یا أَیُّهَا اَلَّذِینَ آمَنُوا اِتَّقُوا اَللّهَ وَ لْتَنْظُرْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَ اِتَّقُوا اَللّهَ إِنَّ اَللّهَ
خَبِیرٌ بِما تَعْمَلُونَ. `وَ لا تَكُونُوا كَالَّذِینَ نَسُوا اَللّهَ فَأَنْساهُمْ أَنْفُسَهُمْ أُولئِكَ هُمُ
اَلْفاسِقُونَ [1].
در آخر عرایض جلسه ی گذشته به یك مكتب دیگر و در واقع به جدیدترین مكتب
امروز و نظریه ی آن درباره ی انسان كامل اشاره كردیم.
این مكتب معیار كمال انسانی و در واقع جوهر انسان و مادر همه ی ارزشهای
انسان را «آزادی» می داند و معتقد است كه انسان تنها موجودی است كه در این
عالم آزاد آفریده شده است، یعنی محكوم هیچ جبر و هیچ ضرورت و هیچ تحمیلی
نیست و به تعبیری كه قدمای ما می كردند انسان در عالم خلقت یك موجود مختار
است و نه یك موجود مجبور، و به تعبیر بعضی غیر انسان هرچه هست مجبور است،
یعنی تحت تأثیر جبری یك سلسله علل و معلولات است ولی انسان مجبور نیست
و هیچ گونه جبر علّی و معلولی او را اداره نمی كند.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج23، ص: 306