رسول اكرم صلی الله علیه و آله به ابوذر غِفاری فرمود: «درباره عمر بیش از مال امساك داشته
باش، برای صرف وقت بیش از صرف مال بخل بورز. » و نیز به ابوذر فرمود: «مبادا
كه وقت را به امید آینده تلف كنی، تو متعلق به امروز هستی نه به فردا. »
اگر یك نفر را ببینیم كه ثروت هنگفتی به او رسیده و دیوانه وار اسراف و تبذیر
می كند بر حال او تأسف می خوریم كه چرا قدر مال را نمی داند، چرا آن را در راه
مفیدی به كار نمی اندازد؟ عاقبت فلاكت بارش را پیش بینی می كنیم كه چه اندازه
بدبخت خواهد شد و بعدها خودش تأسف خواهد خورد در حالی كه سودی ندارد.
ولی خود ما در برابر سرمایه بزرگتری همان اندازه در غفلت هستیم و توجه نداریم.
آن سرمایه، سرمایه وقت و زمان است.
اسراف وقت از اسراف مال زیانبارتر است، زیرا مال قابل جبران و تدارك
است اما وقت و زمان قابل تدارك نیست. ساعتها و روزها و ماهها و سالها بدون
یك لحظه توقف بر ما می گذرند و اینها قطعاتی است كه مستمرا از عمر ما جدا
می گردد و دیگر قابل وصل شدن نمی باشد.
ارزش هر چیز برای انسان وابسته به دو چیز است: یكی مقدار اثری كه در
سعادت زندگی دارد، یكی دیگر فراوانی و یا كمیابی آن چیز. به هر اندازه كه یك
مجموعه آثار شهید مطهری . ج22، ص: 440
چیز مؤثرتر و كمیاب تر بوده باشد قیمت و ارزش بیشتر پیدا می كند. وقت و زمان
پر ارزش ترین سرمایه های انسانی است، اما چون افراد بشر غالبا به اهمیت آن پی
نبرده اند آن را به رایگان از دست می دهند.
زندگی ما نشان می دهد كه برای وقت ارزش قائل نیستیم، زیرا هنگامی كه
«وقتی» از خود یا دیگران تلف می كنیم، به ذهن ما خطور نمی كند كه سرمایه ای از
خود یا از دیگری تلف كرده ایم. افرادی دیده می شوند كه از كمال رعایت حقوق
دیگران حاضر نیستند دیناری از مال مردم را بخورند، اگر احیانا ده شاهی از مال
كسی تلف كنند خود را «ضامن» می شمارند، اما همین اشخاص هنگام تلف كردن
«وقت» دیگران احساس گناه نمی كنند، از چیزهایی كه سبب تلف وقت دیگران
می گردد مانند خلف وعده و معطل كردن ارباب رجوع و تأخیر برنامه های
تعیین شده مجالس و مانند اینها پرهیز ندارند و به چیزی نمی شمارند. پس معلوم
می شود سخن پیغمبر را در نظر ندارند كه فرمود: به وقت بیش از پول اهمیت بدهید.
مردمی كه به ارزش وقت پی برده اند برای ثانیه هم اهمیت قائلند، تلف وقت
خود و دیگران را قبیح می شمارند. باید برای وقت اهمیت و احترام قائل شد. بچه ها
را باید طوری تربیت كرد كه حس احترام به وقت در آنها پیدا شود. كسی كه از لحاظ
وقتْ منظم است، در نظر دیگران، خودش و كارش محترم می گردد.
برخی از مردم نه تنها ارزشی برای وقت [قائل نیستند، ] دشمن و قاتل وقت
خود می باشند، آن را موذی و مزاحم می پندارند، سرگرمیهایی برای «امرار وقت»
یعنی به خیال خود برای خلاص شدن از شرّ وقت انتخاب می كنند، برای گذراندن
وقت به مخدِّرات و مسكرات و میز قمار پناه می برند، یعنی از یك دشمن خیالی كه
دوست واقعی است به یك دشمن واقعی پناه می برند.
یك اثر علم و كمال و هنرمندی این است كه وجود انسان بارور و ثمربخش
می گردد، در همه حال می تواند سرگرمیهای مفید و تفریحات سالم داشته باشد، در
هر حالی- هرچند در حال بیماری یا مسافرت یا زندان- به نوعی از وجود خود
بهره برداری می كند، دیگر نه تنها وقت را دشمن نمی شمارد و زائد نمی داند بلكه
بهترین دوست خویش را وقت و فراغت می شمارد، دیگر هیچ گاه به دامن مخدّرات
و مسكرات و قمار و تفریحات ناسالم نمی افتد.
تا كی خوری دریغ ز بُرنایی
زین چاه آرزو ز چه بَرنایی
مجموعه آثار شهید مطهری . ج22، ص: 441
دانست بایدت، چه بیفزودی؟
كآخر اگرچه دیر بفرسایی
بنگر كه عمر تو به رهی ماند
كوتاه، اگر تو اهل هُش و رایی
هر روز منزلی بروی زین ره
هر چند كآرمیده بر جایی
زیر كبود چرخ بی آسایش
هرگز گمان مبر كه بیاسایی
بر مركب زمانه نشستستی
زو هیچ روی نَه كه فرود آیی
آن كن ز كارها كه چه دیگر كس
آن را كند بر آنش بستایی
در كارهای دینی و دنیایی
جز همچنان مباش كه بنمایی
بر خوی نیك و عدل و كم آزاری
بفزای تا كه مال بیفزایی
مجموعه آثار شهید مطهری . ج22، ص: 442