با اینكه از امام حسین علیه السلام كلام زیادی نقل نشده، اگر به نسبت حساب كنیم، در
میان ائمه از ایشان بیشتر از همه در مسئله كرامت و عزت نفس مأثور است. از جمله
كلمات قصار ایشان است كه در بحار نقل می كند: مَوْتٌ فی عِزٍّ خَیْرٌ مِنْ حَیوةٍ فی ذُلٍّ
[1]
مردن با عزت از زندگی در ذلت بهتر است و بر آن ترجیح دارد. جمله معروف
مجموعه آثار شهید مطهری . ج22، ص: 564
ایشان: هَیْهاتَ مِنَّا الذِّلَّةُ
[2]عجیب است و از آن جمله هایی است كه تا دامنه قیامت از
آن حرارت و نور می تابد، حماسه و كرامت و عزت و شرافت نفس می بارد:
اَلا وَ اِنَّ الدَّعِیَّ بْنَ الدَّعِیِّ قَدْ رَكَزَ بَیْنَ اثْنَتَیْنِ بَیْنَ السَّلَّةِ وَ الذِّلَّةِ وَ هَیْهاتَ
مِنَّا الذِّلَّةُ! یَأْبَی اللّهُ ذلِكَ لَنا وَ رَسولُهُ وَ الْ- مُؤْمِنونَ وَ حُجورٌ طابَتْ وَ طَهُرَتْ
وَ اُنوفٌ حَمِیَّةٌ وَ نُفوسٌ اَبِیَّةٌ مِنْ اَنْ نُؤْثِرَ طاعَةَ اللِّئامِ عَلی مَصارِعِ الْكِرامِ
[3].
[در روز عاشورا امام حسین ] گاهی سوار اسب می شد و با مردم صحبت
می كرد. یك نوبت كه می خواست صدایش را همه بشنوند سوار شتر شد كه بلند
باشد (مثل كسی كه روی منبر است و از دیگران بالاتر است، چون دیگران سوار
اسب بودند) و در وسط میدان همه او را ببینند. آنگاه جملات فوق را فرمود: هَیْهاتَ
مِنَّا الذِّلَّةُ ما كجا و تن به خواری دادن كجا؟ ! تفاوت از زمین تا آسمان است. خدای ما
برای ما ذلت را نمی پسندد، پیامبر نمی پسندد؛ آن دامنهایی كه ما در آن دامنها
پرورش یافته ایم، دامن علی و پستان زهرا به ما اجازه نمی دهد. اگر از مؤمنین جهان
تا دامنه قیامت بپرسند، رفراندوم كنند كه شما برای حسین ذلت را می پسندید یا
شمشیر را، تمام مؤمنین عالم خواهند گفت ما شمشیر را می پسندیم نه ذلت را. مِنْ اَنْ
نُؤْثِرَ طاعَةَ اللِّئامِ عَلی مَصارعِ الْكِرامِ آنها نمی پسندند كه ما اطاعت لئیمان و
پست فطرتان را ترجیح بدهیم بر خوابگاه مردمان بزرگوار، یعنی بر مقاتل و
كشتنگاهها.
از سخنان امام در روز عاشوراست:
لا وَ اللّهِ لا اُعْطیهِمْ بِیَدی اِعْطاءَ الذَّلیلِ وَ لا اَفِرُّ
فِرارَ الْعَبیدِ [4]. همچنین از سخنان آن حضرت است: اَلصِّدْقُ عِزٌّ وَ الْكِذْبُ عَجْزٌ (نظیر این
جمله ها در كلمات ائمه زیاد داریم) راستی عزت است و دروغ از ناتوانی است.
نكته ها همه در این موارد است كه تدریجا شرح می دهم. این گونه تعبیرات خیلی
معنی دارد: به این دلیل باید دنبال راستی بود كه راستی عزت است و یك انسان
مجموعه آثار شهید مطهری . ج22، ص: 565
دنبال عزت و شرف است، و به این دلیل از دروغ باید پرهیز كرد كه دروغ عجز و
ناتوانی است. آدم دروغگو به دلیل احساس عجز و ناتوانی و زبونی ای كه در روح
خودش می كند دروغ می گوید؛ یعنی محال است یك انسان در روح خودش
احساس عزت و نیرو و شرف بكند و حاضر باشد یك كلمه دروغ به زبان خودش
بیاورد.
از علی علیه السلام است:
اَلْغیبَةُ جُهْدُ الْعاجِزِ [5]غیبت حداكثرِ كوشش آدمهای ناتوان
است؛ یعنی یك آدم شریف، یك آدم قوی، یك آدمی كه در روح خودش احساس
عزت و قدرت و قوّت و شرف می كند، همان عزت و شرفش اجازه نمی دهد كاری
چنین پست را، كه پشت سر مردم بدگویی بكند. آدمهای خاك بر سر، ضعیف، زبون،
ذلیل، عاجز و ناتوان هستند كه وقت خودشان را به غیبت كردن می گذرانند و پشت
سر این و آن بد می گویند. غیبت ناشی از عجز است.
[1] - . بلاغه الحسین، ص 141
[2] - و2. مقتل خوارزمی، ج /2ص 7 و 8؛ و با اندك اختلافی تحف العقول، ص 171؛ لهوف با ترجمه، ص 97 و 98
[4] - . انساب الاشراف، ج /3ص 188 [ترجمه: نه، به خدا قسم مانند یك انسان ذلیل با آنها بیعت نمی كنم و نیز مانند یك برده فرار نمی كنم. ]
[5] - . نهج البلاغه، حكمت 453، ص 1297