این را هم بگویم: وقتی كه می گوییم نسل جوان، مقصود حتماً طبقه ی جوان نیست،
مقصود طبقه ای است كه در اثر تحصیلات و آشنایی با تمدن جدید دارای طرز تفكر
مخصوصی است، خواه پیر باشد یا جوان. اكثریت این طبقه را البته جوانان تشكیل
می دهند، لهذا می گوییم نسل جوان، و الّا بسیار پیرها هستند كه طرز تفكر جدید
دارند، بسیار جوانها هستند كه طرز تفكرشان مثل پیرها و مردم قرون گذشته است.
به هرحال مقصود طبقه ای است كه حامل طرز تفكر مخصوصی است و رو به
افزایش است و پیر و جوان آینده دارای این طرز تفكر خواهند بود و اگر خدا
نخواسته فكری برای هدایت و رهبری این نسل نشود، آینده بكلی از دست خواهد
رفت. این مسئله یك مسئله ی با اهمیتی است در كشور ما. البته در سایر كشورهای
اسلامی هم بوده و هست ولی آنها قبل از ما به فكر افتادند و این مسئله را به صورت
جدی طرح كردند. ما هنوز این مسئله را جدی نگرفته ایم. نسل جوان در نظر ما
صرفاً یعنی یك نسل هواپرست و شهوت پرست، و خیال می كنیم با این كه به آنها
دهن كجی بكنیم و چهارتا متلك در روی منبر به آنها بگوییم و فحش بدهیم، به
خیال خودمان آنها را هو بكنیم و مستمعین ما بخندند، كار درست می شود و
همین كه داد بكشیم: آی پسر مدرسه ها چنین و دختر مدرسه ها چنان، قضیه حل
می شود. این كارها لالایی است، برای آن است كه شما در خواب بمانید و در فكر
چاره نیفتید و یك وقت بیدار بشوید كه كار از كار گذشته است.