عرض كردم بعضی از اینها گو اینكه معنوی نیست ولی ریشه ای در معنویات دارد، یعنی ریشه اش بحران معنوی است، مثل مسئله گرسنگی. كتاب انسان گرسنه اثر ژوزوئه دوكاستروئه را شاید خوانده باشید. در روزنامه ها هم گاهی آمارهای عجیب می نویسند. قدر مسلّم این است كه امروز پانصد میلیون گرسنه در جهان وجود دارد. تازه اینكه می گویند، یعنی در برخی منطقه ها این تعداد گرسنه وجود دارد؛ از داخل منطقه های سیر، كسی آمار نمی دهد. مثلاً می گویند در آفریقا و آمریكای لاتین و قسمتی از آسیا این تعداد گرسنه وجود دارد، در صورتی كه در آن قسمتهای سیر هم باز آدم گرسنه زیاد وجود دارد. الآن پانصد میلیون گرسنه در جهان وجود دارد در حالی كه حساب كرده اند اگر در حدود یك چهارم و بلكه یك پنجم هزینه هایی كه خرج تسلیحات می شود خرج- به قول خودشان- انقلاب سبز یعنی توسعه كشاورزی در دنیا بشود، تمام این پانصد میلیون نجات پیدا می كنند. گفته اند در سه چهار سال پیش هزینه های تسلیحاتی دویست و چهار میلیارد دلار بوده است و حال آنكه پنجاه میلیارد دلار كافی است دنیا را از خطر گرسنگی نجات بدهد. مرتب هم كنفرانس تشكیل می دهند، ولی براساس گزارشی كه روزنامه ها داده اند در آن كنفرانسها باز رقابتهای سیاسی حكمفرماست. روزنامه اطلاعات نوشته بود در هفت روزی كه آنجا بودیم، خبر مهمی كه خبرگزاری ها مخابره كردند- و راست ترین خبرها بود در این كنفرانس یك هفته ای كه در رم تشكیل شده بود- این بود كه در این یك هفته نمایندگان كشورهای مختلف كه آمده بودند برای گرسنگان جهان فكر بكنند، پذیرایی شان بهترین پذیراییها بود، یعنی شكم را تا حد اعلی از عزا درآوردند. در آمریكا در سال، در حدود دو میلیارد دلار صرف غذای سگ و گربه می شود و مازادش دور ریخته می شود، ولی گرسنه پشت سر گرسنه است كه در دنیا دارد می میرد و از بین می رود.