در
کتابخانه
بازدید : 152048تاریخ درج : 1391/03/21
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
در این درس ما می خواهیم به پاره ای از اصطلاحات عرفا اشاره كنیم. عرفا اصطلاحات زیادی دارند. بدون آشنایی با اصطلاحات آنها فهم مقاصد آنها غیرممكن است و احیاناً مفهومی ضد مقصود آنها را می رساند، و این از مختصات عرفان است.

هر علمی برای خود یك سلسله اصطلاحات دارد و چاره ای نیست. مفاهیم عرف عام برای تفهیم مقاصد علمی كافی نیست. ناچار در هر علمی الفاظ خاص با معانی خاص قراردادی میان اهل آن فن مصطلح می شود. عرفان نیز از این اصل مستثنی نیست.

علاوه بر این، عرفا نه تنها به دلیلی كه در بالا گفته شد اصطلاحات مخصوص به خود دارند، آنها اصرار دارند كه افراد غیر وارد در طریقت از مقاصد آنها آگاه نگردند، زیرا معانی عرفانی برای غیر عارف- لااقل به عقیده ی عرفا- قابل درك نیست. این است كه عرفا تعمّد دارند در مكتوم نگه داشتن مقاصد خود، برخلاف صاحبان علوم و فنون دیگر. لهذا اصطلاحات عرفا علاوه بر جنبه ی اصطلاحی، اندكی جنبه ی معمایی دارد و باید راز معما را به دست آورد.

گذشته از دو مطلب فوق، امر سومی احیاناً در كار است كه كار را مشكلتر
مجموعه آثار شهید مطهری . ج23، ص: 83
می كند و آن اینكه برخی عرفا- لااقل آنها كه عرفای ملامتی خوانده می شوند- برای اینكه در مراحل سیر و سلوك تعیّنات را درهم بشكنند و به جای نام و افتخار برای خود ننگ در میان مردم درست كنند، در گفتارهای خود تعمّدی به ریای معكوس داشته اند؛ یعنی برعكس ریاكاران كه بد هستند و می خواهند خود را خوب بنمایند، جو دارند و گندم می نمایانند، آنها می خواهند بین خود و خدا خوب باشند ولی مردم آنها را بد بدانند، می خواهند گندم داشته باشند و جو بنمایانند، تا به این وسیله مجال هرگونه خودنمایی و خودپرستی از نفس گرفته شود.

می گویند عرفای خراسان اكثر ملامتی بوده اند. برخی معتقدند كه حافظ هم ملامتی است؛ مفهوم رندی، لاابالیگری، قلندری، قلاّشی و نظایر اینها همه به معنی بی اعتنایی به خلق است نه بی اعتنایی به خالق.

حافظ درباره ی تظاهر به موجبات بدنامی و نیك بودن در باطن، زیاد سخن گفته است. مثلاً:

گر مرید راه عشقی فكر بدنامی مكن
شیخ صنعان خرقه رهن خانه ی خمّار داشت
اشاره به داستان معروف شیخ صنعان است
گر من از سرزنش مدعیان اندیشم
شیوه ی مستی و رندی نرود از پیشم
زهد رندان نوآموخته راهی به دهی است
من كه رسوای جهانم چه صلاح اندیشم
به می پرستی از آن نقش خود بر آب زدم
كه تا خراب كنم نقش خودپرستیدن
وقت آن شیرین قلندر خوش كه در اطوار سیر
ذكر تسبیح مَلَك در حلقه ی زنّار داشت
ولی حافظ در جای دیگر، تظاهر به فسق را (ملامتیگری) مانند تظاهر به تقدّس (ریاكاری) محكوم كرده است:
مجموعه آثار شهید مطهری . ج23، ص: 84
دلا دلالت خیرت كنم به راه نجات
مكن به فسق مباهات و زهد هم مفروش
مولوی در دفاع از ملامتیان می گوید:

هین ز بدنامان نباید ننگ داشت
هوش بر اسرارشان باید گماشت
ای بسا زر كه سیه تابش كنند
تا شود ایمن ز تاراج و گزند
از جمله مسائلی كه عرفا گفته اند و فقها آنها را تخطئه كرده اند، همین مسئله است. فقه اسلامی همان طور كه ریا را محكوم می كند و آن را نوعی شرك می داند، ملامتیگری را نیز محكوم می سازد و می گوید مؤمن حق ندارد عِرض و شرافت اجتماعی خود را لكه دار سازد. بسیاری از خود عرفا نیز ملامتیگری را محكوم می كنند.

مقصود این است كه روش ملامتیگری كه در میان بعضی از عرفا معمول بوده سبب شده كه آنها تعمّد خاصی در ارائه ی ضد مقاصد و ضد منویّات و ضد اهداف خود داشته باشند، و این كار فهم مقاصد آنها را مشكلتر می سازد.

ابوالقاسم قشیری كه از پیشوایان اهل عرفان است در رساله ی قشیریه تصریح می كند كه عرفا تعمّد دارند در ابهامگویی، زیرا نمی خواهند افراد غیر وارد از اطوار و حالات و مقاصد آنها آگاه شوند، زیرا برای غیروارد قابل فهم و درك نیست [1] اصطلاحات عرفا زیاد است. برخی مربوط است به عرفان نظری، یعنی به جهان بینی عرفانی و تفسیری كه عرفان از هستی می نماید. این اصطلاحات شبیه اصطلاحات فلاسفه است و مستحدث است. محیی الدین عربی پدر همه یا بیشتر این اصطلاحات است، و فهم آنها هم بسیار دشوار است از قبیل: فیض اقدس، فیض مقدس، وجود منبسط، حق مخلوق به، حضرات خمس، مقام احدیّت، مقام واحدیّت، مقام غیب الغیوب و امثال اینها.

برخی دیگر مربوط است به عرفان عملی، یعنی به مراحل سیر و سلوك عرفانی.

این اصطلاحات قهراً بیشتر مربوط به انسان است؛ شبیه مفاهیم روان شناسی یا اخلاقی است و در حقیقت نوعی خاص روان شناسی است، آنهم روان شناسی تجربی. به عقیده ی عرفا، فلاسفه یا روان شناسان یا علمای دین شناسی
مجموعه آثار شهید مطهری . ج23، ص: 85
یا جامعه شناسان كه عملاً وارد این وادیها نشده اند و این اطوار نفس را از نزدیك مشاهده و مطالعه نكرده اند حق ندارند در این مسائل قضاوت كنند، تا چه رسد به سایر طبقات.

این اصطلاحات برخلاف اصطلاحات عرفان نظری، قدیمی است؛ لااقل از قرن سوم یعنی از زمان ذوالنّون و بایزید و جنید سابقه دارد.

اینك ما بعضی از اصطلاحات را طبق آنچه قشیری و دیگران گفته اند می آوریم:


[1] رساله ی قشیریه ، ص 33
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است