اینجا تا نام رضایت برده شد ممكن است در ذهن بعضی ها فوراً این مطلب بیاید كه
رضایت و قناعت افراد به آنچه جامعه به آنها داده خوب نیست، موجب سكون و
تمكین و بی تحركی می شود، برخلاف نارضایی كه عامل تحرك و جنبش است.
عرض می كنم رضایت بر دو قسم است: یك نوع رضایت، مطلوب است و آن
همین است كه فرد به سهم خود راضی باشد، زیرا بالاخره هر فردی حق معین و سهم
معینی دارد. هیچ كس نباید فكر كند كه همه چیز باید به شخص من تعلق بگیرد، باید
مجموعه آثار شهید مطهری . ج23، ص: 769
به حق خود راضی باشد (وَ اجْعَلْنی بِقِسْمِكَ راضِیاً قانِعاً)
[1]. قسم دوم رضایت دادن
به تجاوز و ظلم است. اینجاست كه عصیان و نارضایتی كمال است. از نظر دین،
رضایت در این گونه موارد نه تنها مطلوب نیست بلكه گناه است.
[1] برگرفته از دعای كمیل.