در
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
مجموعه آثار شهید مطهری ، ج20، ص: 147
بسم اللّه الرحمن الرحیم.

هرچند خود عنوان سخن می رساند كه موضوع سخن فقط گوشه ای از زندگی و قسمتی از اقدامات فقید معظم است، ولی چون ممكن است برای بعضی افراد این تصور پیدا شود كه عنوان بالا بهانه ای است برای توصیف كامل از زندگی و روحیات و صفات شخصی و اخلاقی معظّم له، و یا بهانه ای است برای تشریح و بررسی اقداماتی كه ایشان در دوره زعامت خودشان فرموده اند، لهذا باید صریحاً بگویم كه چنین منظور وسیعی در كار نیست بلكه آنچه منظور است تشریح و توصیف شود حتی از عنوان بالا هم محدودتر و جزئی تر است.

توصیف و تشریح كامل روحیه یك فرد و ترسیم جامع صفات و خصوصیات معنوی او كه در اصطلاح امروز «بیوگرافی» نامیده می شود، به درجاتی از نقاشی چهره و صورت و ترسیم قیافه وی مشكلتر است و علم و مهارت بیشتری می خواهد. این بنده خودم واقفم كه توانایی چنین كاری ندارم و فرضاً توانایی می داشتم میل نداشتم كه چنین كاری بكنم.

و اما بررسی و تحلیل اقدامات معظم له كه سالها به صورت یك وزنه و یك قدرت اجتماعی می زیسته، جریانهایی به وجود آورده و جلو جریانهایی را گرفته، در یك جا دم زده و در یك جا سكوت كرده، ارزشهایی را بالا برده و ارزشهایی را پایین آورده، وجودش در تقویت و تضعیف بعضی جریانها مؤثر بوده، صدها میلیون تومان با مسئولیت و رأی شخصی- چنانكه عادت جاری بر این است- به مصرف 02

مجموعه آثار شهید مطهری ، ج20، ص: 148
رسانده، بالاخره چندین سال به صورت یك عامل نیرومند اجتماعی زندگی كرده، اساساً از عهده یك فرد خارج است.

اگربنا شود بررسیها از روی دقت و واقع بینی به منظور هدایت و ارشاد و روشن كردن جامعه صورت بگیرد (چنانكه در میان ملتهای رشدیافته معمول است) لازم است هیئتی از مفكّرین بنشینند با فرصت تمام به محاسبه و تجزیه و تحلیل بپردازند و همه سود و زیانها را در نظر بگیرند و در دسترس جامعه قرار دهند.

بعلاوه جامعه ما هنوز به آن پایه از رشد نرسیده كه اجتماع را فوق فرد بشناسد و حب و بغضها را كناری بگذارد و از این توصیف و تشریح ها فقط ارشاد و هدایت و سعادت جامعه را منظور داشته باشد همان طوری كه علمای تشریح كالبدی را تشریح می كنند و منظوری جز علم و اطلاع و كمك گرفتن برای معالجه بیماران در نظر ندارند. گذشته از همه اینها من الآن نمی دانم كه اگر بنا شود هیئتی از مفكّرین ذی صلاحیت بنشینند و قضاوت كنند، آیا در حال حاضر چنین افراد صلاحیت داری در اجتماع ما وجود دارند یا نه؟ زیرا ما چنین تمرینی نداریم و همچو عادتی در میان ما تاكنون جاری نبوده است. آنچه در میان ما معمول و متداول بوده و هست یك خوی قدیمی و یك بیماری نوظهور است. خوی قدیمی ما مداحی و ستایشگری و تملق است؛ بیماری جدید ما كه علامت روشنفكری به شمار می رود لكه دار كردن و لجن مال كردن افراد است و به غلط نامش را «انتقاد» گذاشته ایم. در عین اینكه آن خوی قدیم و این بیماری جدید به ظاهر معكوس یكدیگر می باشند، از یك اصل و یك ریشه سرچشمه می گیرند و آن «گزافه گویی» و هوایی سخن گفتن و مصلحت اجتماع را در نظر نگرفتن است.

شاید بتوان گفت در مقام هدایت و ارشاد جامعه نورافكنی بهتر از این گونه بررسیها و تجزیه و تحلیل ها- اگر محققانه و منصفانه صورت بگیرد- وجود ندارد.

روح آن تعلیم عالی كه در قرآن كریم راجع به تدبر در سرگذشتهای امم و افراد است چیزی جز استفاده كردن از این نورافكن نیست.

به هر حال موضوعی كه در نظر است، حتی از عنوان بالا محدودتر و جزئی تر است؛ یعنی حتی در مقام بیان همه مزایای روحی و خدمات اجتماعی معظم له نیستم؛ فقط آن قسمت از مزایا مورد نظر است كه ایشان از آن جهت كه فقیه و مفتی بودند واجد آنها بودند و آن قسمت از خدمات منظور است كه ایشان از آن نظر كه

مجموعه آثار شهید مطهری ، ج20، ص: 149
زعیم روحانی بودند انجام دادند.

این مزایا و خدمات همانهاست كه از امتیازات ایشان است و مجموعاً در اقران و اسلاف ایشان وجود نداشته است و به اصطلاح گامی به جلو بوده و شایسته زنده نگه داشتن و پیروی است و به همین مناسبت لازم است یادآوری بشود، زیرا اگر به موجبی گامی به جلو برداشتیم شایسته نیست دو مرتبه به عقب برگردیم و مصداق آیه كریمه قرآن بشویم كه می فرماید: أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ اِنْقَلَبْتُمْ عَلی أَعْقابِكُمْ [1]؟ .

اكنون وارد اصل مطلب می شویم:


[1] آل عمران/144
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است