در
کتابخانه
بازدید : 44397تاریخ درج : 1391/03/21
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
مسئله ای كه در اینجا لازم است به مناسبت تذكر دهم این است كه برخی می پندارند در عصر ائمه علیهم السلام اجتهاد و تفریع و ردّ فروع بر اصول وجود نداشته و بعد از دوران ائمه در شیعه پیدا شده است با اینكه در میان اهل جماعت از همان قرن اول وجود داشته است بلكه به عقیده خود اهل جماعت در عهد رسول اكرم نیز صحابه عنداللزوم اجتهاد می كردند. روایت معروفی درباره معاذ بن جبل كه رسول اكرم او را به یمن گسیل می داشت روایت می كنند.

برخی عذر عدم اجتهاد در شیعه را در عهد ائمه به صورت مؤدبانه ای ذكر می كنند و می گویند در آن عهد از نظر شیعه نیازی به اجتهاد نبود زیرا خود ائمه معصومین حاضر بودند و باب علم مفتوح بود. اجتهاد وقتی ضرورت پیدا می كند كه راه دانستن هر حكمی مستقلاً و مستقیماً بسته باشد و ایجاب كند كه از اصول استخراج شود، اما وقتی كه هر مسئله ای را مستقلاً و مستقیماً می توان از معصوم پرسید چه نیازی به اجتهاد است، خواه اجتهاد را به معنی تفریع و ردّ فروع بر اصول بپذیریم و یا به معنی قیاس و اجتهاد رأی.

مستر چارلز آدامز در سخنرانی دیروز خود در اینجا همین مطلب را گفتند.

ایشان چنین فرض كردند كه اجتهاد در شیعه بعد از عصر ائمه پیدا شده است و علت اینكه شیعه دیرتر از اهل سنت به كار اجتهاد پرداخت این بود كه در عصر ائمه از اجتهاد بی نیاز بود.

این تصور به ادلّه ای باطل است:

اولاً این تصور كه در عصر ائمه باب علم مفتوح بود و نیازی به اجتهاد وفتوا نبود غلط است. ائمه معمولاً در مدینه بودند و تنها برای شیعیانی كه در مدینه می زیستند این امكان بود كه حكم هر مسئله ای را مستقیماً از خود ائمه بپرسند، اما شیعیانی كه در عراق یا خراسان یا جای دیگر می زیستند كجا می توانستند هر مسئله مورد ابتلای فوری را از ائمه بپرسند؟ آنها ناچار از راویان حدیث و شاگردان
مجموعه آثار شهید مطهری . ج20، ص: 139
ائمه كه مدتی از درس آنها استفاده كرده بودند و احیاناً كتابهایی تألیف كرده بودند می پرسیدند. البته گاهی عین پرسشهایی كه از آنها می شد قبلاً پرسش شده بود و جوابش را مستقیماً از ائمه شنیده بودند. ولی غالباً اینچنین نبود، قهراً ضرورت پیدا می كرد كه مشكل به طریق دیگر حل شود.

در تاریخ می خوانیم كه گاهی شیعیان عراق یا خراسان پرسشهای خود را جمع می كردند و به وسیله مسافران حج به مدینه می فرستادند و تا رسیدن جواب شش ماه و یا یك سال طول می كشید. در بعضی از اوقات ائمه تحت نظر بودند و یا در زندان می زیستند. امام صادق علیه السلام مدتی در زمان منصور تحت نظر بودند و كسی حق ملاقات با ایشان را نداشت.

داستان مردی كه مسئله ای داشت و می خواست از امام سؤال كند و چون امام تحت نظر بود امكان ملاقات نبود و آن مرد تدبیری اندیشید به این نحو كه به صورت خیارفروش درآمد و به بهانه فروختن خیار وارد خانه امام شد و مسئله را پرسید، معروف است و همه می دانند.

امام موسی بن جعفر علیه السلام چند سال در زندانهای بصره و بغداد بودند و در همان جا از دنیا رحلت كردند.

در این مواقع شیعه چه می كردند؟ آیا مسئله ای رخ نمی داد و یا تمام صور مختلف مسائل قبلاً پرسیده شده بود و جوابهای آماده ای موجود بود؟ .

ثانیاً تاریخ شیعه و ائمه شیعه حكایت می كند كه امامان، اكابر اصحاب خویش را كه مدتها شاگردی كرده بودند و آشنا با اصول و مبادی فقه شیعه بودند تشویق می كردند كه بنشینند و فتوا بدهند.

امام صادق علیه السلام به ابان بن تغلب فرمود: «اِجْلِسْ فی مَسْجِدِ الْمَدینَةِ وَ اَفْتِ النّاسَ فَاِنّی اُحِبُّ اَنْ یُری فی شیعَتی مِثْلُكَ [1]» یعنی بنشین در مسجد مدینه و فتوا بده برای مردم، من دوست دارم مانند تو در شیعیانم دیده شوند. جمله معروف «عَلَیْنا اِلْقاءُ الْاُصُولِ وَ عَلَیْكُمُ التَّفْریعُ» را ائمه به اصحاب خود فرمودند.

ثالثاً یكی از اموری كه ایجاب می كند اجتهاد را، جمع میان خاص و عام، مطلق و مقید، و حل تعارض اخبار و روایات است و همه اینها در زمان ائمه برای
مجموعه آثار شهید مطهری . ج20، ص: 140
راویان حدیث وجود داشته است. آنها می بایست با قوه اجتهاد حل تعارض كنند و جمع روایات نمایند و احیاناً برخی را طرد نمایند. روایات معروف علاجیه تنها برای زمانهای بعد از ائمه نبوده است، برای معاصران ائمه هم بوده است.

رابعاً اینكه می گویند علم اصول كه پایه اجتهاد است در شیعه بعد از ائمه پیدا شده و قبلاً در انحصار اهل تسنن بود غلط است. علمای شیعه ثابت كرده اند كه شاگردان ائمه در عصر ائمه در موضوعات اصولی تألیفات داشته اند. مرحوم سید حسن صدر (رضوان اللّه تعالی علیه) در كتاب تأسیس الشیعة لعلوم الاسلام این مطلب را بررسی و اثبات كرده است.
[1] جامع الرواة و سفینة البحار ذیل احوال ابان.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است