائِبٍ بِعِلْمٍ شاهِدٍ» یعنی فقه این است كه با وسیله قرار دادن یك دانش آشكار به یك دانش ناآشكار پی برده شود.

آنها عمل تفقه را «اجتهاد» نامیدند كه با جهاد به یك معنی است. جهاد یعنی استفراغ وسع، و به عبارت دیگر به كار بردن منتهای همت و نیرو. با این تفاوت كه كلمه جهاد غالباً برای به كار بردن منتهای كوشش در برابر دشمن به كار برده می شود و كلمه اجتهاد برای به كار بردن منتهای كوشش در فهم احكام از كتاب و سنت استعمال می گردد. انتخاب این كلمه نیز می رساند كه علمای اسلام زمینه را آنقدر عمیق و وسیع می دانستند كه بذل قسمتی از نیرو را كافی نمی شمردند، بذل تمام نیرو را لازم می دانستند.

كلمه دیگری كه به كار می بردند كلمه «استنباط» است. این كلمه نیز حكایت می كند كه علمای اسلامی احساس خاصی در مورد درك احكام داشته اند. كلمه استنباط به معنی بیرون كشیدن آب از زیر زمین است. علمای اسلام توجه كرده بودند كه در زیر قشر ظاهر الفاظ جریان زیرزمینی آب زلال معانی است. هر عامی آشنا با زبان عربی و دستور زبان عربی حق ندارد ادعا كند كه با مراجعه به كتاب و سنت قادر است قوانین و مقررات اسلامی را اكتشاف كند، فن و هنر مخصوص ضرورت دارد: هنر استنباط، هنر استخراج آبهای زیرزمینی از زیر قشر ظاهری.

غزالی در المستصفی تعبیر لطیفی دارد. او ادلّه را «شجره» و احكام را «ثمره» و عمل
مجموعه آثار شهید مطهری . ج20، ص: 131
اجتهاد را كه استخراج احكام است از ادلّه «استثمار» می خواند.

حقیقت این است كه این توجه كه برای علمای اسلام پیدا شد از ناحیه خودشان نبود، پیش از همه خود قرآن كریم و پس از قرآن رسول اكرم مردم را به این حقیقت متوجه كردند. قرآن كریم كه دعوت به تدبر در آیات قرآنی و تفكر در آنها می كند در حقیقت همین معنی را یادآوری می نماید. رسول اكرم اولین شخصی است كه مسلمین را به سوی تعمق و اجتهاد و استخراج سوق داد. رسول اكرم با بیانات زیبای خود به مسلمین گوشزد كرد كه كتاب و سنت استعداد پایان ناپذیری برای درك معانی تازه به تازه و نو به نو دارد. او درباره قرآن كریم فرمود:

ظاهِرُهُ اَنیقٌ وَ باطِنُهُ عَمیقٌ، لَهُ تُخُومٌ وَ عَلی تُخُومِهِ تُخُومٌ لا تُحْصی عَجائِبُهُ وَ لا تُبْلی غَرائِبُهُ [1] ظاهر قرآن زیبا و باطن آن ژرفاست، او را حدی است و فوق آن حد حد دیگر است، شگفتیهای آن برشمرده نمی شود و تازگیهای آن كهنه نمی گردد.

رسول اكرم درباره خودش و سخنان خودش فرمود: «اوتیتُ جَوامِعُ الْكَلِم [2]» سخنان جامع و دربرگیرنده به من داده شده است. و هم آن حضرت بیان لطیفی در همین زمینه دارد. در حدیث معروفی كه در حجّة الوداع ایراد فرموده است و شیعه و سنی بالاتفاق آن را نقل و روایت كرده اند فرمود: «نَضَّرَاللّهُ عَبْداً سَمِعَ مَقالَتی فَوَعاها وَ بَلَغَّها مَنْ لَمْ یَسْمَعْها فَرُبَّ حامِلِ فِقْهٍ غَیْرِ فَقیهٍ وَ رُبَّ حامِلِ فِقْهٍ اِلی مَنْ هُوَ اَفْقَهُ مِنْهُ [3]» یعنی خداوند شاد و خرّم كند كسی را كه سخن مرا بشنود و آن را به كسی كه آن را نشنیده است برساند. همانا بسیارند كسانی كه سخن پرمعنی با خود دارند ولی خود، آن را فهم عمیق نمی كنند و چه بسا كسانی كه چنان سخنی را از بر دارند و فهم عمیق می كنند ولی وقتی كه به دیگری منتقل می كنند او عمیقتر آن را فهم می كند. این
مجموعه آثار شهید مطهری . ج20، ص: 132
حدیث را شافعی نیز در الرساله آورده و به آن استناد كرده است.

یكی از محدثین معروف قرن دوم هجری از یكی از فقهای معروف آن عصر مسئله ای پرسید و او جواب داد. محدث پرسید به چه دلیل؟ گفت به موجب فلان حدیثی كه خودت از پیغمبر برای ما روایت كرده ای. مرد محدث پس از تأمل دریافت كه فقیه راست می گوید و از آن حدیث می توان حكم این مسئله را استخراج و استنباط كرد. بار دیگر آن محدث مسئله دیگری از آن فقیه پرسید و فقیه جواب داد. پرسید دلیل تو چیست؟ گفت فلان روایت كه باز تو خود برای ما روایت كردی.

محدث بار دیگر تأمل كرد و دید فقیه راست می گوید، از آن روایت نیز می توان این حكم را استفاده و استنتاج كرد. محدث رو كرد به فقیه و منصفانه گفت: اَنْتُم الْاَطِبّاءُ وَ نَحْنُ الصَّیادِلَةُ [4]یعنی حقاً شما فقها و مجتهدان و اهل نظر پزشكان را مانید و ما محدثان داروفروشان را.

این داستان تاریخی مصداق حدیث نبوی را روشن می كند كه فرمود «رُبَّ حامِلِ فِقْهٍ اِلی مَنْ هُوَ اَفْقَهُ مِنْهُ» .

ائمه اهل بیت علیهم السلام به پیروی از رسول اكرم مردم را متوجه تعمق و تدبر در آیات قرآنی می نمودند و مكرر گوشزد می كردند كه قرآن و سنت دو منبع پایان ناپذیر می باشند. حدیثی از علی علیه السلام در این زمینه است كه همان طور كه استاد بزرگوار ما علامه طباطبائی مدّظلّه العالی در ذیل آیه 3 سوره آل عمران می فرمایند از غرر احادیث است: از علی علیه السلام پرسش شد: هَلْ عِنْدَكُمْ شَیْ ءٌ مِنَ الْوَحْیِ؟ آیا به شما اهل بیت وحی نازل می شود؟ فرمود: «لا وَالَّذی فَلَقَ الْحَبَّةَ وَ بَرَأَ النَّسْمَةَ» نه قسم به آن كه دانه را شكافت و آدمی را آفرید «اِلاّ اَنْ یُعْطِیَ اللّهُ عَبْداً فَهْماً فی كِتابِهِ» مگر آنكه خداوند بنده ای را مورد عنایت قرار دهد و فهم قرآن نصیب او گردد. از این جمله پیداست كه علی علیه السلام علم جوشان و فراوان و حیرت انگیز خود را تنها از دولت قرآن و چشمه پرفیض قرآن دارد؛ این معنویت قرآن است كه از باطن و ملكوت بر دل پاك علی سرازیر شده است.

حضرت علی بن موسی الرضا علیه آلاف التحیّة و الثّناء- كه در جوار مدفن مقدس آن حضرت این كنگره برگزار می گردد- نقل می كنند كه از جد بزرگوارشان
مجموعه آثار شهید مطهری . ج20، ص: 133
امام ابوعبد اللّه جعفر بن محمد الصادق علیهماالسلام پرسش شد: ما بالُ الْقُرْ انِ لا یَزیدُ بِالنَّشْرِ وَ الدَّراسَةِ اِلاّ غَضاضَةً؟ یعنی چگونه است كه قرآن هرچه بیشتر منتشر می شود و گوشها با آن آشنا می گردد و هرچه بیشتر خوانده و درس داده می شود كهنه نمی گردد بلكه برعكس روز به روز بر طراوت و تازگی آن افزوده می گردد؟ امام جواب داد: «لاَِ نَّهُ لَمْ یُنْزَلْ لِزَمانٍ دُونَ زَمانٍ وَ لا لِناسٍ دونَ ناسٍ وَ لِذلِكَ فَفی كُلِّ زَمانٍ جَدیدٌ وَ لِكُلِّ ناسٍ غَضٌّ» . یعنی این بدان جهت است كه قرآن برای زمانی خاص و برای مردمی خاص نازل نشده است و لهذا در همه زمانها نو است و برای همه مردمان تر و تازه است.

اگر درست در معنی و مفهوم این حدیث دقت كنیم دنیای وسیعی در مقابل خود می بینیم؛ می بینیم ائمه اهل بیت علیهم السلام با دید دیگری قرآن را می دیده اند.
[1] كافی ، ج /2ص 599
[2] بحارالانوار ، جلد ششم، چاپ سربی تهران، باب «فضائل النبی و خصائصه» صفحه 229 نقل از امالی صدوق.
[3] كافی ، ج /1ص 403
[4] عیون اخبار الرضا چاپ سنگی صفحه 239
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است