در
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
یك شوخی هم برایتان عرض بكنم: یكی از زُهّاد بسیار معروف عصر ما كه واقعاً مرد متقی و پرهیزكاری بوده و فقیه عالمی هم بوده مرحوم آقا شیخ علی زاهد قمی است كه در نجف بوده است. ایشان یك تعصب و تصلّبی داشت [در عدم استفاده از كالاهای خارجی. ] یك گاندی بود ولی گاندی برای خودش نه برای همه ی مردم و لهذا خاصیت كار گاندی را نداشت. امتعه ی خارجی را خودش برای خودش تحریم كرده بود البته روی یك نظر صحیحی، می گفت تا امتعه ی مسلمانی هست ما امتعه ی خارجی استفاده نمی كنیم. تا پارچه ی وطنی و داخلی بود پارچه ی خارجی نمی خرید.

اگر چای هم می خواست بخورد چای خارجی نمی خورد چای داخلی می خورد. از
مجموعه آثار شهید مطهری . ج21، ص: 487
قند هم اگر خارجی بود استفاده نمی كرد و مثلاً كشمش می خورد. یك مادر و دختر فرنگی، مسلمان شده و در كربلا مجاور شده بودند و آن دختر واقعاً هم مسلمان شده بود چون تا آخر زندگیش اشخاصی شاهدش بودند، یك مسلمان بسیار خوب و متدینی. عیال آقای آقا شیخ علی فوت می كند. خود آن دختر داوطلب می شود كه بیاید زن آقای آقا شیخ علی زاهد بشود. آقا شیخ علی هم ایشان را عقد كرد و بعد گفتند چه زندگی خوبی داشتند! و این زن اروپایی با یك مرد زاهدِ این گونه چگونه خودش را تطبیق داده بود كه گفتند آقا شیخ علی بعد از فوت او دیگر تقریباً متلاشی شد. یك كسی به او گفت: آقا! شما كه می فرمودید ما امتعه ی خارجی استعمال نمی كنیم (خنده ی حضار) ! گفت: فرزند! تبدل موضوع شده است (خنده ی حضار) . گفت:

او دیگر خارجی نیست، مسلمان شده، تبدل موضوع شده است. پس مسئله ی تبدل موضوع مسئله ی دیگری است.

مثال دیگر: شما در فقه یك باب می بینید به نام سَبق و رمایه، یعنی بر هر مسلمانی مستحب است كه اسبدوانی بكند و حتی می دانید كه پول گذاشتن در هر جای دیگر جایز نیست، در اینجا جایز است: لا سَبْقَ اِلاّ فی خُفٍّ اَوْ حافِرٍ اَوْ خَیْلٍ.

رمایه هم تیراندازی و از مستحبات است. ممكن است كسی بگوید این كتاب سبق و رمایه ی فقه اسلامی بكلی منسوخ شده، چون حالا نه به اسبدوانی و مسابقه ی اسبدوانی چندان احتیاج است مگر برای تفنن، و نه به تیراندازی با تیر و كمان نیازی هست.

ولی اگر كسی مطالعه كند می بیند سبق و رمایه ناشی از یك اصل ثابت است و آن این است: وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اِسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَ مِنْ رِباطِ اَلْخَیْلِ [1]. اسلام یك دین اجتماعی است و برای ملت اسلام نیروی دفاعی خیلی قوی می خواهد، می گوید در مقابل دشمن تا حد اعلی باید نیرومند بشوید. اسبدوانی و تیراندازی را سنت كرد برای اینكه می خواست سربازهایش در میدانهای مبارزه قوی و نیرومند باشند. روح این حكم، «أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اِسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَ مِنْ رِباطِ اَلْخَیْلِ » است. سبق و رمایه جامه ای است كه اسلام بر آن اصل ثابت و نسخ ناشدنی پوشانده است. و به عبارت دیگر سبق و رمایه شكل اجرایی «أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اِسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَ مِنْ رِباطِ اَلْخَیْلِ » است. تا وقتی سبق و رمایه سنت مستحب است كه آن وظیفه ی خودش را در اجتماع انجام بدهد.

مجموعه آثار شهید مطهری . ج21، ص: 488
وقتی یك چیز دیگر به جای این تیراندازی و اسبدوانی آمد و وظیفه ی آن را چیز دیگر دارد انجام می دهد پس شكل اجرایی «أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اِسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَ مِنْ رِباطِ اَلْخَیْلِ » این نیست، چیز دیگر است، در شكل دیگر باید اجرا بشود.

اسلام برای نیازهای ثابت قانون ثابت وضع می كند ولی برای نیازهای متغیر وضع متغیر در نظر می گیرد. وضع متغیر این است كه این را پیوند كرده با آن اصل ثابت. برای یك عالم دانشمند روشنفكر اسلامی كافی است كه بگوید موضوع تغییر كرد، آنچه كه من باید اجرا كنم آن است. می گویید مسابقه حالا با تفنگ است؟ بسیار خوب، این به جای آن. اكنون باید با هواپیماهای میگ و فانتوم مسابقه داد؟ بله، اكنون مسابقه باید در آن میدان صورت بگیرد؛ چون اسلام عاشق تیر و كمان كه نیست، اسلام عاشق قوّت و نیرومندی است. آن را به خاطر این گفته است. این قالب و پیكری است از برای آن روح. و باز هم من مثال در باب علم و غیر علم زیاد دارم.

برای عرایض من تتمه ای باقی مانده، اگر اجازه بفرمایید در فرصت دیگری درباره ی این موضوع صحبت بكنم. پیش بینی های دیگری هست كه در سیستم قانونگذاری اسلام شده است كه همان پیش بینی ها یك تحرك و دینامیسمی در قوانین اسلامی به وجود آورده است. كشف دینامیسم در قوانین اسلام به شكلی كه این كشف از خود اسلام انجام شود، از مهمترین وظایف ماست و بهترین راه حل این مشكل است.

و صلّی اللّه علی محمّد و اله الطاهرین
[1] انفال/60
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است