در
کتابخانه
بازدید : 152747تاریخ درج : 1391/03/21
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
الف. حسن بصری. تاریخ عرفان مصطلح نیز مانند كلام از حسن بصری متوفّی در 110 هجری آغاز می شود.

حسن بصری متولد سال 22 هجری است، عمر هشتاد و هشت ساله ای داشته و نُه قسمت از عمرش در قرن اول هجری گذشته است.

حسن بصری البته به نام «صوفی» خوانده نمی شده است؛ از آن جهت جزء صوفیه شمرده می شود كه اولاً كتابی تألیف كرده به نام رعایة حقوق اللّه كه می تواند اولین كتاب تصوف شناخته شود. نسخه ی منحصر به فرد این كتاب در آكسفورد است.

نیكلسون مدعی است كه:

اولین مسلمانی كه روش حیات صوفیانه و حقیقی را نوشته حسن بصری است، طریقی كه نویسندگان اخیر برای تصوف و وصول به مقامات عالیه شرح می دهند: اول توبه و پس از آن یك سلسله اعمال دیگر، كه هركدام باید برای ارتقاء به مقام بالاتری به ترتیب عملی شود [1] ثانیاً خود عرفا بعضی از سلاسل طریقت را به حسن بصری و از او به حضرت امیر علیه السلام می رسانند، مانند سلسله ی مشایخ ابوسعید ابوالخیر [2]. ابن الندیم در الفهرست فن پنجم از مقاله ی پنجم، سلسله ی ابومحمّد جعفر خُلدی را نیز به حسن بصری می رساند و می گوید: حسن هفتاد نفر از اصحاب بدر را درك كرده است.

ثالثاً بعضی از حكایات كه نقل شده است می رساند كه حسن بصری عملاً جزء گروهی بوده است كه بعدها نام متصوفه یافتند. بعداً بعضی از آن حكایات را به
مجموعه آثار شهید مطهری . ج23، ص: 48
مناسبت نقل خواهیم كرد. حسن بصری ایرانی الاصل است.

ب. مالك بن دینار. این مرد اهل بصره است. از كسانی بوده است كه كار زهد و ترك لذت را به افراط كشانده است. داستانها از او در این جهت نقل می شود. وی در سال 131 هجری درگذشته است.

ج. ابراهیم ادهم. اهل بلخ است. داستان معروفی دارد شبیه داستان معروف بودا.

گویند در ابتدا پادشاه بلخ بود و جریاناتی رخ داد كه تائب شد و در سلسله ی اهل تصوف قرار گرفت.

عرفا برای وی اهمیت زیاد قائلند. در مثنوی داستان جالبی برای او آورده است.

ابراهیم در حدود سال 161 هجری درگذشته است.

د. رابعه ی عَدَویّه. این زن مصری الاصل و یا بصری الاصل و از اعاجیب روزگار است، و چون چهارمین دختر خانواده اش بود «رابعه» نامیده شد. رابعه ی عدویّه غیر از رابعه ی شامیّه است كه او هم از عرفاست و معاصر جامی است و در قرن نهم می زیسته است. رابعه ی عدویّه كلماتی بلند و اشعاری در اوج عرفان و حالاتی عجیب دارد. داستانی درباره ی عیادت حسن بصری و مالك بن دینار و یك نفر دیگر از او نقل می شود كه جالب است. رابعه در حدود 135 یا 136 درگذشته است و بعضی گفته اند وفاتش در 180 یا 185 بوده است.

هـ. ابوهاشم صوفی كوفی. اهل شام است. در آن منطقه متولد شده و در همان منطقه زیسته است. تاریخ وفاتش مجهول است. این قدر معلوم است كه استاد سفیان ثوری متوفّی در 161 بوده است. ظاهراً اول كسی است كه به نام «صوفی» خوانده شده است. سفیان گفته است: اگر ابوهاشم نبود من دقایق ریا را نمی شناختم.

و. شقیق بلخی. شاگرد ابراهیم ادهم بوده است. بنا بر نقل ریحانة الادب و غیره از كتاب كشف الغُمَّه علی بن عیسی اِر بِلی و از نورالابصار شَبلَنجی، در راه مكه با حضرت موسی بن جعفر علیه السلام ملاقات داشته و از آن حضرت مقامات و كرامات نقل كرده است. در سال 153 یا 174 یا 184 درگذشته است.

ز. معروف كَرخی. اهل كَرخ بغداد است، ولی از اینكه نام پدرش فیروز است به نظر می رسد كه ایرانی الاصل است. این مرد از معاریف و مشاهیر عرفاست.

می گویند پدر و مادرش نصرانی بودند و خودش به دست حضرت رضا علیه السلام مسلمان شد و از آن حضرت استفاده كرد.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج23، ص: 49
بسیاری از سلاسل طریقت- بر حسب ادعای عرفا- به معروف كرخی و به وسیله ی او به حضرت رضا و از طریق آن حضرت به ائمه ی پیشین تا حضرت رسول می رسد و بدین جهت این سلسله را «سلسلة الذهب» (رشته ی طلایی) می خوانند.

ذهبی ها عموماً چنین ادعایی دارند. وفات «معروف» در حدود سالهای 200 تا 206 بوده است.

ح. فُضیل بن عَیاض. این مرد اصلاً اهل مرو است، ایرانی عرب نژاد است.

می گویند در ابتدا راهزن بود. یك شب كه برای دزدی از دیواری بالا رفت، یك آیه ی قرآن كه از شب زنده داری شنید او را منقلب و تائب ساخت. كتاب مصباح الشریعه منسوب به اوست و می گویند آن كتاب یك سلسله درسهاست كه از امام صادق علیه السلام گرفته است. محدث متبحّر قرن اخیر، مرحوم حاج میرزا حسین نوری در خاتمه ی مستدرك به این كتاب اظهار اعتماد كرده است. فضیل در سال 187 درگذشته است
[1] میراث اسلام ، ص 85. ایضاً رجوع شود به محاضرات دكتر عبدالرحمن بدوی در دانشكده ی الهیات و معارف اسلامی در سال تحصیلی 52- 53. نكته ی قابل توجه این است كه بسیاری از كلمات نهج البلاغه در آن رساله هست. این نكته با توجه به اینكه بعضی از صوفیه سلسله اسناد خود را از طریق حسن بصری به حضرت امیر علیه السلام می رسانند بیشتر قابل توجه است و مسئله قابل تحقیق است.
[2] تاریخ تصوف در اسلام ، ص 462، نقل از كتاب حالات و سخنان ابوسعید ابوالخیر.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است