در
کتابخانه
بازدید : 190717تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Collapse مقدمه: نظری به اقتصاد اسلامی مقدمه: نظری به اقتصاد اسلامی
Expand تعریف اقتصاد و مفاهیم اقتصادی تعریف اقتصاد و مفاهیم اقتصادی
ثروت یا مال
Expand مالكیت از نظر فلسفی مالكیت از نظر فلسفی
Expand ارزش اضافی ارزش اضافی
Expand سرمایه داری و سوسیالیسم از دیدگاه اسلام سرمایه داری و سوسیالیسم از دیدگاه اسلام
شركت از نظر فقه اسلام
Expand رساله های اقتصادی رساله های اقتصادی
Expand یادداشت اسلام و اقتصادنظری به نظام اقتصادی اسلام یادداشت اسلام و اقتصادنظری به نظام اقتصادی اسلام
قرآن و اقتصاد
پول و مال
یادداشت نظری به نظام اقتصادی اسلام
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
ما آنگاه كه می خواهیم نظری به نظام اقتصادی اسلام بیفكنیم اول باید ببینیم نظر اسلام درباره ثروت و مال چیست؟ ممكن است كسی بپندارد كه اسلام اساساً ثروت را مطرود و به عنوان یك امر پلید و دور انداختنی می شناسد، چیزی كه پلید و مطرود و دور انداختنی است دیگر مقرراتی نمی تواند داشته باشد؛ به عبارت دیگر مكتبی كه نظرش درباره یك شی ء معین این است كه آن چیز دور افكندنی است آن مكتب نمی تواند مقرراتی درباره آن چیز داشته باشد، همه مقرراتش این خواهد بود كه آن چیز را به وجود نیاورید، دست به آن نزنید، دست به دست نكنید، مصرف 02
مجموعه آثار شهید مطهری . ج20، ص: 403
نكنید؛ همچنانكه درباره مشروب چنین مقرراتی آمده است: «لَعَنَ اللّهُ بایِعَها وَ مُشْتَرِیَها وَ آكِلَ ثَمَنِها وَ ساقِیَها وَ شارِبَها. . . » .

جواب این است كه اشتباه بزرگی است این اشتباه؛ در اسلام مال و ثروت هیچ وقت تحقیر نشده است، نه تولیدش، نه مبادله اش، نه مصرف كردنش؛ بلكه همه اینها تأكید و توصیه شده است و برای آنها شرایط و موازین مقرر شده است و هرگز ثروت از نظر اسلام دور افكندنی نیست بلكه دور افكندنش (اسراف، تبذیر، تضییع مال) حرام قطعی است. اشتباه از آنجا ناشی شده كه اسلام با هدف قرار دادن ثروت، با این كه انسان فدای ثروت شود مخالف است و سخت مبارزه كرده است؛ به عبارت دیگر پول پرستی را و اینكه انسان برده پول باشد [محكوم كرده است، ] به عبارت دیگر اینكه انسان پول را به خاطر خود پول و برای ذخیره كردن و اندوختن بخواهد كه «اَلَّذِینَ یَكْنِزُونَ اَلذَّهَبَ وَ اَلْفِضَّةَ وَ لا یُنْفِقُونَها فِی سَبِیلِ اَللّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَلِیمٍ. . . » [1]كه نام این حالت حرص و آز است، و یا پول را فقط برای پر كردن شكم و برای عیاشی و بیكاری و ولگردی بخواهد كه نام آن شهوترانی است. در این حالت پول خواستن توأم است با دنائت و پستی و محو شخصیت انسانی در پول و فقدان هرگونه شخصیت انسانی و شرافت معنوی.

نقطه مقابل، این است كه انسان پول را به عنوان یك وسیله برای فعالیت و عمل و تسهیل و تولید بخواهد. در این صورت پول تابع آن هدف كلی است كه انسان پول را برای آن هدف می خواهد.

حدیثی است از رسول اكرم: «نِعْمَ الْمالُ الصّالِحُ لِلرَّجُلِ الصّالِحِ. » مولوی مضمون این حدیث را به نظم آورده می گوید:

مال راگر بهر دین باشی حَمول
نِعمَ مالٌ صالحٌ خواندش رسول
آب در كشتی هلاك كشتی است
ور بود در زیر كشتی پشتی است
تشبیه ثروت و انسان به دریا و كشتی از آن نظر كه در یك وضع او را غرق می كند و در خود محو می كند و شخصیت او را محو می سازد و در صورت دیگر نه تنها ضربه به شخصیت او نمی زند، وسیله ای منحصر است برای رسیدن به مقصد و تكمیل او شخصیت خود را، فوق العاده تشبیه خوبی است.

مجموعه آثار شهید مطهری . ج20، ص: 404
آیه كریمه «إِنَّ اَلْإِنْسانَ لَیَطْغی . `أَنْ رَآهُ اِسْتَغْنی » [2]نقش پول را در فاسد كردن شخصیت انسانی بیان می كند؛ همچنین آیه كریمه «وَ لا تُطِعْ كُلَّ حَلاّفٍ مَهِینٍ. `هَمّازٍ مَشّاءٍ بِنَمِیمٍ. `مَنّاعٍ لِلْخَیْرِ مُعْتَدٍ أَثِیمٍ. `عُتُلٍّ بَعْدَ ذلِكَ زَنِیمٍ. `أَنْ كانَ ذا مالٍ وَ بَنِینَ. `إِذا تُتْلی عَلَیْهِ آیاتُنا قالَ أَساطِیرُ اَلْأَوَّلِینَ» [3]و آیه كریمه «زُیِّنَ لِلنّاسِ حُبُّ اَلشَّهَواتِ مِنَ اَلنِّساءِ وَ اَلْبَنِینَ وَ اَلْقَناطِیرِ اَلْمُقَنْطَرَةِ مِنَ اَلذَّهَبِ وَ اَلْفِضَّةِ وَ اَلْخَیْلِ اَلْمُسَوَّمَةِ» [4]. همان طور كه هدف دورانداختن و ترك گفتن عملی زن و فرزند نیست، هدف دور افكندن پول و ثروت هم نیست.

اسلام كه پول پرستی را محكوم كرده است پول و ثروت را محكوم نكرده است، زیرا:

الف. تولید ثروت (كشاورزی، دامداری، صنعت و غیره) توصیه شده است.

ب. مبادله ثروت یعنی تجارت و داد و ستد توصیه شده است.

ج. مصرف رساندن از نظر شخصی در حدود احتیاجات فردی خالی از هر نوع تجمل و اسراف كه مفسد انسان است توصیه شده است.

د. تبذیر و اسراف و تضییع آن ممنوع است.

هـ. مقررات سخت قضایی و جزایی در مورد حیف و میل ها و سرقتها و خیانتها وضع شده است.

و. دفاع از مال در حكم جهاد و كشته ی در این راه «شهید» تلقی شده است: «اَلْمَقْتولُ دُونَ اَهْلِهِ وَ مالِهِ. . . » .

ز. برای مال بر انسان حقوقی قائل شده است.

ح. خود ثروت در كمال صراحت در قرآن كریم به عنوان «خیر» نامیده شده است: كُتِبَ عَلَیْكُمْ إِذا حَضَرَ أَحَدَكُمُ اَلْمَوْتُ إِنْ تَرَكَ خَیْراً اَلْوَصِیَّةُ لِلْوالِدَیْنِ وَ اَلْأَقْرَبِینَ [5].


[1] توبه/34
[2] علق/6 و 7
[3] قلم/10- 15
[4] آل عمران/14
[5] بقره/180
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است