در
کتابخانه
بازدید : 615542تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand بخش اول: بحثهای مسجد ارك تهران بخش اول: بحثهای مسجد ارك تهران
Collapse بخش دوم: تك سخنرانیهابخش دوم: تك سخنرانیها
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
یك فصل از زندگی حسین بن علی- كه اشاره می كنم و رد می شوم- همین است و فصل بسیار پرارزشی است. تاریخ حسین بن علی را همه شما می دانید كه در چه وضعی قیام خود را آغاز كرد، در چه فشاری بود و چه مظالمی وجود داشت. ولی در عین حال آنجا كه پای مسائل اخلاقی به میان می آمد آیا حاضر بود حتی علیه دشمن از اخلاق تجاوز كند؟ ابدا. مسلم بن عقیل یك تربیت شده اوست، یك شیعه است، سربازی است از طرف او؛ بهترین فرصتها به دستش می آید كه ابن زیاد را بكشد ولی در همان حال فكر می كند كه اسلام با این جور مبارزه كردن مخالف است و این گونه مبارزه را جوانمردانه نمی داند. به او گفتند: چرا از این صندوقخانه بیرون نیامدی كه شر او را از سر مسلمین كم كنی؟ گفت: همان وقت به فكر حدیث پیغمبر افتادم: اَلاْیمانُ قَیَّدَ الْفَتْكَ ایمان اجازه نمی دهد كه مسلمان ولو به آن كسی كه بیرون مرز دینی خودش هست تجاوز كند. این ناجوانمردانه و نامردانه است، من نمی توانم
مجموعه آثار شهید مطهری . ج22، ص: 682
[چنین كاری بكنم. ]
دشمن می آید در بین راه در حالی كه تشنه است. [برخی از اصحاب ] می گویند از این فرصت استفاده كنیم آب را به روی آنها ببندیم. می فرماید: مبادا چنین كنید، طریق مبارزه ما این جور نیست كه آب را به روی آنها ببندیم، به آنها آب بدهید، به اسبانشان هم آب بدهید. پیشنهاد می كنند الآن بهترین موقع است برای جنگیدن.

می فرماید: از لحاظ اینكه آنها را از بین ببریم بله، ولی از لحاظ حق و قانون چطور؟ هنوز كه آنها به ما تجاوز نكرده اند. آنها مسلمانند، ما هم مسلمان هستیم، تا آنها تجاوز نكنند ما از خودمان دفاع نمی كنیم. این انضباط اخلاقی را ببینید. این همان اخلاقی است كه بر پایه خداشناسی است. این اخلاق را هیچ چیز نمی تواند متزلزل كند؛ منافع شخصی، حبّ حیات، حفظ خود، حفظ خانواده، مقام ریاست و خلافت نمی تواند آن را متزلزل كند.
حتی در همان روز خونین عاشورا یكی از شریرترین آنها از پشت می آید شبیخون بزند، بی خبر از اینكه ترتیب خیمه ها و خندقی كه كنده اند مانع از این است كه شبیخون بزند. عصبانی می شود و شروع می كند به فحّاشی كردن. یك نفر عرض می كند: یا ابن رسول اللّه! اجازه بدهید كه با یك چوب كلك این را بكَنم. فرمود: تا آنها ابتدا [به جنگ ] نكرده اند برای ما جایز نیست، اول آنها باید شروع كنند و بعد ما دفاع كنیم. این انضباط اخلاقی، دیگر «خود» در آن نیست، شخص در آن نیست، خانواده در آن نیست، اهل محل در آن نیست، اهل شهر و وطن در آن نیست، آب و خاك در آن نیست، نژاد و ملیت در آن نیست، از انسانیت هم چند درجه آن طرف تر است، جهانی است.
این است كه مسئله خودی در اخلاق جز با دین با هیچ چیز دیگر حل نمی شود.

اخلاق كمونیستی و اخلاق نیچه ای و اخلاق ماكیاولی هر كدام اخلاقی است كه در یك شرایط محدود و معینی مفید واقع می شود و اصلاً مكتب اخلاقی هم شمرده نمی شود؛ واكنشهایی است، آنهم واكنشهای افراطی در یك شرایط معین. اسلام در عین اینكه خودی را توسعه می دهد، حفظ حقوق شخص را واجب می شمارد.

می گوید: لا یُحِبُّ اَللّهُ اَلْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ اَلْقَوْلِ إِلاّ مَنْ ظُلِمَ [1]. در عین اینكه ما باید یك
مجموعه آثار شهید مطهری . ج22، ص: 683
چنین نظر وسیعی داشته باشیم، از حق خودمان هم باید دفاع كنیم. حالا یك وقت در جامعه ای مثل جامعه مسیحی یا جامعه مسلمان كه از این افكار مسیحی پیروی می كند و از حقوق خودشان دفاع نمی كنند، می آیند اخلاقی را تأسیس می كنند براساس دفاع از خود و فقط همین یك جنبه را در نظر می گیرند. ابتدا خوب طرفدار پیدا می كند، و شخص مادام كه در دنیا ظالم و مظلوم باشد طرفدار چنین مكتبی است. اما وقتی كه خودش می خواهد دنیا را اداره كند، دیگر ضدش- و به قول آنها آنتی تزی- در مقابل نیست و در نتیجه این هم دیگر كُمیتش لنگ است. باور نكنید كه بشود در دنیا برای مفاهیم اخلاقی، برای همین حرفهایی كه امروز می زنند، برای عدالت، حق، صلح، انسانیت، راستی و درستی، مبنا و منطق و پشتوانه و اعتباری جز خداشناسی پیدا كرد.
یك دلیل بر اینكه خداشناسی و ایمان و معنویت از دنیا نخواهد رفت همین است كه بشر احتیاج به اخلاق دارد. در دوره علم كه دیگر با تقلید و تلقین نمی شود فضایل اخلاقی درست كرد، باید با منطق و ریشه دار درست كرد. دنیا و جامعه بشریت یا باید باشد و یا باید نباشد. اگر نیست و نابود می شود كه هیچ، ولی اگر جامعه بشریت باقی بماند اخلاق می خواهد و اخلاق همه جانبه می خواهد نه اخلاق كمونیستی، اخلاقی كه بتواند همه جوانب را رعایت كند، اخلاقی كه مبنا و پایه و اساس داشته باشد و این جز با دین و معنویت امكان ندارد.
أَ لَمْ تَرَ كَیْفَ ضَرَبَ اَللّهُ مَثَلاً كَلِمَةً طَیِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَیِّبَةٍ أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِی اَلسَّماءِ. `تُؤْتِی أُكُلَها كُلَّ حِینٍ بِإِذْنِ رَبِّها وَ یَضْرِبُ اَللّهُ اَلْأَمْثالَ لِلنّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَذَكَّرُونَ.
ببین چگونه خدا مثل می زند: سخن حق، سخن پاك، سخن ریشه دار مَثَلش مَثَل درخت استواری است كه ریشه اش در اعماق زمین فرو رفته، شاخه هایش سر به آسمانها كشیده است، همیشه میوه می دهد، مال یك فصل نیست و «همیشه بهار» است. بعد می فرماید: وَ یَضْرِبُ اللّهُ الاَْمْثالَ لِلنّاسِ خدا مثالی ذكر می كند و این مثال
مجموعه آثار شهید مطهری . ج22، ص: 684
برای جامعه انسانیت است: جامعه انسانیت اگر بخواهد خرّم باشد، شاخه و برگ و میوه و سایه داشته باشد، تا ریشه نداشته باشد امكان ندارد.
وَ مَثَلُ كَلِمَةٍ خَبِیثَةٍ كَشَجَرَةٍ خَبِیثَةٍ اُجْتُثَّتْ مِنْ فَوْقِ اَلْأَرْضِ ما لَها مِنْ قَرارٍولی بسیاری از این حرفهای بی اساس مثلش مثل این درختهای مصنوعی است كه فقط شكل درخت دارد. مفاهیم، خیلی روشن است اما پایه ندارد. یُثَبِّتُ اَللّهُ اَلَّذِینَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ اَلثّابِتِ فِی اَلْحَیاةِ اَلدُّنْیا وَ فِی اَلْآخِرَةِ. [خدا با] قول ثابت، با سخن محكم و ریشه و مبنادار كه ریشه اش در عمق روح [انسان است، مؤمنین را در دنیا و آخرت پایدار می دارد. هیچ كس ] نمی تواند آنها را از سخن محكمشان برگرداند؛ همان طور كه حسین بن علی چنین بود. آن حرفی كه روز اول زد با آن حرفی كه ساعت آخر گفت یك حرف بود.
و لا حول و لا قوّة الاّ باللّه العلیّ العظیم.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج22، ص: 685
مجموعه آثار شهید مطهری . ج22، ص: 686
مجموعه آثار شهید مطهری . ج22، ص: 687
:

[1] - . نساء/148 [ترجمه: خدا دوست نمی دارد كه كسی با گفتار زشت، به عیب مردم صدا بلند كند مگر اینكه ظلمی به او رسیده باشد. ]
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است