در
کتابخانه
بازدید : 615881تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand بخش اول: بحثهای مسجد ارك تهران بخش اول: بحثهای مسجد ارك تهران
Collapse بخش دوم: تك سخنرانیهابخش دوم: تك سخنرانیها
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
وقتی كه می آییم سراغ تربیت دینی می بینیم این مفاهیمْ دیگر مفاهیم توخالی نیست، مفاهیم توپر است؛ حق، عدالت، صلح، همزیستی، عفت، تقوا، معنویت، راستی، درستی و امانت، تمام اینها الفاظی هستند توپر، و پایه و مبنا و منطق دارند.

اساس مطلب این است كه ما برای اخلاق چه منطقی به دست بیاوریم. آیا می توانیم از غیر راه خداشناسی و معرفه اللّه برای اخلاق منطق مستدل پیدا كنیم؟ نه. پشتوانه و اعتبار همه این مفاهیم، خداشناسی است. اگر ایمان نباشد [اخلاق ] مثل اسكناسی است كه پشتوانه نداشته باشد. ابتدا ممكن است عده ای نفهمند ولی اساس و پایه ندارد. مگر فرانسویها اولین كسانی نبودند كه اعلامیه جهانی حقوق بشر را منتشر كردند؟ ولی این اعلامیه در جنگ جهانی اول و دوم كجا رفت؟ ! در حادثه الجزایر كجا رفت؟ ! مگر آنجا حقوق بشر نبود؟ ! مگر جز این بود كه یك ملت حق خودش را می خواست؟ ! غیر از این كه حرف دیگری نبود. آنوقت چه كارهایی كه نشد! آیا به زن رحم كردند؟ به بچه رحم كردند؟ به آثار تمدن رحم كردند؟ به كتابخانه ها رحم كردند؟ به مؤسسات فرهنگی رحم كردند؟ به معابد رحم كردند؟ (در زمان خودمان می بینید) چرا؟ چون پایه نداشت. بیانی دارد قرآن كریم، می فرماید:
وَ مِنَ اَلنّاسِ مَنْ یُعْجِبُكَ قَوْلُهُ فِی اَلْحَیاةِ اَلدُّنْیا وَ یُشْهِدُ اَللّهَ عَلی ما فِی قَلْبِهِ وَ
مجموعه آثار شهید مطهری . ج22، ص: 680
هُوَ أَلَدُّ اَلْخِصامِ [1].
بعضی از مردم هستند كه وقتی به گفته شان نگاه می كنی، وقتی به نوشته هاشان نگاه می كنی، وقتی به اعلامیه هاشان نگاه می كنی، وقتی به كتابهاشان نگاه می كنی در شگفت فرو می روی و حظ می كنی و خوشت می آید كه عجب ملت فهمیده ای، عجب ملت حق شناسی، چه اعلامیه های خوبی داده اند! خیلی هم تأكید می كنند:

وَ یُشْهِدُ اللّهَ عَلی ما فی قَلْبِهِ خدا را هم گواه می گیرند كه اینها را كه من می گویم از عمق روحم سرچشمه می گیرد. اما نمی دانی جایش كه برسد، روی دنده لجاجت كه بیفتد چه ها می كند: وَ إِذا تَوَلّی سَعی فِی اَلْأَرْضِ لِیُفْسِدَ فِیها وَ یُهْلِكَ اَلْحَرْثَ وَ اَلنَّسْلَ [2]آن وقت كه یكمرتبه روی آن دنده لجبازی و خودخواهی اش می افتد، می بینید این حرفهایی كه برای او پوچ و بی معنا بود اینجا اثر ندارد، دنیا را می خواهد زیر و رو كند. سَعی فِی الاَْرْضِ لِیُفْسِدَ فیها می خواهد روی زمین را فاسد كند، وَ یُهْلِكَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ و نسل بشر و كِشتها و آبادیها را از بین ببرد. در دین، خودی مرز ندارد؛ یعنی فضایل اخلاقی مرز ندارد، و اخلاق دینی دیندار و غیر دیندار نمی شناسد. اول، آیه قرآن را بخوانم، در سوره نساء است:
یا أَیُّهَا اَلَّذِینَ آمَنُوا كُونُوا قَوّامِینَ بِالْقِسْطِ شُهَداءَ لِلّهِ وَ لَوْ عَلی أَنْفُسِكُمْ أَوِ اَلْوالِدَیْنِ وَ اَلْأَقْرَبِینَ إِنْ یَكُنْ غَنِیًّا أَوْ فَقِیراً فَاللّهُ أَوْلی بِهِما فَلا تَتَّبِعُوا اَلْهَوی أَنْ تَعْدِلُوا [3].
ای كسانی كه ایمان آورده اید، به شدت به عدالت قیام كنید. وقتی كه شهادت می دهید، وقتی كه پای حقی در میان است فقط خدا را در نظر بگیرید؛ به ضرر خودتان هم شده است باید شهادت بدهید، به ضرر پدر و مادر هم شده است باید شهادت بدهید، به ضرر اقربین هم شده است باید شهادت بدهید. این تعلیم دین است، و درباره همین تعلیم چقدر ما داستان و حكایت داریم كه چون وقت گذشته
مجموعه آثار شهید مطهری . ج22، ص: 681
عرض نمی كنم.
در سوره مائده وقتی كه مسلمین می خواهند وارد مكه بشوند (مكه ای كه مصیبتها به سر مسلمین وارد آورده، مكه ای كه دندان پیغمبر را شكسته، مكه ای كه پیغمبر را از خودش بیرون كرده و عزیزان پیغمبر را به خاك و خون كشیده) قرآن چنین دستور می دهد: لا یَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلی أَلاّ تَعْدِلُوا اِعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوی [4] مبادا دشمنی عده ای كه دشمن شما هستند شما را از مرز عدالت خارج كند. روی مرز عدالت كار كنید؛ فكر نكنید آنها مسلمان هستند یا نیستند، دشمن هستند یا نیستند، این حرفها را در این حساب نیاورید، مبنای فضایل اخلاقی خداست، شما به خاطر خدا به فضایل اخلاقی پایبند هستید. [مؤمن كسی است كه در فضایل اخلاقی ] خویشان و فامیل و خانواده نشناسد، اهل محل نشناسد، باند نشناسد، حزب نشناسد، حتی خود دین را برای فضایل اخلاقی مرز قرار ندهد، خودی را به قدری توسعه دهد كه شعاعش بی نهایت بشود: همه چیز از من است (هر مُلك ملك ماست كه ملك خدای ماست) ، همه از ما هستند.

[1] - . بقره/204
[2] - . بقره/205
[3] - . نساء/135
[4] - . مائده/8
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است